[عبدالباسط انصاری] اخیرا و در پایان نخستین نشست اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیجفارس، بیانیهای مشترک صادر شد که حاوی ادعاهای تکراری درباره جزایر سه گانه بود. در این بیانیه که لحن آن تندتر از بیانیههای قبلی اعراب نیز بود، شورای همکاری خلیجفارس با همراهی اتحادیه اروپا خواستار پایان دادن به آنچه «اشغال جزایر سه گانه» از سوی ایران خواندهاند، شدند. در این بیانیه مالکیت ایران بر جزایر سه گانه؛ «بی احترامی به حق حاکمیت امارات» و «اصول منشور سازمان ملل» تعبیر شده است. همچنین در بخش دیگری از این بیانیه، از ایران خواسته شده است که از «مداخله در امور دیگر کشورها با توسل به تهدید و زور» دست برداشته و «تکثیر موشکهای بالستیک و پهپاد» را کنار بگذارد و همچنین صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود را «تضمین» کند. این بیانیه با واکنش قاطع مقامات کشورمان ازجمله عراقچی وزیر امور خارجه و خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران مواجه شد.
نکته نخست درباره بیانیه اتحادیه اروپا و اعراب، لحن تند آن است که ایران را اشغالگر خوانده است. اروپا برخلاف بیانیههای پیشین که از حل مسالمتآمیز و دیپلماتیک این اختلاف دفاع میکرد، اکنون رسما مالکیت جزایر سهگانه را برای امارات عنوان و ایران را اشغالگر اعلام کرده است. نکته دیگر آنکه براساس اسناد و نقشههای کهن و ایضا نقشههای دولت انگلیس و تاریخ نگاران مختلف، مالکیت جزایر سه گانه همواره متعلق به ایران بوده است و پس از اتمام استعمار و اشغالگری انگلیس در 1971مالکیت این جزایر در دوره پهلوی مجددا به ایران بهعنوان صاحب اصلی آن سپرده شده است و ادعاهای اماراتیها در اینباره سندیت و وجاهتی ندارد. نکتهای که کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان نیز در بیانیه خود به آن اشاره کرد.
علاوه بر آن، رویکرد اتحادیه اروپا که برخی کشورهای عضو آن سالها مسبب و باعث و بانی اشغالگری و استعمار در خاورمیانه و خلیجفارس بودهاند، در عین ادعای تعهد به حقوق بینالملل و منشور ملل متحد نیز، در این میان مضحک است. اتحادیه اروپا بهعلت روابط تجاری خود با امارات و برخی کشورهای ثروتمند عرب، در حال پایهگذاری شیوه غلط و خطرناکی است که این پیام را به جهانیان صادر میکند که این اتحادیه به سبب روابط و منافع تجاری در برخی کشورها و سیاستهای مغرضانه نسبت به برخی دیگر از کشورها، تمام اصول و قواعد منشور سازمان ملل و قواعد حقوق بینالملل درباره حقوق سرزمینی کشورها را نادیده میگیرد اما در پشت این قوانین و قواعد نیز مخفی میشود و در پوشش آن ادعاهای خطرناک، نابجا و مغایر قانون مطرح میکند.
در این میان بازی امارات برای اصطلاحا چسبیدن به قدرتهای بزرگ جهت حل این مسئله به سود خود و اعمال فشار بر ایران نیز نکتهای است که حکایت از برآورد غلط این امیرنشین دارد. امارات که موجودیت خودش نیز مرهون مبارزات ایران با استعمار اروپا در خلیجفارس در قرنهای گذشته است، درصدد برآمده تا با تبدیل کردن موضوع جزایر سه گانه به یک مسئله چالشی و بحرانی و افزایش حساسیت آن در سطح جهان و دخالت دادن قدرتهای بزرگ از شرق تا غرب، به هدف خود برای تصاحب این جزایر برسد. غافل از اینکه جمهوری اسلامی در 8سال دفاعمقدس در برابر فشارهای دهها کشور حامی رژیم بعثی صدام و حمایت گسترده آنان از وی، وجبی از خاک خود را به بیگانه واگذار نکرد و از این پس نیز در هیچ شرایطی چنین کاری نخواهد کرد. نکته آخر آنکه این ماجرا باید درسی برای برخی جریانهای داخلی باشد که متأسفانه حتی به اینگونه موضوعات نیز با رویکرد جناحی میپردازند و بستری برای دوگانگی ایجاد میکنند. جریانی که در برابر مداخله غلط چین و روسیه با لحنی بهمراتب معتدلتر در مسئله جزایر سه گانه، جنجال به پا کردند اما به مداخلات آمریکا و اروپا با متهم کردن ایران به اشغالگری، چندان نپرداختند. جریانی که همچنان خواب تنش زدایی با آمریکا، همکاری با اروپا و اختلاف انداختن بین اروپا و آمریکا را میبیند و واقعیات جهانی و منطقهای را نمیبیند. رویکرد تمام جریانها به مسائل حوزه امنیت ملی و تمامیت ارضی ازجمله مسئله جزایر سه گانه، باید رویکردی هماهنگ، ملی، غیورانه و غیرجناحی باشد تا همانگونه که رهبر انقلاب اخیرا تأکید کردند صدای واحدی از کشور در اینگونه مسائل به گوش برسد و نقشههای دشمنان و طمع آنان برای مداخله در امور ایران ناکام بماند.