شماره ۵۱۵ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۲ اسفند
صفحه را ببند
اعمال سليقه؛ بلاي جان هنرمند

|  مصطفی عابدی  |  

سخنان رهبري نظام در ديدار با دست‌اندركاران فيلم «شیار 143» حاوي نكات مهمي بود كه در اين‌جا به دو مورد آن اشاره مي‌شود. موضوعي كه در نهايت بي‌ارتباط با يكديگر نيستند: «از لحاظ محتوا و مضمون هم این فیلم کاملاً فیلم ارزشى بود. من تعجّب می‌کنم چطور ممکن است کسى تصوّر کند که فیلم «شیار 143» ضدّ ارزش یا ضدّ دفاع مقدّس است؛ من نمی‌فهمم از کجاى فیلم، این درمى‌آید. بله، آن مادر به این در و آن در می‌زند براى این‌که یک نشان یا اثرى از پسرش پیدا کند؛ این روشن است، این چیز کاملاً طبیعى‌اى است؛ اتّفاقاً اهمّیّت ماجراى دفاع‌مقدّس در همین است؛.. کسانى که اهل این فنّند و بلدند و مطّلعند و واردند و قضاوتشان می‌تواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینماى ایران از لحاظ ظرفیّت کارگردانى و گریم و بازیگرى و مانند اینها، جزو سینماهاى برجسته دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیّت عظیم بایستى با ظرفیّت بسیار عظیم دفاع‌مقدّس التقا پیدا کند؛ این اتّفاق هنوز درست نیفتاده. بله، مواردى از این قبیل ما در طول این سال‌ها داریم، لکن نسبت به آنچه می‌توانسته وجود داشته باشد، خیلى کم است. عدّه‌اى - که من نمی‌دانم چه جور می‌شود انگیزه‌هاى اینها را آدم تحلیل کند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدّس، علناً مخالفت می‌کنند! من نمی‌دانم چه فکر می‌کنند؛ به اسم این‌که جنگ است، به اسم این‌که خشونت است! صد‌ سال از شروع جنگ جهانى می‌گذرد هنوز در آمریکا و در خیلى جاهاى دیگر دارند فیلم می‌سازند [آن هم] در چه گستره وسیعى! حتّى آن‌طور که به من گزارش کردند، دانش‌آموزها و بچّه‌هاى دبیرستانى را وارد این میدان فیلمسازى می‌کنند و از آنها می‌خواهند و به آنها امکانات می‌دهند براى این‌که بسازند؛ [چون] معتقدند که این می‌تواند نسل جدید را با انگیزه‌هاى سالم دولتمردان‌شان آشنا کند...»
وقتي كه عده‌اي با ديدن يك فيلم، ‌آن را برخلاف ارزش‌هاي دفاع‌مقدس معرفي مي‌كنند، به‌طور طبيعي اين افراد بايد از كساني باشند كه يا طرفدار و علاقه‌مند به 8‌سال دفاع مقدس هستند يا به ظاهر خود را در اين چارچوب معرفي می‌كنند. تا اين‌جاي كار مشكلي نيست كه عده‌اي چنين برداشتي نمايند، ولي همه مي‌دانيم وقتي كه در ايران، عده‌اي پرچم دفاع از يك ارزش را برمي‌دارند، معنايش چيست؟ اين اقدام درحد بيان و نظر نيست، بلكه نتيجه عملي نيز دارد. بايد فيلم توقيف گردد يا احتمالاً كارگردان و بازيگران مورد سوال قرار بگيرند و... ولي نكته مهم اين‌جاست كه چگونه ممكن است درباره يك فيلم چنين برداشتي شود، در حالي كه رهبري نظام از چنين برداشتي اظهارتعجب مي‌كنند و حتي مصاديق مورد اعتراض مدعيان را عين ارزش‌هاي دفاع مقدس بداند. ايشان حتي این احتمال را هم ندادند كه اين برداشت منفی علیه فیلم، در حد اختلاف سليقه باشد. نكته مهم اين است كه چنين برداشت‌هايي فقط در مورد اين فيلم خاص صورت نمي‌گيرد، بلكه درباره سایر فيلم‌ها و ديگر محصولات هنري و ادبي نيز چنين قضاوت‌هايي مي‌شود، و هركدام را از زاويه‌اي برچسب مي‌زنند. يكي را مخالف ارزش‌هاي جنگ و دفاع مقدس مي‌دانند، برخي را مخالف ارزش‌هاي انقلاب، برخي را مخالف ارزش‌هاي اسلامي و... آيا اين مطالب به معناي آن است كه هيچ اثر ادبي و هنري درصدد تخطئه اين ارزش‌ها نيست؟ قطعاً پاسخ منفي است.

 مواردي پيش مي‌آيد كه به نوعي اتفاق‌نظر وجود دارد كه خارج از چارچوب اين بحث است. ولي بيشتر مواردی که از سوی این افراد مورد حمله قرار می‌گیرد، از نوع سليقه‌اي است و نمي‌توان نگرش عده اندكي را براي ارزيابي كار ديگران ملاك قضاوت قرار داد. همين عده هر فيلم اجتماعي را هم كه ببينند، با برچسب سياه‌نمايي آن را محكوم مي‌كنند. درحالي كه اساساً چنين برچسب‌هايي نادرست است. حتي برخي اعتقاد داشتند كه فيلم «جدايي نادر از سيمين» در مقام سياه‌نمايي است! و حتي قصد جلوگيري از ارسال آن به اسكار را داشتند. در حالي كه مي‌دانيم چنين برداشتي ناشي از ذهنيت نادرست اين افراد است. هرچند داشتن اين ذهنيت مشكلي نيست، مگر وقتي كه قصد تحميل آن به ديگران باشد مسأله‌ساز می‌شود. نكته بعدي تأكيد ايشان بر ساختن فيلم از سوی غربی‌ها درباره جنگ جهاني اول و دوم پس از گذشت يك قرن و 70‌سال از آن است و اين كه ما مي‌توانيم اين كار را درباره دفاع مقدس انجام دهیم و فيلم بسازيم و ارزش‌هاي آن را برجسته و عرضه كنيم. واقعيت اين است كه دفاع مقدس درحال تبديل شدن به سرقفلي عده‌اي خاص شده است. همين مسأله موجب مي‌شود كه هنرمندان و نويسندگان حس كنند كه ورود به اين صحنه مي‌تواند با برداشت‌هاي نادرستي همراه شود. گويي كه بودجه‌هاي دولتي بدون در و پيكر براي اين افراد تخصيص مي‌يابد. طبيعي است كه هنرمندان اصيل از خوردن چنين برچسبي گريزان هستند. دفاع مقدس به‌عنوان يك واقعه تمام شد و رفت و افراد اندكي حق ندارند که خود را ميراث‌دار و متولي خاص آن بدانند، ولي دفاع مقدس به‌عنوان يك جريان و يك ارزش هميشه زنده خواهد بود و مي‌توان و مي‌بايد آن را ترويج و تبليغ و برجسته كرد. براي اين كار بايد ميدان وسيعي پيش روي نويسنده و هنرمند باز باشد تا امكان جولان دادن ذهن و خلاقيت هنري برای او فراهم باشد. همان برداشت‌هاي سليقه‌اي نيز يكي از عوامل محدوديت‌ساز در حضور نويسندگان و هنرمندان در اين عرصه است. وقتي كه هنرمند فكر كند كه با يك چارچوب روشن و منطقي مواجه نيست و هركس بر حسب سليقه خودش با او برخورد مي‌كند و چه بسا كساني كه فاقد حداقل صلاحيت‌هاي لازم براي اظهارنظر هستند، هرچه مي‌خواهند مي‌نويسند و برچسب مي‌زنند و در عمل هم نظرات آنان پيش مي‌رود، عطاي ورود به اين عرصه را به لقايش خواهند بخشيد و به قول معروف مي‌گويند «دنداني كه درد نمي‌كند به دست دندانپزشك نمي‌دهند.» درنتيجه هنرمندان واقعي كه آثارشان بايد از درون آنان بجوشد تا به اثري تأثيرگذار تبديل شود، ميدان را خالي مي‌كنند و افراد كم‌مايه و رانت‌جو ميدان‌دار مي‌شوند. به نظر مي‌رسد كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌تواند اظهارات اخير
 مقام معظم رهبري را به‌عنوان معيارهاي روشن در ارزيابي‌های هنري و سينمايي ملاك قرار دهد و از دخالت دادن سليقه‌های فردی در كارهاي هنرمندان و نويسندگان پيشگيري كند.


تعداد بازدید :  154