شماره ۵۱۵ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۲ اسفند
صفحه را ببند
گزارشی از نخستین جشن فارغ التحصیلی دانشجویان مرکز آموزش- علمی کاربردی رعد
باور ، امید و موفقیت
استعدادهای توان یابان که شاید در افراد سالم کمرنگ تر باشد

| طرح نو| علی پاکزاد|  نگاهش را از مادر بر نمي‌داشت. تك تك حركات مادر را ورانداز مي‌كرد. مادر به هر سو كه مي‌رفت، او هم دنبالش بود. وظايفي بر دوش‌اش بود که براي اين سن و سال، كمي سنگين به‌نظر می‌رسید؛ اما از سنگيني بار و مسئوليت‌ها نمي‌ناليد. آرین فرزند مادري توانا و سخت‌كوش بود؛ پس حتما  آموخته بود تا اين‌گونه عمل كند. آرین 6ساله، فرزند زنی توان‌ياب است كه به اندازه چندين ورزشكار حرفه‌اي كارنامه موفق و مدال‌هاي قهرماني رنگارنگ را در ويترين فعالیت‌های خود دارد. اما امروز بار اصلي زندگی بر دوش پسرش است. دنبال فرصتی بودم تا به آرین نزدیک شوم و کمی با او صحبت کنم. پشت چهره كودكانه و بازيگوش‌اش، مردي پخته و زبده وجود داشت كه اين موضوع براي همه حاضران در آن جمع، قابل درك بود. از حال و هواي فوتبال با او حرف زدیم. او نیز در ذهنش ستاره‌اي داشت كه از حرف زدن درباره‌اش لذت مي‌برد. از دايي‌اش كه فوتباليست بود تعريف مي‌كرد.
اما آرین براي موضوعي ديگر به مرکز آموزش علمی- کاربردی رعد آمده بود . قرار بود جشني به مناسبت فارغ‌التحصيلي 100 دانشجوي توان‌ياب در مجتمع آموزشي رعد برگزار شود كه مادر آرین هم يكي از همان افرادي بود که از او تجليل شد.20 دقيقه‌اي از دو بعد از ظهر گذشته بود. باز هم طبق معمول همه مراسم‌ها، برنامه ديرتر از زمان تعیین‌شده، شروع شد. قبل از وارد شدن به سالن مراسم بايد از راهرویی مي‌گذشتيم كه روي ديوارهای آن پر بود از نقاشي‌هاي مختلفي كه هركدام توسط يكي از بچه‌هاي موسسه رعد با هنرمندي تمام خلق شده بود.
تمام سبك‌هاي موجود در هنر تجسمي با بهترين تكنيك پرداخت در اين راهرو به چشم می‌خورد. تصاويري كه به ندرت در گالري‌هاي معروف اين شهر، که اسم هنرمندان مختلف را یدک می‌کشند، دیده می‌شد. سالن مراسم كم‌كم با حضور شرکت‌کننده‌ها پر و غرق همهمه شد. بیشتر شبیه سالن‌هاي تئاتر قديمي بود كه مردم بايد در صندلي‌هاي كوتاه و نزدیک به هم بنشینند و به صحنه نمایش نگاه کنند. در کل از آن مراسم‌هايي بود كه نظمي در آن نمي‌ديدي اما عشق بود كه اين جشن را پیش می‌برد.
قبل از هر چیزی سراغ خانمی رفتم که به نظر می‌آمد همه‌کاره برگزاری مراسم باشد؛ صديقه اكبري، مدير عامل مجتمع آموزشي رعد كه از فعاليت‌ها و مراسم توضيحاتي ارایه داد:
«اين‌جا نمايشگاهي است كه تمام آثار متعلق به كار آموزان توان‌ياب است. امروز، ما اولين جشن فارغ‌التحصيلي دانشجويان توان‌ياب را خواهیم داشت، كه البته 3سالي از تأسیس دانشگاه می‌گذرد. اين دانشگاه به صورت تلفيقي فعالیت می‌کند، به این ترتیب که افراد سالم و توان‌ياب همگي در كنار هم به تحصيل مي‌پردازند. موضوع حایز اهميت این است که نمرات بچه‌هاي توان‌ياب حتی از افراد سالمي كه در اين دانشگاه تحصيل مي‌كنند بالاتر است.»
اکبری در ادامه توضیح می‌دهد: «من 20‌سال است که توانايي اين بچه‌ها را می‌بینم و به آنها باور دارم و اميدوارم كه همه مسئولان هم اين توانايی‌ها را ببينند و به آنها اهميت دهند.»
در ادامه مراسم و در بخش اول، «علاقه بند»، رئيس مركز آموزش علمي - كاربردي رعد از برنامه‌هاي دانشگاه و عملكرد دانشجويان توان‌ياب تقدير و تشكر كرد و در همه مراحل براي دانشجويان توان‌ياب آرزوي موفقيت كرد. دانشجويان مقطع كارشناسي‌ارشد و دكتراي دانشگاه تهران نيز در اين برنامه حضور داشتند که حركات ورزش باستاني را برای حضار به نمایش گذاشتند. این حركات ورزشي يا به اصطلاح «ورزش زورخانه‌اي»، شور و شعف فراواني را به سالن هديه كرد.
مراسم، سخنرانان بسياري داشت كه يكي ديگر از آنها، دكتر ايزدي، معاون آموزشي مركز بود. او درباره عملكرد آموزشي و خروجي موردنظر دانشگاه صحبت كرد. يكي از مهمترين آنها، ايجاد دانش مهارت و ايجاد بازار كار در خارج از دانشگاه براي توان‌ياب‌ها و ساير دانشجويان بود.
در حاشيه همين مراسم با يكي از دانشجويان فارغ‌التحصيل توان‌ياب نیز، هم صحبت شدم. سمیه گفت: «امروز مراسم فارغ‌التحصيلي يك سري از دوستانم است كه در اين دانشگاه فارغ‌التحصيل شده اند. جاي تبريك فراوان دارد. همت، غيرت و پشتكار زياد، المان‌هايي است كه در بچه‌هاي ما نهفته است. ما بايد اين حقیقت را باور كنيم كه معلوليت، محدوديت نيست؛ بلكه توانايي‌هايي كه در بچه‌هاي توان‌ياب وجود دارد در بسياري از كساني كه سالم‌اند، نيست.»
پرسه‌زنان به قسمت‌هاي مختلف مجموعه رفتم. آن‌جا كسي عنواني نداشت. تفاوتی میان رئیس و مرئوس دیده نمی‌شد. از مدير مجموعه گرفته تا کارمندان حراست، همگی در اجراي برنامه‌ها شركت داشتند. آن‌جا توان‌ياب به توان‌ياب كمك مي‌کرد. نکته‌ای که به نظر فوق‌العاده زیبا بود. با بسياري از توان ياب‌هاي موسسه رعد صحبت كردم چیزی که در همه آنها دیده می‌شد، یا بهتر بگویم ويژگي خاص و مشترک آنها، اتحاد و اميد به آينده بود. همه آنها برنامه‌اي براي آينده داشتند.
دكتر نگين، مشاور وزير كار و رئيس آموزش عالي علمي -كاربردي بهزيستي و تامين اجتماعي نیز ضمن آرزوي موفقیت، بر فراهم‌كردن نيازهاي توان يابان از طريق موسسه علمي- كاربردي تأکید كرد و گفت: «می توان از ايده‌هاي توان‌ياب براي استفاده در مراكز مختلف خدماتي كشور بهره برد.» همچنین دکتر نگین، از برنامه تأسيس مركز رشد در موسسه نيكوكاري رعد خبر داد.
كم‌كم مراسم به پایان نزديك مي‌شد و در بخش آخر و مهمترین قسمت این برنامه از توان‌یابان فارغ‌التحصیل نمونه تقدیر و تشکر شد. بعد از شنيدن نمرات و معدل آنها، مطمئن شدم   تلاش زیادی برای کسب این نمرات انجام شده و شاید هیچ‌یک از شاگردان ممتاز دانشگاه‌های دیگر نيز نتوانند این نمرات را به راحتی كسب کنند.

 تمام سبك‌هاي موجود در هنر تجسمي با بهترين تكنيك پرداخت در اين راهرو به چشم می‌خورد. تصاويري كه به ندرت در گالري‌هاي معروف اين شهر، که اسم هنرمندان مختلف را یدک می‌کشند، دیده می‌شد. سالن مراسم كم‌كم با حضور شرکت‌کننده‌ها پر و غرق همهمه شد. بیشتر شبیه سالن‌هاي تئاتر قديمي بود كه مردم بايد در صندلي‌هاي كوتاه و نزدیک به هم بنشینند و به صحنه نمایش نگاه کنند.

 در حاشيه همين مراسم با يكي از دانشجويان فارغ‌التحصيل توان‌ياب نیز، هم‌صحبت شدم. سمیه گفت: «امروز مراسم فارغ‌التحصيلي يك سري از دوستانم است كه در اين دانشگاه فارغ‌التحصيل شده اند. جاي تبريك فراوان دارد. همت، غيرت و پشتكار زياد، المان‌هايي است كه در بچه‌هاي ما نهفته است. ما بايد اين حقیقت را باور كنيم كه معلوليت، محدوديت نيست؛ بلكه توانايي‌هايي كه در بچه‌هاي توان‌ياب وجود دارد در بسياري از كساني كه سالم‌اند، نيست.»


تعداد بازدید :  202