حسین حاجی، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا| رژیم غاصب اسرائیل بعدازجنایت هولناک در تخریب وکشتار مردم غزه و ترور رهبران حماس و حزب الله لبنان،درصدد بازیابی حیثیت ازدست رفته امنیتی خود درعملیات طوفان الاقصی است. به زعم رهبران صهیونیسم که مدعی هستند فشارحملات حماس را به حداقل رسانیده وخنثی کرده اند این تخیل باعث توهم آنها شد تاسناریوی غزه درلبنان را تکرار کنند.از نگاه رهبران اسرائیل، ترورسیدحسن نصرالله و رهبران حزب الله نقطه آغازین درترمیم روحیه اسرائیل و تضعیف روحیه جبهه مقاومت وحزب الله درسالگرد طوفان الاقصی بود.از همین روی متمم و مکمل های راهبرد ترور رهبران حزب الله و جبهه مقاومت بر بمباران شدید زیرساختهای اقتصادی و مراکز استقرار اداوات و نفرات حزبالله در ضاحیه جنوبی، بعلبک و استان بقاع لبنان متمرکز شد. راهبردی که اسرائیل قبل از ورود پیاده نظام خود به نوار غزه باهزاران تن بمب تاسیسات حیاتی ونظامی حماس را بمباران کرد تا سد نفوذ و مقاومت حماس را بشکند و بعد از حملات گسترده هوایی، با پیاده نظام مجهز به پیشرفتهترین سلاحها درشمال و جنوب غزه جنایت فجیعی مرتکب شد و با استراتژی وحشت، چادرها، بیمارستانها و اردوگاههای مردم بی پناه را بمباران کرد.
تکرار استراتژی وحشت غزه درلبنان، گامهای فعلی و آتی اسرائیل است. به نظر نگارنده ماهیت جنگ در لبنان ازنگاه اسرائیل متفاوت از غزه است و چنین ماهیتی متضمن استفاده از راهبردها و ابزارهای ترکیبی است. کارکرد ابزارهای ترکیبی به زعم اسرائیل در لبنان اثربخشتر و زود بازدهتر است، دلیل آن میتواند قومیت های چندترکیبی و بعضا معارض هم و ناپایداری در ساختارهای سیاسی لبنان باشد و از طرفی سلطه برخی از کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و برخی از دول عرب منطقه بر دولت لبنان از دیرباز سنگینی میکرده است و این روزها سرعت این مداخلات افزونتر ازگذشته شده است .
با وصف این زمینه ها، اسرائیل در راستای عملیات نظامی و بمباران مراکزحیاتی لبنان در صدد دوگانه سازی حزبالله مردم وحزب الله دولت در لبنان است، تا هزینههای بیثباتی و فروپاشی امنیتی و اقتصادی را به موجودیت حزبالله گره بزند. از همین روی برگ برنده اسرائیل تکرار سناریو غزهسازی در لبنان است و تلاش میکند تا بسترها و معبرهای ورود زمینی به لبنان را از مرزهای جنوبی فراهم کند. اگر اسرائیل به چنین توفیقی دست یابد و دریک جنگ ترکیبی نظامی و روانی و سیاسی لبنان را به سمت آشوب و جنگ داخلی بکشاند، به معنی عبور از حزبالله و لبنان است، همان سناریوی گام به گامی که پیش نیاز رسیدن به سایر اهداف منطقهای است .
از همین روی، اولین و ضروریترین اولویت جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران توقف و سرکوب اسرائیل در پشت مرزهای لبنان است. درصورت تحقق قاطعانه و فلجکننده این ضرورت، واکنش اسرائیل به عملیات وعده صادق 2 به حاشیه رانده میشود.به احتمال زیاد راهبردها و ابزارهای این ضرورت را رهبران جبهه مقاومت بعد از شهادت سیدحسن نصرالله بهکار بسته وسدنفوذ ایجاد کردهاند. مکمل سد نفوذ نظامی، سد نفوذ سیاسی و روانی هست که بایددستگاه دیپلماسی کشورهای منطقه و به ویژه جمهوری اسلامی ایران فعالتر از آنچه که هست عمل کند و موجبات تقویت روحیه حزبالله را فراهم کند. با این وصف حملات وحشیانه اسرائیل دربمباران مراکز حزبالله، نه تنها کوچکترین خلل و سستی در اراده آنها ایجاد نکرده بلکه شتاب وسرعت تحسینبرانگیز حزبالله را دوچندان کرده است و استفاده از سلاحها و موشکهای مدرن بالستیک با برد سیصد کیلومتر و با وزن بیش از سه تن، توازن استراتژی وحشت در مقابل ماشین جنگی اسرائیل را به نمایش گذاشته است. رونمایی از قابلیتهای جدید حزب الله وعبور از آسمان اسرائیل و پرتاب پهپادهای نقطهزن، دو موضوع را به اثبات رسانید؛ اولی جنگ روانی و رسانهای اسرائیل در تضعیف و هزیمت حزبالله را خنثی کرد و دومی نشان داد که روحیه حزبالله در بالاترین نقطه جوش حماسه و در والاترین مرحله عشق و ایثار و جانبازی قرار دارد و همین باعث کابوس و وحشت و توقف اسرائیل درپشت مرزهای لبنان شد. کمهزینهترین و پرفایدهترین راهبرد جبهه مقاومت در مقابل وحشیگری و دستاندازی اسرائیل، تجمیع همه امکانات و توانمندیهای سیاسی، اقتصادی و نظامی در توقف و تسلیم اسرائیل در پشت مرزهای لبنان است. سرنوشت پایانی جنگ در غزه، گره خورده به سرنوشت جبهه جنگ در لبنان است و فرجام بازوهای جبهه مقاومت نیز ارتباط تنگاتنگی در وزنکشیهای این جبهه جای دارد. زمین بازی در جبهه لبنان برای جبهه مقاومت، حساسترین وسرنوشتسازترین بازی در وقتهای اضافی است. عرصه در این بازی برای اسرائیل تنگ و نفسهایشان بریده و در مقابل حزبالله پرنفستر از گذشته است.حمایت دولتی و بسیج مردمی کشورمان از حزبالله مصونیت جمهوری اسلامی ایران از شرّ اسراییل غاصب است.