شماره ۵۱۵ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۲ اسفند
صفحه را ببند
«بود» و «نبود»مان یکی نیست

زهره واحدی روانشناس

امید به زندگی در ابتدایی‌ترین تعریفش به حس رضایت درونی فرد اطلاق می‌شود. رضایت مطلوب فرد از جامعه، عموما در دو بعد خود را نشان می‌دهد. نخستین بعد در رفتار اجتماعی انسان است که بروز می‌یابد و بعد دیگر نیز بعد درونی اوست. افرادی که دارای روان آرام و با اعتقاد و اعتمادند، از افرادی که چنین خصوصیاتی را ندارند، دارای قدرت امید به زندگی بالاتری هستند. کسب رضایت و امید درونی افراد، دارای مولفه‌هایی است که چنانچه این مولفه‌ها به درستی رعایت شود، فرد می‌تواند فرد امیدواری باشد. ازجمله این مولفه‌ها که به بعد درونی فرد تعلق دارد، نقش اعتقادات در زندگی اوست. افرادی که دارای اعتقادات قوی هستند و به خدا به‌عنوان عنصری اصیل و توانا توکل می‌کنند، به نسبت سایر افراد، افراد پر امیدتری هستند. این‌گونه افراد می‌توانند به راحتی از پس مشکلاتی که با آن مواجه می‌شوند، برآمده و با قدرت اعتقادی خود آنها را حل کنند. درنتیجه میزان امیدواریشان نیز افزوده می‌شود. اما این عامل هر چقدر هم که در فردی زیاد باشد، در کنار سایر متغیرهای بیرونی می‌تواند دارای معنا شود. وقتی فردی در جامعه با امنیت روانی، شغلی، اجتماعی مواجه نیست، وقتی نمی‌تواند با آرامش به آینده‌اش نگاه کند، قطعا حس امید به زندگی در چنین فردی کاهش می‌یابد. از سویی در جامعه‌ای چون ایران که «بود» و «نبود» افراد یکی نیست، فرد نمی‌تواند با آرامش به آنچه که می‌خواهد، برسد و از سویی امید به زندگی و آرامش نیز داشته باشد. «بود» درحقیقت به معنای آن چیزی است که هستیم و «نبود» نیز آن چیزی است که دوست داریم باشیم یا خود را با آن می‌شناسانیم. در جامعه کنونی ما بین بود و نبود افراد، فاصله‌های بسیاری وجود دارد. افراد ممکن است درحقیقت یک چیزی باشند اما خود را طور دیگری به جامعه معرفی کنند. این تفاوت باعث می‌شود تا افراد برای آن‌که خود را گونه‌ای دیگر نشان دهند، تلاش بسیاری انجام دهند. این تلاش بعضا می‌تواند از راه نادرست باشد و همین عملکرد نادرست هم اثر روحی - روانی منفی گسترده‌ای بر فرد و جامعه می‌گذارد. فردی با چنین درگیری روحی، همواره درگیر تناقضات و مشکلات گسترده است و همین تناقضات نیز درنهایت امید به آینده و آرامش را از او می‌گیرد. درنهایت وقتی بود و نبود فردی یکسان باشد، امید به زندگی‌اش نیز بیشتر می‌شود. از این‌رو باید بر شخصیت افراد کار کنیم تا آنها جنبه‌های گوناگون زندگی را لمس کنند. ازجمله بخش‌هایی که می‌تواند این نوع نگرش را در افراد ایجاد کرده و گسترش دهد، بخش خانواده و تربیت فرزندان است. پدر و مادری که خود دارای آرامش و امید به زندگی هستند، می‌توانند فرزندان آرام و باامیدی را تربیت کنند. اما این بخش نیز متضمن این است که فرد در زندگی اجتماعی‌اش با چه چیزی روبه‌رو است. زمانی‌که امنیت فرد از تمامی ابعاد تضمین شود و او بتواند با انگیزه به آینده‌اش نگاه کند، می‌توان دم از امید زد. در غیر این صورت امید به زندگی تنها شعاری است که نمی‌توان بر آن تأکید یا به آن تکیه کرد. از این‌رو برای افزایش امید به زندگی در جامعه‌ای چون جامعه ایران که از جنبه‌های مختلف با کمبودهایی روبه‌روست، باید با نگاهی همه‌جانبه و گسترده امید را افزایش داد و تمامی بسترهایی را که برای این امر لازم است، ایجاد و تقویت کرد.


تعداد بازدید :  175