شماره ۵۲۹ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۸ اسفند
صفحه را ببند
سال 1393؛ پايان خودويرانگري- سال 1394؛ آغاز بازآفريني (2)
| مصطفی عابدی |

در بخش اول این یادداشت به تحلیل رفتار گذشته خودمان با طبیعت، اقتصاد و سپس جامعه اشاره کردیم. در این یادداشت نیز به رفتار خودمان با دیگران و نیز جمع‌بندی از امید نسبت به ‌سال آینده اشاره می‌شود.
4ـ  ما و ديگران
طي سال‌هاي گذشته هيچ عرصه‌اي به اندازه روابط خارجي كشور، چالش‌آفرين نبوده است. بخشي از اين چالش ناشي از تضاد منافع و تضاد ديدگاه‌هاي ايران و برخي از قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي است. ولي اين تضاد منافع از گذشته دور وجود داشته است و درعين‌حال هيچ‌گاه روابط ما با جهان تا اين حد چالش‌برانگيز نمي‌شد. بنابر این طي دهه گذشته عوامل ديگري به‌جز تضاد منافع و ديدگاه موجب افزايش اين چالش‌ها شد. عواملي كه زمينه را براي دشمنان اين مرزوبوم مساعد كرد كه در مقام سوءاستفاده از آن عوامل برآيند و نسبت به ايران به‌عنوان يك سرزمين تاريخي و با تمدني كهن و مردمي مستقل طمع ورزند. مردمي كه كشورشان را در درياي موّاج و ناپایدار منطقه امن نگه داشته‌اند و نه‌تنها از يك جنگ 8ساله سربلند بيرون آمدند، بلكه امروز دشمنان آنان در شرق و غرب كشور در زير خروارها  خاك مدفون شده‌اند.
اقدامات و اظهارات غيرمعقولانه‌اي كه نه‌تنها تأمين‌كننده منافع ايران نبود، بلكه ديگران را عليه ميهن عزيزمان بسيج مي‌كرد، و قطعنامه‌هاي با اتفاق آرا را عليه اين تمدن تاريخي صادر كردند. دولت تدبير و اميد نشان داد كه با تغيير گفتار و نيز پيشه كردن عقلانيت و فهم درست از موقعيت خودمان و ديگران، مي‌توان جبهه متحد دشمنان را در هم شكست بدون اين‌كه نيازي به عقب‌نشيني از منافع ملي كشور باشد. امروز شاهدیم که اتحاد گروه 1+5 شكسته شده است، و مهم‌تر این‌که اتحاد ساختار سياسي ايالات متحده نيز در برابر ايران به شدت دچار بحران و دودستگي شده است، به گونه‌اي كه در تاريخ اين كشور بي‌سابقه است. اين امر نشان مي‌دهد كه براي پيشرفت و نيز تعامل با دنياي خارج نيازمند عقلانيت هستيم و نمي‌توانيم با اظهارات نسنجيده و بي‌فايده كه هيچ ربطي به منافع ملي كشور ندارد، با دنيا تعامل كرد.
اگر بخواهيم براي آنچه كه در سال‌هاي پيش از 1393 بر جامعه ما گذشت، صفتي انتخاب كنيم، چاره‌اي نداريم جز اين‌كه آن را دوره «خودويرانگري» بناميم. زيرا بخش اعظم آنچه كه در اين سال‌ها بر ما گذشته است، محصول رفتار و سياست‌هاي خودمان بوده است و اقدامات دشمنان اين آب‌وخاك اين فرآيند را تشديد كرده و تنها عامل آن نبوده است و اگر بخواهيم براي ‌سال 1393 صفتي پيشنهاد كنيم، توقف نسبي در اين روند خودويرانگري است. همچنین بايد براي‌ سال 1394 نيز صفتي پيدا كنيم، صفتي كه هنوز به آن الصاق نشده است، بلكه با كار و كوشش خودمان آن صفت را برازنده اين‌ سال خواهيم كرد، و آن صفت بازآفريني است. در اولين گام اميدواريم كه در همان روزهاي اوليه‌ سال، شاهد رسيدن به توافقي خوب و بردـ‌ برد با گروه  1+5 باشيم. قرار نيست در توافقات، يك طرف بازنده و طرف دیگر برنده شود. امروز هر دو طرف ماجرا به چنين توافقي نيازمند هستند، البته مشروط بر اين‌كه مترادف با نقض جدي ساير منافع آنان نباشد، و به همين دليل است كه به‌طور جدي پاي ميز مذاكره نشسته‌اند. تنها كساني با آن مخالف هستند كه خواهان تداوم تنش در منطقه هستند، كه اسراييل بيش از همه در پي اين هدف است. رژيم‌هاي ارتجاعي نيز كمابيش در اين مسير هستند، هرچند به دليل فقدان استقلال قادر نيستند نقش موثري بازي كنند. در ايران قاطبه نيروها و ساختار سياسي خواهان به ثمر نشستن توافقي خوب هستند، البته كساني كه از كنار اقتصاد سياه خورده و برده‌اند، و نيز كساني كه نقشي مهم در مسأله‌سازي‌هاي گذشته داشته‌اند، نمي‌خواهند اين توافقات به ثمر برسد.
در گام بعد، اميدمان به عقلانيت اقتصادي دولت تدبير و اميد است كه ثمرات آن در ‌سال 1394 كم‌كم به بار بنشيند. روشن است كه حل مناقشه هسته‌اي كمك فراواني به تحقق اين هدف مي‌كند، هرچند كه اين توافق شرط لازم تحول اقتصادي است و نه شرط كافي. ولي تعهد دولت به اقتصاد مقاومتي و اصول سياست‌هاي كلي برنامه ششم كه ابلاغ شده است، چشم‌انداز اميدبخشي را پيش روي ما مي‌گشايد، هرچند تخريب زيرساخت‌هاي اقتصادي و نيز تخريب فضاي فعاليت‌هاي اقتصادي، نيازمند زمان لازم براي آواربرداری و سپس بازسازي هستند.
گام بعدي، بهبود مستمر اعتماد عام و اعتماد نهادي در جامعه ايران است. به‌طور قطع مي‌توان گفت كه اگر دو هدف قبلی محقق شوند، و نيز ساختار رسانه‌اي از انحصار رسمي خارج شود، مي‌توان انتظار داشت كه اعتماد اجتماعي نيز در مسير بازسازي قرار خواهد گرفت.
در رابطه با طبيعت و محيط‌زيست نيز اميدواري مقدم بر نااميدي است. يك دليل روشن آن، تبديل‌شدن مسأله محيط‌زيست و منابع طبيعي به‌عنوان يك مسأله ملي و نيز اجماع نسبي همه گروه‌ها و گرايش‌ها نسبت به آن است. اين گام اول و مهمي است كه برداشته شده است. از اين‌رو اميدواريم كه نيمه ديگر مسیر كه پيدا كردن راه‌هاي تعامل سازنده و منطقي و پايدار با طبيعت است در ادامه پيدا و نسبت به آن توافق شود.


تعداد بازدید :  150