شماره ۵۴۲ | ۱۳۹۴ شنبه ۲۹ فروردين
صفحه را ببند
ساختار نفوذناپذیر نظام اجتماعی ایران

اصغر مهاجری جامعه‌شناس

جامعه امروز ما شاهد این است که سیاست بر همه حوزه‌ها اعم از اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سایه انداخته است؛ اینکه آیا می‌توان از این سایه‌ گذر کرد یا نه نیازمند فهم مسأله است. شهروندی و جامعه‌شناسی حقوق شهروندی باید با دلایل مختلف تقویت شود و سپس می‌توان دید نظام شهروندی با مطالبات خود در حوزه‌های مختلف می‌تواند حتی خودش را به حوزه قدرتمند سیاست هم تحمیل کند. این اتفاق بعید نیست. اما نه در آشکار بلکه در خفا. قدرت نظام سیاسی هر چقدر که بتوان آن را تصور کرد هم که باشد، باز هم نظام‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌توانند خود را بر نظام سیاسی تحمیل کنند و نظام سیاسی نهایتا نمی‌تواند مقاومتی داشته باشد. بسیاری از هنجارهای قانونی را نظام‌های اجتماعی از پا درآورد. مثل بحث ویدیوها که 6 ماه پس از امضای نمایندگان خانه ملت، به کشور آمد یا ماهواره‌ها که چندین بار تلاش شد در جامعه کنترل شود؛ اما درنهایت وارد شد  و گسترش پیدا کرد. با این حال این توضیح را لازم می‌دانم که  نظام اجتماعی به اصطلاح پنجه‌اش را در خفا در مقابل نظام سیاسی باز می‌کند و آرام‌آرام کار خودش را می‌کند. زمانی می‌توان نظام اجتماعی را روی صحنه آورد که بحث شهروندی و حقوق اجتماعی شهروندان به‌عنوان عنصر اصلی نظام سیاسی و اجتماعی نشان داده شود. بسیاری از افراد جامعه ما از مفاد قانونی حقوق شهروندی که در قانون اساسی آمده است بی اطلاع هستند و حق خود را برای مطالبه نمی‌شناسند.
در این‌جا نقش رکن چهارم دموکراسی که رسانه‌ها برعهده دارند، مشخص می‌شود. رسانه‌ها اگر آرایش خوبی داشته باشند، می‌توانند نبرد نظام سیاسی و نظام‌های اجتماعی را از پشت صحنه به روی صحنه بیاورند. نظامات اجتماعی در تمامی دنیا حرف اول را می‌زنند؛ در ایران هم همین‌طور است. ما در مقایسه با کشورهای منطقه و همسایه‌هایمان نظامات اجتماعی قوی‌تری داریم. زمانی که دین اسلام به ایران آمد نه ایران مسلمان بود نه مصر؛ و هر دو از کشورهای متمدن بودند و اتفاقا هر دو هم فتح شدند. ولی نظام دینی جهان عرب با مفاهیم عربی بر مصر حاکم می‌شود به‌طوری که امروز هیچ‌کسی نمی‌پذیرد که مصر کشوری عرب نیست. اما در ایران نظامات اجتماعی ازجمله زبان، قوانین و دیوان‌سالاری درحالی‌که اسلام را می‌پذیرند و درنگ نظامات اجتماعی در چارچوب اسلام صورت می‌گیرد با این حال کاملا در قالب تعریف شده جهان عرب فرو نمی‌رود و دینی ناب به جهان معرفی می‌کند که بسیار متمایزتر از اسلام شکل گرفته در کشورهای عربی است. نظامات اجتماعی ایران در زمان حمله مغول هم توانست ساختارهای خود را به پیروز میدان بقبولاند؛ اما ما یاد گرفته‌ایم که این مبارزه را در خفا دنبال کنیم. نظامات اجتماعی ما هرچند زیرزمینی‌تر شده است، اما همواره قدرتمند مطالبات خود را دنبال می‌کرده است. شیوه عملکردی و کارکردی نظام اجتماعی ما نسبت به کشورهای توسعه یافته اروپایی متفاوت است. درواقع ما شیوه‌ای نهانی را دنبال می‌کنیم؛ اگر در ظاهر هم متحول شود ساختارش محکم و بنیادین است. نمونه‌اش همان جهان عرب است که نتوانست ساختارهای خود را بر ما تحمیل کند. مثال معاصرش هم در همسایگان ما مثل پاکستان دیده می‌شود؛ آنها به‌راحتی زبان انگلیسی را پذیرفتند؛ اما ما با وجود این‌که مدت‌های مدیدی است با اروپا مراوده داشتیم ولی زبان انگلیسی را نپذیرفتیم.
شیوه استمرار حیات نظام اجتماعی در شرایطی که اصولش پابرجاست، در مقایسه با سیاست و اقتصاد متفاوت است. نظام اجتماعی شیوه پنهان و زیرپوستی را برمی‌گزیند، با جدیت مبارزه می‌کند و نهایتا می‌تواند خودش را بر سایر نهادها تحمیل کند. اتفاقا همین ساختار و شیوه کارکردی نظام اجتماعی را شاید بتوان یکی از موانع توسعه امروز ایران برشمرد. نظام اجتماعی ما سخت نفوذناپذیر است و ساختارهای کهن در آن به شدت قوی است و به همین دلیل هم در طول تاریخ به تحولات توسعه‌ای مقاومت نشان داده است.


تعداد بازدید :  291