13 فروردینماه پس از ماهها و هفتههای متمادی تلاش تیم مذاکرهکننده به نتیجهای ختم شد که حاصل آن قرائت بیانیهای مطبوعاتی مشترک توسط محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان و فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. بیانیهای که انتشار آن هنوز از یک ساعت نگذشته بود که واکنشهای زیادی را در رسانههای داخلی و خارجی به دنبال آورد. واکنشهایی که پس از این نیز چه از سوی موافقان توافق و چه از سوی مخالفان توافق بیشتر شاهد آن خواهیم بود. سوال این است که برخورد سیاسیون با این تفاهم جدید هستهای که موافقان آن را موفقیت و مخالفان آن را نوعی ناکامی میدانند، چگونه باید باشد؟ صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی بر این باور است که مخالفان توافق بهزودی توان مبارزه خود را از دست میدهند چراکه تحلیلها و صحبتهایشان مخالف آن چیزی است که اکثریت موافق و خواهان آن هستند. مشروح گفتوگوی این تحلیلگر سیاسی با «شهروند» در پی میآید.
آقای زیباکلام فکر میکنید، با توجه به اینکه چارچوبهای توافق به نوعی مشخص و حتی 50درصد مسیر توافق نیز طی شده است، تأثیر این توافق در عرصه سیاست داخلی ایران چه خواهد بود؟
فکر میکنم که خواهی یا نخواهی و بهرغم مخالفتها و مقاومتهای جریانات تندرو، این توافق باعث باز شدن فضای سیاسی کشور تا حدود زیادی خواهد شد. دلیل این صحبتم هم این است که این توافق تندروها را از حالت تهاجمی خارج کرده و به حالت تدافعی سوق میدهد. ما با آمریکاییها 18 ماه مذاکره کردیم. مهمتر اینکه ما سر موضوعی پیچیده و سخت که بیش از 10سال جریان داشته، توافق کردهایم. بنابراین به نظر من این خبر حتی به لحاظ روانی هم تأثیر زیادی خواهد داشت و به نوعی به باز شدن فضای سیاسی و حتی سیاست داخلی هم کمک میکند. اما یک سوال ممکن است مطرح شود و آن اینکه حال که ما سر مسأله هستهای به توافق رسیدهایم یا حداقل در مسیر رسیدن هستیم، پس چرا سر مسائل دیگر مثل همکاری در عراق، سوریه، یمن و سر این نقاط که خیلی دردسر و موارد اختلاف کمتر است، چرا سر این موضوعات با آمریکاییها به توافق نرسیم؟ این سوال پاسخ آن نگرانیهایی را برای برخی که عموما در جبهه مخالفان توافق هستند، ایجاد میکند ولی باز هم این موضوع ربطی به باز نشدن فضای سیاسی ندارد و اینکه این دیدگاهها باز هم نمیتواند جلوی باز شدن فضای سیاسی را بگیرد.
اگر قرار باشد که توافق هستهای داشته باشیم تکلیف دیدگاههای مخالفان چه میشود؟
به اعتقاد من چون اساس و بنیاد تفکر آنها روی تضاد بین ایران و آمریکاست، اگر توافقی در کار باشد فرش را از زیر پای تندروها خارج میکند. بنابراین فکر میکنم که مخالفان تمام تلاش خود را میکنند که بر سر راه این توافق مشکلاتی را ایجاد کنند. چون به نتیجه رسیدن مذاکرات در نتیجه موجب حذف دیدگاه آنها یا حداقل موجب به حاشیه رفتن آنها میشود.
یعنی چه مشکلاتی ایجاد کنند؟
برخی نمایندگان مجلس پس از اعلام نتیجه مذاکرات گفتهاند که این نتیجه باید به مجلس ارایه شود و مجلسیها روی آن نظر بدهند. این یک نمونه بارز از همین نوع سنگاندازیهاست. یا اینکه میگویند بین آنچه موگرینی و ظریف گفتند، تفاوت وجود دارد. از طرف دیگر باید منتظر باشیم که تیتر برخی روزنامهها و سایتهای مخالف مذاکرات هستهای، با رویه انتقاد شدید به دولت منتشر شود. یا اینکه برخی نیروها اقدام به جمع کردن طومار علیه مذاکرات کنند اما معتقدم که همه اینها فقط برای تحت فشار قرار دادن دولت است و درنهایت هم سرانجامی نخواهد داشت، چراکه مردم با اعلام نتیجه مذاکرات با حضورشان در خیابان و جشن و شادی اعلام رضایت کردند. حالا مخالفان هر چقدر میخواهند کارشکنی کنند. دولت و رئیسجمهوری محترم هم تا الان نشان دادهاند که به خوبی راه پاسخ به مخالفان را یافته است و بیش از آنکه به آنها توجه کند و درگیر حاشیهسازیهای آنها شود، به خواست اکثریت مردم توجه میکند. موافقان توافق در این بین با همراهی دولت میتوانند، مخالفتها را خنثی کنند اما درنهایت فکر میکنم که تندروها مقابل مجموعه جریانات معتدل بهاضافه اصلاحطلبان به تدریج در موضع دفاعی قرار میگیرند و چون نمیتوانند از مواضع خود دفاع کنند و همه چیز با تحلیلهایشان متضاد میشود، از این رقابت کنارهگیری میکنند.