موضوعات ریز و درشتی این روزهای پایانی سال ذهن ما مردم را به خود معطوف کرده است. آمد و شدهای سیاسی و سخنرانی ها و موضعگیری های دولتمردان و اقتصادسازان، پی در پی نشان از شرایطی دارد که همچون سالهای جنگ می بایستی بر دامنه وحدت و همدلی و همراهی خود بیافزاییم. هر چند بسیاری از تحلیلها و روش ها هنوز شفاف نشده و بسیاری از تصمیمات اتخاذ نگردیده است. رسانه ها در این میان از تجمعات غیرقانونی گرفته تا وعده ه و وعیدهای دولت و مناسبات بین المللی سخن می گویند. در ادامه برگزیده ای از این دیدگاهها را ارائه می دهیم...
آنها که به مسئولان تهمت می زنند
روزنامه همشهری ضمن دفاع از برگزاری تجمع برای اجرای قانون حجاب از برخی شعارهای منحرفانه در این تجمعات انتقاد کرد.
روزنامه همشهری نوشت:این چند روز با تجمعات مردمی در سطح شهر مواجه بودهایم که همه حرفشان اجرای قانون عفاف و حجاب است؛ مطالبهای بجا و مشفقانه و منطقی. اما چند نکته در این راستا حائز اهمیت است.
یکم. این تجمعات قانونی است؛ سابقه هم داشته است؛ نمونهاش تجمع مردمی مقابل موسسات مالی و اعتباریست و یا تجمع دانشجویی درباره هپکو و ماشینسازی تبریز و دفاع از کارگران هفتتپه. تجمع بدون سدمعبر و حاشیهسازی و راهپیمایی و غیره قانونی است. اگر هم در مواردی مخالفت شده، علتش مواردی است که ثمرهاش خرابکاری و بهم زدن امنیت مردم شده است.
دوم. کسانی که در این تجمعات شرکت میکنند حتما از سر دلسوزی و عشق به دین و کشور و دغدغه قانون و حجاب به میدان آمدهاند. کسانی که مردم را متهم به عناوین زشت و زنندهای مثل پول گرفتن و غیره میکنند حتما ظلم کردهاند و باید پاسخگو باشند.
سوم. مسئولان در ماجرای قانون حجاب باید پاسخگو باشند. اظهارات متفاوت و بغایت متناقض درباره توقف قانون حجاب عامل اصلی مطالبههای خیابانی مردم است. اتفاقا باید این مطالبات را قدردان باشند و نسبت به اجرای قانون و در صورت نیاز اصلاح آن اهتمام ویژه داشته باشند. مردم ما مومنند و نسبت به حکم دین و رعایت قانون دغدغه دارند. این مردم را باید تکریم کرد و شاکر بود.
اما این همه ماجرا نیست. در دل این تجمعات شعارهای منحرفانهای نیز مطرح شده است. تبلیغاتی نیز ذیل این مطالبه در رسانههای اجتماعی صورت گرفته که دارای خطای فاحش نسبت به اصل مطالبه است. منطقی نیست که به اسم قانون و دین، مسئولان کشور را متهم به بیدینی و نفاق و تقابل با احکام شرعی کنیم و یا خدای نکرده برای دعوایهای شب انتخاباتی کیسه بدوزیم.
در این خصوص چند نکته رواست.
در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامهریز یا هدایتکننده و برگزارکننده این تجمعات و یا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند. تبارشناسی این جریان مهم است.
این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، عملا مطالبه بحق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردهاند.
اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد جریانی هستند که در بزنگاههای تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزشها و بیاعتنایی به دین و عدالت و غیره میکنند. با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم. این افراد همانها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کمکاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند. این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است. این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آن را یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند.
این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند.
این افراد همان کسانی هستند که دولت شهید رئیسی را هم تاب نیاوردند و هر روز به بهانهای دولت را به کمکاری متهم کردند.
این افراد همان کسانی هستند که منشا اصلی دوقطبیسازی در ماجرای انتخابات دولت و مجلس گذشته هستند و بین نیرویهای انقلابی اختلاف عمیق ایجاد کردند.
این افراد همان کسانی هستند که در رقابتهای انتخاباتی برای حذف رقیب از هرگونه تلاش غیراخلاقی و تهمت و افترا کوتاهی نکردند. این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای واکسن، نظام را متهم به همراهی با دشمن شیعه و نسلکشی کردند و بعدتر هم واکسن ایرانی را دروغ بزرگ بنیاد برکت و غیره دانستند.
این افراد همان کسانی هستند که به اسم عدالتخواهی و افشاگری همه مسئولان کشور را نوبت به نوبت متهم به فساد کردند و در ریختن آبرو هیچ مرزی نمیشناختند. این افراد همان کسانی هستند که به اسم آرمانگرایی همه دستاوردهای کشور را هیچ گرفتند و بذر ناامیدی و بنبست را در دل مردم کاشتند.
این جریانها را نباید دستکم گرفت. این جریانها نظام محاسباتی جامعه متدین و انقلابی را دچار اغتشاش و اعوجاج کردهاند و برخلاف ظاهر انقلابیشان به اصل انقلابیگری و عدالتخواهی و آرمانگرایی و حفظ ارزشهای دینی و ملی ضربه میزنند. حساب اینان را باید از مردم متدین و دلسوز و نگران و مطالبهگر جدا کنیم.
عدم مذاکره به نفع اسرائیل تمام نشود
به اعتقاد برخی کارشناسان مصلحت حکم میکند که در عرصه سیاست خارجی انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان دهیم، فضای ملتهبی که پیرامون سیاستها و برنامه های ایران در عرصه منطقه ای و جهانی شکل گرفته است را آرام سازیم و کشور را از صخره سخت تحریم ها عبور دهیم.
در همین ارتباط روزنامه اطلاعات نوشت:در روزهای اخیر اخبار بسیاری در رابطه با ابراز تمایل دولت دونالد ترامپ برای مذاکره با ایران منتشر شده است؛ اخباری که نشان میدهد رئیس جمهوری آمریکا دو گزینه مذاکره یا جنگ و نابودی مراکز هسته ای و حساس کشور را پیش روی مقامات کشورمان گذاشته است.
با توجه به رویکرد دولت ترامپ در قبال رئیس جمهوری اوکراین در کاخ سفید و صحنههای توهین و تحکم به زلنسکی توسط رئیسجمهوری آمریکا و معاونش، عجیب نبود که پاسخ ایران به درخواست آمریکا برای مذاکره منفی باشد. مقامات کشورمان با لحاظ «اصل عزت» در سیاست خارجی، اعلام کرده اند که مذاکره با قلدری و از موضع بالا را نمی پذیرند و چنین چیزی را اساساً مذاکره نمی دانند.
تا قبل از انتشار تصاویر تأسفبرانگیز تحقیر زلنسکی در کاخ سفید، شاید پاسخ فعلی ایران برای بسیاری قابل درک نبود، اما امروز به نظر میرسد دنیا هم درک بهتری از این قضیه پیدا کرده است که ایران نمیخواهد در شرایطی که برای اوکراین ایجاد شد قرار بگیرد و به رئیسجمهوری آمریکا اجازه چنین یکه تازیهایی را بدهد؛ به ویژه که همچون موقعیت اوکراین، رئیس جمهوری آمریکا معتقد است ایران نیز پس از جنگ غزه و لبنان، سقوط بشار اسد و ترور سران مقاومت تضعیف شده و مجبور است به هر شرایطی که آمریکا تعیین میکند، تن دهد. بر این اساس به نظر میرسد تا این مرحله رد کردن مذاکره از موضع نابرابر و آمرانه، سیاستی هوشمندانه بوده است.
با این وجود، نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، این است که رژیم اسرائیل یکی از اصلیترین بازیگران منطقه است که از مخالفت ایران با مذاکره سود میبرد؛ مقامات تندروی این رژیم خواهان حل و فصل پرونده هسته ای ایران از طریق دیپلماسی نیستند و در ماههای اخیر نیز تمامی تلاش خود را برای متقاعد کردن دولت ترامپ به حمله مشترک به ایران انجام داده اند.
بنابراین بسیار ضروری است که ضمن تن ندادن به مذاکرات تحت فشار و ارعاب، شرایط را به گونهای مدیریت کنیم که رژیم اسرائیل برنده نهایی آن نباشد، کشور را به ورطه جنگ نکشاند و زیرساختهای اساسی هسته ای و نظامی را که سالها برای تهیه و تدارک آنها وقت و هزینه کرده ایم ، نابود نکند.
برای تحقق این هدف دستگاه سیاست خارجی کشور باید این نکته را مد نظر داشته باشد که در سیاست خارجی به جز اصل اساسی «عزت»، اصول «حکمت و مصلحت» نیز باید مد نظر قرار بگیرند؛ طبق اصل حکمت، رفتار و گفتار خردمندانه، اندیشیدهشده و محاسبهشده باید مورد استفاده قرار بگیرد و از تصمیمات و اقدامات دفعی و بدون حساب پرهیز شود؛ بر این اساس لازم است در مقطع حساس کنونی، موضعگیری در رابطه با مذاکره و پرونده هسته ای کشور فقط به افراد متخصص و نخبه در وزارت خارجه سپرده شود و گروهها و افراد مختلفی که در عرصه داخلی به نحوی دارای تریبون هستند، از طرح نظرات غیر اصولی با مصرف داخلی که میتواند تبعات جدی بین المللی برای کشور داشته باشد، پرهیز کنند.همچنین مقامات وزارت خارجه باید به طور شفاف و مشخص اعلام کنند که جمهوری اسلامی ایران نه با اصل مذاکره، بلکه با «مذاکره نابرابر» مخالف است و از این طریق، مشروعیت و مقبولیت بین المللی واکنش ایران را بالا ببرند و حامیانی را برای موضع خود پیدا کنند؛ کما اینکه موضع دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مبنی بر اینکه «مذاکره برای دستیابی به هدف رفع نگرانی از احتمال نظامیشدن برنامه هستهای ایران قابل بررسی است؛ اما برای برچیدن برنامه صلحآمیز هستهای ایران خیر»، در همین راستا قابل تفسیر و ارزیابی است. بر این اساس لازم است ایران گفتگوها و رایزنی های مختلف و مداومی با کشورهای منطقه و همچنین قدرتهای اروپایی داشته باشد و اطمینان حاصل کند که روزنه های دیپلماتیک برای رفع چالشهای کشور به طور کلی بسته نشوند.
از سوی دیگر، بر اساس اصل مصلحت، دستگاه سیاست خارجی کشور و تصمیم گیران باید انعطاف پذیری لازم برای حل معضلاتی که به طور مزمن دامنگیر کشور شده اند را داشته باشند و به گونه ای حکیمانه بار تحریمها را از روی دوش ملت ایران بردارند. انکار مشکلات موجود و سکوت در برابر آنها به بهانه ناامید نکردن مردم، دیگر گرهی از معضلات کشور را باز نمی کند.
بر کسی پوشیده نیست که متأثر از اختلاف ایران با قدرتهای جهانی، وضع اقتصاد ایران در سالهای اخیر بسیار نابسامان بوده است؛ تحریمهای بین المللی و نوسانات نرخ ارز زندگی روزمره را برای اقشار مختلف مردم دشوار کرده و لزوم دور زدن تحریمها با خود آفاتی چون عدم شفافیت، فساد و ناکارآمدی را به بار آورده است. ضمن اینکه در اوج فشارهای اقتصادی که بر جامعه وارد میشود، ارز حاصل از صادرات کشور در حسابهای بانکی کشورهای طرف معامله با ایران بلوکه شده است و هیچ یک از دولتهای گذشته نیز توفیقی در آزاد سازی آنها نداشته اند.
بر این اساس، مصلحت حکم میکند که در عرصه سیاست خارجی انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان دهیم، فضای ملتهبی که پیرامون سیاستها و برنامه های ایران در عرصه منطقه ای و جهانی شکل گرفته است را آرام سازیم و کشور را از صخره سخت تحریمها عبور دهیم. این امر یکی از وعدههای رئیس جمهوری محترم بود و طبق گفته مولای متقیان، «وفای به عهد از نشانههای افراد متدین است».
با این دست فرمان به کجا داریم میرویم؟
همه می گویند در دوره اصلاحات بیشترین جهش اقتصادی را در مقایسه با کشورهای بزرگ منطقه چون ترکیه و مصر و عربستان داشتیم. ولی این روند در دوره تحریم بهکلی معکوس شده است و کل دهه ۹۰ رشد اقتصادی نزدیک به صفر داشتیم.
روزنامه هم میهن در این مورد نوشت:سوالی که باید از خود بپرسیم این است که سیاست در ایران چقدر زشت یا چقدر زیبا است؟
این پرسش را همه سیاسیون بهویژه آنان که داخل قدرت هستند از جمله آقای پزشکیان باید پاسخ دهند. اغلب افراد معتقدند که امسال و در آغاز نوروز و سال جدید وضع اقتصادی خوب نیست و حتی دور از رونق کمرمق گذشته است. در گذشته بهویژه دهه ۶۰ هم با چنین شرایطی مواجه بودیم ولی وضعیت امروز با گذشته از چند جهت تفاوت دارد.
اول اینکه همه یا اغلب مردم میدانستند که چرا وضعشان به خوبی گذشته نیست. آن را به شرایط انقلاب و جنگ مرتبط میدانستند. دوم هم فاصله عمیقی میان خود و مسئولین نمیدیدند. سوم و مهمتر اینکه به آینده امید داشتند. چهارم، شاهد فسادهای نجومی چون نهادههای دامی و چای دبش و حقوقهای نجومی و فساد گسترده نبودند.
اکنون آقای رئیسجمهور باید توضیح دهند که در چه وضعیتی هستیم و چرا و چگونه؟ و با این دستفرمان به کجا داریم میرویم؟
آقای وزیر رفاه دولت که طرفدار عدالت است اعلام کرد که؛ میزان افزایش حقوق کارگران نزدیک به ۳۰ درصد خواهد بود و بر اساس تورم افزایش خواهد یافت. امیدواریم معنای نزدیک به ۳۰ درصد ،بالا و بیشتر باشد و نه از زیر ۳۰ درصد. چون اگر افزایش دستمزد در سال آینده ۳۵ درصد باشد احتمالاً برابر تورم امسال خواهد بود که با توجه به روند رو به رشد قیمت ارز چهبسا تورم در سال آینده بیشتر هم بشود و باز هم شاهد کاهش رفاه کارگران و مزد و حقوقبگیران نسبت به گذشته خواهیم بود.
حتماً توجه دارید که در ۴ سال اخیر هزینه خانوار حدود ۳/۴ برابر رشد داشته است ولی دستمزدهای کارگران و کارمندان حداکثر ۳ برابر شده است. به عبارت دیگر دریافتی آنان نسبت به ۴ سال پیش کمتر هم شده است در حالی که در این مدت حداقل ۱۵ درصد به رشد اقتصادی کشور افزوده شده است و مزد و حقوقبگیران نهتنها هیچ سهمی از این رشد اقتصادی نبردهاند بلکه سهمشان تا حدود ۱۰ درصد کمتر هم شده است.این بیعدالتی یا ناشی از نحوه تخصیص منابع، یا به علت فرار سرمایه از کشور است، و تحریم نقش مهمی در این وضع دارد. ضعفها و ناتوانیها در بهوجود آمدن این وضعیت فراوان است.
تضعیف نظام اداری و کارشناسی کشور از سال ۱۳۸۴، نظام بسیار بسته گزینش و تایید صلاحیت مدیران، فقدان برنامهریزی منسجم و کارآمد، فقدان انسجام در درون حکومت، و...
ولی یکی از موارد مهم آن وجود تحریمها است. متاسفانه آقای پزشکیان درباره هر چیزی سخن میگویند ولی درباره سیاستهای خود جهت رفع تحریم حرف چندانی نمیزنند.
پرداختن به تحریم نمادی از کوشش برای رفع موانع رشد و توسعه کشور است و آن را نمیتوان به یک موضوع فرعی تقلیل داد. یک روزنامه اصولگرا برای توجیه مسئله یا تقلیل دادن تاثیر تحریم نوشته است که: «همه مشکلات اقتصادی ایران ناشی از تحریم نیست. برای نمونه، بحران تورم و افزایش نقدینگی که پیش از تحریمها هم در اقتصاد ایران به چشم میخورد، نشاندهنده آن است که مشکلات اقتصادی کشور به سیاستهای داخلی و سوءمدیریت اقتصادی مربوط است.»
این درست است که سوءمدیریت یا ضعفهای داخلی و از همه مهمتر فقدان انسجام و نبود عقلانیت و برنامه قابل اجرا ریشه بحرانهای ما است ولی دو نکته را هم فراموش نکنیم. اول این که تحریمها بسیار موثر است. قبلاً متوسط تورم حدود ۲۰ درصد بود و رشد اقتصادی نیز خوب بود.
در دوره اصلاحات بیشترین جهش اقتصادی را در مقایسه با کشورهای بزرگ منطقه چون ترکیه و مصر و عربستان داشتیم. ولی این روند در دوره تحریم بهکلی معکوس شده است و کل دهه ۹۰ رشد اقتصادی نزدیک به صفر داشتیم.
بعلاوه وجود تحریم نیز ناشی از همین ضعف بینشی و مدیریت سیاسی در داخل کشور است که به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل میگفت کاغذپاره، و تحریم نمنه! بنابراین هر گونه بهبود مدیریتی حتماً و لابد در رفع و کاهش تحریمها خود را نشان خواهد داد. تحریمها بیش از ۲۵ درصد شاید هم بیشتر، هزینه مبادلات خارجی را افزایش میدهد و یکی از مهمترین علل فساد و خروج سرمایه از کشور است. امیدواریم که آقای رئیسجمهور به این مسئله جدیتر بپردازند.
توجه داشته باشیم که نباید درگیر حاشیهها شویم
اما شاید بسیاری بپرسند که در این میان دولت سایه به چه کاری مشغول است. جلیلی به تازگی گفته است: امروز باید بین کار واقعی و کارهای بیهوده، تمایز قائل شویم. اگر افق نگاه ما، یک افق تمدنی است و ناظر به استفاده از فرصتهای بیشماری است که چه از لحاظ نرم افزاری و چه سخت افزاری دارا هستیم، باید توجه داشته باشیم که نباید درگیر حاشیهها شویم.
به گزارش خبرآنلاین، سعید جلیلی در مراسم افتتاحیه طرح ولایت در مسجد مقدس جمکران گفت: همانطور که در مباحث نظامی، اردو برای آماده سازی نیروها برای انجام یک عملیات صورت میگیرد، چنین اردوهای نرمافزاری نیز به جهت آمادهسازی برای انجام یک عملیات فرهنگی و نرم افزاری میباشد. این اردوهای برای این هستند که شما بتوانید نسبت خودتان را با این جبهه پیدا کرده و به اندازه وسع خودتان، اقدام کنید.
او فزود: امروز یک رمضان فرصت برای ما وجود دارد. دو دعا از حضرت زین العابدین(ع) در خصوص ماه مبارک رمضان وجود دارد. در این ادعیه، ایشان از تمام شدن فرصت ماه مبارک رمضان اظهار نگرانی میکنند. جلیلی تاکید کرد: اینکه دشمنان ما با تمام قدرت خود، نتوانستند به موفقیتی دست یابند، به علت اندیشهی دینی مردم کشورمان بود که توانست مقابل تمام اقدامات دنیوی و مادی دشمن ایستادگی کند.
نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی گفت: امروز باید تمایزات و امتیازات کسانی که در چنین دورههایی شرکت میکنند با کسانی که در این دورهها شرکت نکردهاند، پدیدار شود. امروز ما در شرایطی قرار گرفتهایم که فروپاشی تمدن غرب سرعت گرفتهاست. امروز پوچی شعارهای مردم فریبانهی استکبار غرب نمایان شده است. او افزود: امروز خوی استکباری آمریکا به صورت عریان مقابل دیدگان جهانیان قرار گرفته که حتی به حاکمیت ارضی کانادا نیز رحم نمیکند. جلیلی ادامه داد: یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از دانشجویان، تولید محتوا بود. تولید محتوا نیازمند یک مبنای قوی است که طرح ولایت، یکی از راههای دست یابی به این محتوا و مبنا میباشد. او تاکید کرد: پرچم آن راهی که توسط جوانان دهه ۵۰ و ۶۰ آغاز کردند، امروز به دست شماست؛ به فرموده مقام معظم رهبری، ما امروز نزدیک قله هستیم و رسیدن به این قله، نیازمند تلاش و کوشش جدی است.
جلیلی با بیان اینکه امروز باید بین کار واقعی و کارهای بیهوده، تمایز قائل شویم، گفت: اگر افق نگاه ما، یک افق تمدنی است و ناظر به استفاده از فرصتهای بیشماری است که چه از لحاظ نرم افزاری و چه سخت افزاری دارا هستیم، باید توجه داشته باشیم که نباید درگیر حاشیهها شویم. امروز هر یک از ما باید متناسب با وسع، توانمندیها و علایق خود، به پیش برویم.