شماره ۵۵۶ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۵ ارديبهشت
صفحه را ببند
راز پنهان پسر خشمگین در قتل پدر

شهروند| پسر جوانی که پدرش را در جنایتی خاموش به قتل رسانده بود، نمی‌دانست راز هولناکش در تجسس‌های تخصصی پلیس فاش خواهد شد.
ساعت 15:15 پنجم اردیبهشت‌ماه ماموران کلانتری 144 تهرانپارس در جریان مرگ مشکوک پیرمردی 78ساله به نام عبدالله در یک خانه مسکونی دو طبقه در خیابان جشنواره قرار گرفتند.
همین اطلاعات کافی بود تا بلافاصله کارآگاهان و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس بستان زاده وارد عمل شوند؛ بررسی‌های اولیه حکایت از آن داشت که پیرمرد زمان انتقال یک بخاری به داخل انبار در راه پله‌های ساختمان تعادل خود را از دست داده و به پایین راه‌پله‌ها سقوط کرده و ضربه وارد شده به ناحیه سر باعث مرگ وی شده است.
فرزندان عبدالله در اظهارات خود ادعا کردند که پدر آنها در زمان انتقال بخاری داخل انباری تعادل خود را از دست داده و از بالای راه پله به پایین سقوط کرده است. همین موضوع باعث وارد شدن ضربه به ناحیه پشت سر و نهایتا مرگ وی شده است؛ با این وجود، جسد جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی‌قانونی منتقل و برخلاف اظهارات فرزندان متوفی، علت مرگ «خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی» اعلام شد.
با آغاز تحقیقات از پسر 45ساله و دختر 20ساله مشخص شد که در زمان مرگ پدرشان در خانه حضور نداشته‌اند، این درحالی بود که پسر 22ساله به نام سعید از همان تاریخ مرگ پدرش ناپدید شده و هیچ‌کدام از اعضای خانواده‌اش از این موضوع اطلاع ندارند.
با توجه به ناپدید شدن سعید، فرضیه قتل خانوادگی و ارتکاب جنایت توسط فرزند مقتول قوت پیدا کرد؛ در ادامه و همزمان با آغاز تحقیقات جهت شناسایی مخفیگاه سعید، کارآگاهان با ارایه مشاوره به اعضای خانواده مقتول از آنها خواستند تا در صورت تماس سعید با آنها وی را ترغیب به همکاری و تسلیم شدن به پلیس کنند. ساعت 8 صبح 13 اردیبهشت‌ماه سعید با حضور در اداره پلیس آگاهی خود را به کارآگاهان معرفی و به قتل پدر ش و تلاش برای صحنه‌سازی اعتراف کرد. سعید در اعترافاتش به کارآگاهان گفت:  «روز حادثه درحال کار با کامپیوتر بودم که پدرم طبق روال همیشگی ایراد گرفت که چرا پشت کامپیوتر نشسته‌ام؛ ابتدا به صحبت‌های پدرم بی‌توجه بودم اما زمانی که شاهد ادامه ناسزاگویی‌های پدرم بودم، در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و در داخل راهرو او را به عقب هل دادم که باعث شد پدرم از ناحیه پشت‌سر مجروح شود؛ پدرم داخل اتاق پذیرایی آمد و قصد ضرب وشتم مرا داشت که در یک لحظه و در شدت عصبانیت، گلویش را گرفته و آن‌قدر فشار دادم که از نفس افتاد. بسیار ترسیده بودم و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم؛ در زمان قتل، من و پدرم تنها بودیم و کس دیگری از اعضای خانواده در خانه حضور نداشت؛ تصمیم گرفتم صحنه‌سازی کنم؛ به همین خاطر جسد را از داخل اتاق به داخل راه‌پله‌ها منتقل کردم و از داخل حیاط، بخاری را آوردم و روی جسد پدرم قرار دادم.
پس از آن با برادرم تماس گرفتم و موضوع مرگ پدرم را به او اطلاع دادم». متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: «در این مدت به‌عنوان کارگر ساده در منطقه بومهن و شهرک صنعتی سیاه‌سنگ مشغول به کار بودم تا این‌که چند روز پیش با اعضای خانواده تماس گرفتم و اطلاع پیدا کردم که پلیس در تعقیب من است. می‌دانستم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد؛ به همین علت تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم». متهم به جنایت با قرار بازداشت موقت جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


تعداد بازدید :  190