شماره ۵۳۰ | ۱۳۹۴ شنبه ۱۵ فروردين
صفحه را ببند
رازگشایی از قتل پیرمرد تنها


شهروند| آتش‌سوزی معمایی در خانه پیرمرد تنها، راز جنایت پسر خدمتکار را در شمال پایتخت فاش کرد.
ساعت 23 چهاردهم خردادماه‌ سال گذشته یک آتش‌سوزی در واحد مسکونی شماره 2 مجتمع مسکونی واقع در خیابان قیطریه ، روبه‌روی پارک قیطریه، به کلانتری 101 تجریش و ایستگاه آتش‌نشانی منطقه اعلام شد.
با حضور تیم آتش‌نشانی و مأموران کلانتری در محل، عملیات اطفای حریق و ایمن‌سازی محل توسط مأموران آتش‌نشانی انجام و مأموران کلانتری پس از ورود به واحد شماره 2 با جسد پیرمردی 70ساله به نام «مهدی» روبه‌رو شدند.
تحقیقات نشان می‌داد مهدی پس از مرگ همسرش به تنهایی زندگی می‌کرده و فرزندانش جهت انجام امورات شخصی وی، یک پرستار استخدام کرده بودند.
در شرایطی که فرزندان پیرمرد در زمان تکمیل پرونده پدرشان هیچ‌گونه طرح شکایتی درخصوص مرگ وی نداشتند اما جسد این مرد برابر اقدامات قانونی و جهت تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرانجام با اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر «مرگ ناشی از انسداد شریان تنفسی» و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای امور جنایی، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل‌عمد» تشکیل و پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل قرار گرفت.
کارآگاهان با حضور در محل زندگی مقتول به بررسی محل جنایت پرداختند و همزمان با بررسی صورتجلسه تنظیم شده توسط مأموران کلانتری، مشخص شد که در زمان پلمب خانه این مرد، یک گاو صندوق حاوی اسناد و مدارک بانکی، طلا و جواهرات، پول به سرقت رفته است.
کارآگاهان همچنین با شناسایی حساب‌های بانکی متعلق به مالباخته و بررسی تراکنش مالی آنها اطلاع پیدا کردند که در چندین مرحله پس از مرگ پیرمرد 70ساله، وجوه میلیونی از حساب‌های بانکی مقتول به شیوه جعل امضا و کارت شناسایی جعلی متعلق به مقتول برداشت شده است.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، شعبات محل برداشت پول از حساب‌های بانکی مقتول شناسایی و تصاویر دوربین‌های مداربسته آنها مورد بازبینی قرار گرفت و در تمامی تصاویر، تصویر مردی به‌عنوان وصول‌کننده چک‌ها مورد شناسایی قرار گرفت.
با به دست آمدن تصویر مرد وصول‌کننده چک، تصویر وی توسط فرزند مقتول مورد شناسایی قرار گرفت؛ فرزند مقتول در زمان شناسایی تصویر به کارآگاهان گفت: «او پسر خدمتکار خانه پدرم به نام احسان است که برخی اوقات به‌عنوان راننده، اقدام به بردن پدرم به سطح شهر می‌کرد».
محل سکونت «احسان» 30ساله در منطقه پیروزی شناسایی شد؛ بررسی‌ها نشان می‌داد که او یکی از مجرمان سابقه‌دار منطقه پیروزی در زمینه سرقت و زورگیری است که توسط کلانتری 110 شهدا در 26 اسفندماه ‌سال 93 دستگیر شده است.
احسان در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع و ارتباط با مرگ مقتول شد اما در ادامه و با توجه به ارایه دلایل و مدارک غیرقابل انکار از سوی کارآگاهان، به ناچار لب به اعتراف گشود.
«احسان» در اعترافاتش، به کارآگاهان گفت: «شب حادثه، به همراه یکی از دوستانم عباس جهت سرقت به خانه پیرمرد رفتیم؛ او مرا کاملا می‌شناخت و به همین علت در خانه را باز کرد. من و عباس وارد خانه شدیم؛ پس از ورود، با سلاح تقلبی شروع به تهدید وی کردیم تا رمز گاوصندوق را به ما بدهد اما او مقاومت کرد . ما نیز با نوارچسب اقدام به بستن دست و پای او کردیم و او را مورد ضرب‌وشتم قرار دادیم تا شاید رمز گاوصندوق را بدهد اما او همچنان مقاومت می‌کرد و دایما از همسایه‌ها و اهالی مجتمع درخواست کمک می‌کرد؛ به همین علت تصمیم گرفتیم تا دهان او را نیز با نوارچسب ببندیم و همین کار را نیز کردیم اما پس از چند دقیقه متوجه شدیم که به علت فشار ناشی از فشردگی نوارچسب به ناحیه گردن و انسداد کامل دهان، نفس نمی‌کشد و جان باخته است. تصمیم گرفتیم تا مرگ را عادی نشان دهیم؛ به همین علت تمامی نوارچسب‌ها را از بدن مقتول باز کردیم و حتی هیچ‌گونه سرقتی از داخل خانه انجام ندادیم. تنها کلیدهای در ورودی آپارتمان را برداشتیم؛ در زمان خروج از خانه، شیر گاز را باز کردیم و سعی داشتیم تا با ایجاد انفجار و آتش‌سوزی مانع از کشف حقیقت شویم؛ چند روز پس از شب حادثه نیز مجددا به همراه عباس به محل زندگی او رفتیم و با کلیدهای آپارتمان که آنها را سر قت کرده بودیم، وارد خانه شدیم و گاو صندوق را هم سرقت کردیم».
با توجه به اعترافات صریح احسان و معرفی «عباس» 26ساله به‌عنوان همدست خود در ارتکاب جنایت و سرقت از منزل مقتول، مخفیگاه وی در منطقه پیروزی شناسایی و این متهم نیز در 28 اسفند دستگیر شد.


تعداد بازدید :  250