شماره ۳۵۵ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۶ مرداد
صفحه را ببند
داستان سرمایه‌داری و جنایات غزه

|  محمد معین‌گل‌باغ  |

داستان سرمایه‌داری در اروپا از آن‌جا آغاز گشت که در فاصله قرون 15 تا 16 میلادی سازماندهی نوین تولید بر پایه دو محور علم و انضباط، در مسیر توسعه کارگاه‌ها، فرآیند تقسیم کار، گسترش تجارت و افزایش تولید گام برداشت. سال‌ها بعد و با موج اول و دوم انقلاب صنعتی در فاصله 1750 تا 1900 میلادی نظام سرمایه‌داری در جهان به رشد و بالندگی شایان توجهی دست یافت به گونه‌ای که فاصله تولید سرانه میان کشورهای فقیر و غنی از نسبت یک به چهار به نسبت یک به پنجاه رسید. گویند که پس از هر صعودی فرودی است و این‌گونه بود که با توسعه چندین برابری ظرفیت تولید در کشورهای صنعتی، پدیده اشباع بازار و انباشت کالا نمایان گشت و سرمایه‌داری با اولین بحران جدی دوران حیات خویش روبه‌رو گشت. بحرانی که تولیدکنندگان راه‌حل آن‌را در صدور کالا به بازار کشورهای دیگر یافتند. پیشرفت شگرف تکنولوژی در کشورهای صنعتی و اختلاف فاحش آنان در زمینه فناوری با دیگر کشورها، راه را بر صدور کالا به‌وسیله لشگرکشی‌های نظامی باز نمود و این آغاز مسیری بود که تا به امروز ماحصل آن توشه‌ای مملو از نزاع و کشمکش، استثمار و استعمار و جنگ و خشونت بوده است. سرمایه‌داری طی این سال‌ها دستخوش تحولات گوناگونی شده، با ایدئولوژی‌های متفاوتی به رقابت پرداخته و اثرات صواب و ناصواب زیادی از خود بر زندگی بشری برجای گذارده است.اما آنچه همواره ثابت مانده، نهادهای اصلی اندیشه آن از جمله مالکیت خصوصی، انگیزه سودطلبی، رقابت و فردگرایی و حاکمیت فرهنگ مصرف‌گرایی می‌باشد. امروزه الگوي اقتصادي نوليبرال، جهاني‌شدن اقتصاد، محدود شدن قدرت دولت‌هاي ملي، ظهور فناوري‌هاي نوين، فراوان شدن انواع مشاغل غير مولد مانند سرمايه‌داري متکي بر فاينانس و هژمونی ابرشرکت‌های چندملیتی که گاه درآمد آنها با بودجه سالانه بسیاری از کشورهای جهان سوم برابری می‌کند، موجب شدند تا قدرت جهاني در اختيار معدودي از سرمايه‌داران جهاني قرار بگيرد و در نتيجه اختلاف طبقاتي متحیرکننده‌ای در غرب و به ويژه در جامعه آمريکا شکل گیرد. رسانه‌ها و نهادهاي دموکراتيک در غرب که غالباً در اختيار ايدئولوژي سرمايه‌داري هستند نيز نه‌تنها نتوانستند از بروز اين مشکل جلوگيري کنند بلکه خود به آن دامن زدند. برای نمونه در نظام سیاسی ایالات متحده، به‌عنوان نماد سرمایه‌داری در جهان، هنگامی که نماینده‌ای انتخاب شد ثروتمندان ابزارهاي گوناگونی براي کنترل او در اختيار دارند که مهم‌ترين آنها، قدرت لابي است. لابی در نظام سیاسی آمریکا دارای قدرت چانه‌زنی فراوانی است به‌طوری‌که از‌ سال 1998 تا 2010 که الگوي نوليبرال به بلوغ خود رسيد، شرکت‌هاي بيمه، اتاق‌هاي بازرگاني و مراکز امنيتي روي هم 3360 ميليون دلار هزينه لابي کردند درحالی‌که اتحاديه‌هاي کارگري فقط توانستند 30 ميليون دلار به اين کار اختصاص دهند. بنابراین می‌توان گفت که در ليبرال دموکراسي‌هاي امروز که خود را در چهارچوب سرمايه‌داري محبوس کرده‌اند تنها حرف‌هايي مقبول مي‌افتند که از توان رسانه‌اي و قدرت لابي سرمايه‌داري بهره‌اي برده باشند. از برخورد کيمياي رسانه بر اذهان میلیون‌ها بیننده سکه‌ای زرین حاصل می‌آید که جز در آغوش کیمیاگر مأوایی نمی‌گزیند. در سرمایه‌داری لجام‌گسیخته امروزی انباشت سرمایه ارزشی فی‌نفسه است و انسان منفعت‌جو با اتکا بر عقل محاسبه‌گر خویش، بهترین راه دستیابی به موفقیت اقتصادی را برمی‌گزیند بي‌توجه به این امر که این پلکان ترقی بر خوشکامی و سعادت کدام انسان استوار شده است؟ پارادوکسی که نظام لیبرال دموکراسی آمریکا را به‌عنوان شاخص ایدئولوژی سرمایه‌داری با آن دست به گریبان است می‌توان در حمایت بي‌قید و شرط این کشور از رژیم صهیونیستی بهتر درک کرد. آن‌جا که فریاد وااسفای اجرای حقوق بشر ایالات متحده، گوش جهانیان را کر کرده و محتسب‌گونه بر سر هر کوی و برزن مست می‌گیرد، غافل از آن‌که در خلوت راهروهای کنگره و در محفل لابی قدرت و ثروتی چون «آیپک»(1)  از خون کودکان غزه پیاله‌ای نوش می‌کنند و سلامت باد، سر می‌دهند. آری، آنگاه که منفعت شخصی افسار بگسلاند، دور از انتظار نیست که اخلاق به مقتل فرستاده شود. در پایان باید اشاره کرد که متأسفانه پشت هر سقفی که در غزه بر سر مردم بیگناه فرو می‌ریزد، اسکناسی است که خرج استحکام پایه‌های بنای غیراخلاقی سرمایه‌داری می‌گردد، ساختمانی که در آن پول حرف اول و آخر را می‌زند!
پي‌نوشت:
1- آیپک بزرگترین لابی صهیونیستی در آمریکا با بیش از صدهزار عضو است که با کمک مالی و تأمین مخارج انتخاباتی نمایندگان سنا و کنگره و جهت‌دهی به رأی یهودیان مقیم آمریکا نقشی کلیدی در تعیین سیاست های ایالات متحده در برابر رژیم صهیونیستی دارد.


تعداد بازدید :  84