شماره ۵۴۶ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲ ارديبهشت
صفحه را ببند
فقدان قدرت ترميمي؛ تهديدی برای زمين

|  مصطفی عابدی  |

22 آوريل يا دوم ارديبهشت روز زمين است. چه مشكل و خطري زمين را تهديد مي‌كند كه براي آن روز تعيين كرده‌اند؟ اين درست است كه بشر تصميم گرفته سفر بي‌بازگشتي را به مريخ تجربه كند، ولي در نهايت محل اصلي زندگي بشر، زمين است. و هيچ جاي ديگري را بهتر از آن براي زندگي نمي‌تواند پيدا كند. بر فرض هم كه چنين مكاني پيدا شود، در اين صورت مگر چه تعداد نفر می‌توانند زمین را ترک کنند؟ بعلاوه اگر نتوانيم زمين خود را محافظت كنيم، طبعاً بلايي را كه بر سر زمين آورده‌ايم بر سر جاهاي ديگر هم خواهيم آورد. امروز زمین با چه بلایی مواجه است که قبلاً نبوده؟ البته چنين نیست كه زمين هيچگاه در گذشته با خطر مواجه نبوده است. و در آینده نیز تكرار برخورد شهاب‌سنگ‌ها و عصر يخبندان مي‌تواند براي زمين متصور باشد، ولي آن رويداد خارج از اراده ماست. بنابراین خطري كه امروز زمين را تهديد مي‌كند نه برخورد شهاب‌سنگ و تغييرات كهكشاني و آسماني، بلكه نحوه دخل و تصرف بشر در طبيعت زمين و استحصال نامتوازن از منابع آن است. به تعبير ديگر، بهره‌برداري ما از امكانات زمين نامتوازن شده و به ميزاني كه آن را تخريب مي‌كنيم، بازسازي نمي‌توانيم نماييم. اين عدم توازن؛ محصول عدم توازن ميان قدرت تخريبي و قدرت ترمیمی یا بازسازي‌كننده بشر است. همان اتفاقي كه در جريان رشد جمعيت رخ داد. در گذشته‌های دور زاد و ولد و مرگ‌ومير روندي طبيعي داشتند، هر زن، به‌طور عادي 5 يا 6 فرزند به دنيا مي‌آورد، ولي در عمل به‌طور متوسط اندكي بيش از دو نفر آنان زنده مي‌ماندند و لذا تعداد موالید درنهایت اندکی بیش از مرگ‌ومیر بود و درنتیجه طي صدها‌ سال، رشد جمعيت بسيار اندك بود. ولي هنگامي كه دانش پزشكي پيشرفت كرد، بشر توانست با اقدامات ساده مثل واكسيناسيون و نيز استفاده از آنتي‌بيوتيك‌ها مرگ‌ومير را به شدت كاهش دهد، در نتيجه به دلیل ثابت ماندن زادوولد، مواجه با رشد سريع جمعيت شديم. دهه‌ها طول كشيد تا به دليل تحولات اجتماعي و رشد آموزش و... مردم به اين نتيجه برسند كه زاد و ولد را نيز كنترل كنند و توازني نسبي ميان تولد و مرگ‌ومير به وجود آورند. مشابه اين وضع در قدرت فن‌آوري بشر رخ داد. بشري كه براي قطع يك اصله درخت جنگل و قطعه‌قطعه كردن آن و نيز و حمل‌ونقلش بايد ده‌ها و صدها نفرـ‌ روز كارگر صرف مي‌كرد، اكنون مي‌تواند با استفاده از تكنولوژي پیشرفته، به ازای هر نفر، روزانه ده‌ها اصله درخت را قطع كرده و برش دهد و به محل موردنظر حمل كند. قدرت تخريب گذشته بشر در حدي نبود كه جنگل را نابود كند، و به موازات آن تخریب‌ها طبیعت خود را ترمیم می‌کرد. به همين دليل ده‌ها ‌هزار ‌سال سطح جنگل‌ها تغيير چنداني نمي‌كرد. ولي در وضعيت فعلي كه قدرت تخريب جنگل ده‌ها و صدها برابر شده، در چشم برهم زدني جنگل محو و نابود خواهد شد، و طبيعت به خودي خود قدرت بازسازي مناطق تخريب‌شده را در اين سطح وسيع ندارد. لذا قدرت سازندگي همان بشر بايد به كمك آيد و به بازسازي جنگل‌هاي تخريب شده بپردازد. اين قدرت در مراحل اوليه توسعه (مثل مراحل اوليه رشد جمعيت) وجود ندارد، و به موازات پيشرفت؛ صاحب اين قدرت نيز مي‌شوند. به همين دليل است كه كمترين تخريب جنگل‌ها مربوط به كشورهايي است كه توسعه‌یافته‌اند درحالی‌که بيشترين بهره‌برداري را هم از جنگل همین کشورها دارند. این مسأله درباره زباله، منابع آب و انرژی و سوخت و مواد آلاینده نیز صادق است.
بنابراين زمين و محيط‌زيست آن اعم از آب، جنگل، هوا، حيات‌وحش و... در ذيل اين عدم توازن دو قدرت تخريبي و ترميمي، تحت خطري جدي قرار دارد. در اين ميان مشكل ديگري هم هست. كشورهاي توسعه‌نيافته دير آمده‌اند و زود هم مي‌خواهند بروند. فشار مردم و فقر موجب مي‌شود كه در بهره‌برداري از طبيعت خشن‌تر و عجول‌تر باشند، زيرا قدرت تخريبي خود را از جوامع پيشرفته گرفته‌اند، درحالی كه جوامع پيشرفته در 100‌سال پيش كه در موقعيت امروز جوامع درحال توسعه قرار داشتند، فاقد قدرت تخريبي امروز بودند، لذا خسارت‌هاي آنان به زمين به اندازه امروز نبود. نمونه آن را مي‌توان در چين ديد كه با حداكثر توان در پي پيشرفت است، درحالی‌که قدرت ترميم لازم را ندارد یا به كار نمي‌برد، زيرا به كار بردن آن مستلزم هزينه كردن زیاد است و این کشورها سرمایه را برای امور به ظاهر ضروری‌تری نیاز دارند.
پرسش اساسي اين است اگر توسعه را مي‌خواهيم و ضروری هم هست، ولی به چه قيمتي؟ آيا به قيمت نابودي زمين؟ ايران جزو كشورهايي است كه بيش از سهم مردم و اقتصادش گاز گلخانه‌اي توليد مي‌كند و كره زمين را در خطر قرار مي‌دهد. آيا مي‌خواهيم اين وضع را ادامه دهيم؟ اتكاي صرف به قدرت تخريبي بدون توجه به قدرت ترميمي، ما را در وضعيت دشواري در زمين قرار خواهد داد. کافی است نگاهی به وضع زباله در ایران بنماییم. وضع آلودگی هوا و منابع آبی کشور و... آینده زمین و فرزندانمان از ما سوال خواهند کرد حتی اگر در آن زمان زنده نباشیم.


تعداد بازدید :  265