شماره ۵۱۶ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۳ اسفند
صفحه را ببند
خودباوری یک ضرورت فوری

احمدرضا دالوند

ابن خلدون که از مورخین بزرگ عرب است در 779 هجری، درباره نقش ایران در ایجاد فرهنگ اسلامی شرحی نوشته که از این قرار است: «از غرایب آن‌که در جامعه اسلامی چه در علوم شرعی و چه در علوم نقلی، اکثر پیشوایان علم ایرانی بوده‌اند، مگر در موارد نادر و قلیل و چنانچه بعضی از آنان منسوب به عرب بوده‌اند زبانشان فارسی و محیط تربیت و اساتیدشان ایرانی بوده، حال آن‌که صاحب شریعت عرب است.»
پروفسور ادوارد براون، استاد دانشگاه کمبریج انگلیس در نطقی که در فرهنگستان بریتانیا ایراد کرد، گفته بود: «در هر رشته از ادبیات عرب ایرانیان مقام برجسته دارند، نه‌تنها در فلسفه و علوم، بلکه در تاریخ و جغرافیا و تفسیر و خداشناسی و ریاضی و حتی در صرف و نحو و لغت و شعر عربی.»
در 529 میلادی، وقتی« ژوستی نین» Justinien امپراتور روم، دانشگاه آتن را تعطیل و هفت نفر از حکما و فلاسفه را از تعلیم فلسفه منع نمود، اینان به ایران پناه آوردند و چندی در دانشگاه گندی شاپور اقامت گزیدند...، این نمونه کوچکی از دانش دوستی ایرانیان است.
اما به علت هجوم مکرر اقوام و قبایل نیمه وحشی، مخصوصاً مغول و تاتار، در روحیه ایرانیان نوعی احساس ناپایداری و بی‌علاقگی به دنیا رسوخ پیدا کرد. به طوری که این تفکر در ادبیات ایران منعکس شد، آنچنانکه حتی فردوسی نیز گفت:  
یکی پند گویم ترا من درست
دل از مهر گیتی بباید شست
و خیام:  
احوال جهان و عمر فانی و وجود
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است
و حافظ:  
به مآمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت
که در کمینگه عمرند قاطعان طریق
در اثر شیوع این قبیل افکار، کوشش ما تا کنون در تولید علم، کشف مجهولات و گسترش فعالیت‌های دامنه‌دار اقتصادی، بسیار محدود بوده است و پیوسته محزون بوده و با منطق باری به هر جهت ‌گذران می‌کرده‌ایم. تردید در این جهان‌بینی ریشه‌دار و دسترسی به خودباوری، ضرورتی فوری است.

 


تعداد بازدید :  217