[عبدالباسط انصاری] ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران علاوه بر بازتاب بینالمللی گسترده، از منظر داخلی نیز بسیار حائز اهمیت است و ابعاد و جوانب مختلفی دارد. مردم ایران فارغ از دستهبندیهای سیاسی و جناحی و اختلاف سلایق و دیدگاهها، در نفرت از رژیم خونخوار صهیونیستی و ضدیت با اسرائیل و ایضا حقانیت ایران و مقاومت، متفقالقول و متحدند. پس از عملیات وعده صادق اکثریت قریب به اتفاق مردم و جریانهای سیاسی، در حمایت از پاسخ به رژیم صهیونیستی و تلافی جنایات این رژیم متفقالقول بودند، بر ضرورت آن صحه گذاشتند و به قدردانی از نیروهای مسلح پرداختند.
پس از ترور شهید هنیه، تشییع وی در مراسمی باشکوه با حضور صدها هزار نفری مردم تهران برگزار شد و بسیار مورد توجه افکار عمومی عرب و مسلمان در شبکههای اجتماعی نیز قرار گرفت. اما برخی زمزمهها در فضای مجازی و حاشیهسازی برخی صفحات عمدتا معاند و اندکی هم داخلی، سبب شکلگیری برخی شبهات و ابهامات در افکار عمومی درباره سیاستهای منطقهای نظام، مسائل امنیتی و نحوه مواجهه با اسرائیل و پاسخ به جنایات این رژیم شد. بیتردید ترورهای ناجوانمردانه، سیاست قدیمی و کثیف رژیم صهیونیستی برای فلج کردن دشمنان خود است، اما فضاسازی رسانهای پس از ترور نیز مکمل ترورها و در چارچوب جنگ روانی و اختلافافکنی در افکار عمومی ایران و مسلمانان است.
جنگ روانی صهیونیستها در میان افکار عمومی پس از ترور شهید هنیه نیز شامل دو بعد است: نخست؛ ایجاد شکاف و دلخوری میان مسلمانان -خاصه اهالی فلسطین و لبنان- با ایران و دوم؛ تردیدافکنی عمده در توان نظامی و امنیتی ایران و درستی سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی در اذهان مردم ایران.
در چارچوب سناریوی اول رسانهها و صفحات صهیونیست اقدام به شبههافکنی با این مضمون کردند که ایران هم مانع حل مشکلات فلسطینیان است و هم در حفاظت از مرحوم هنیه بهعنوان یک رهبر فلسطینی مهمان، اهمال به خرج داده است. مسئلهای که با واکنش صریح و تند دختر شهید هنیه و انتقاد از اعرابی که به این شبهات دامن میزنند و حمایت جانانه وی از صداقت و اخلاص ایران در حمایت از فلسطین نیز مواجه شد و تعداد قابل توجهی از کاربران عرب نیز با مضامین مشابه به آن پرداخته و از جمهوری اسلامی دفاع کردند. سناریوی دوم نیز با هدف تحریک افکار عمومی علیه نیروهای نظامی و امنیتی کشور با القای ضعف آنان و غلط بودن سیاستهای آنان و ایضا تشکیک در توان نظام در پاسخ جدی به اسرائیل در دستور کار صفحات صهیونیست و رسانهها و صفحات معاند فارسیزبان قرار گرفت.
بر همین اساس نکات ذیل در مورد سیاستهای منطقهای ایران و مسائل امنیتی کشور قابل ذکر است:
١-جمهوریاسلامی در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا مبتنی بر راهبردهای: تامین امنیت خود، دفع خطر اشغالگران و متجاوزان آمریکایی و سازمان جنایتکار ناتو، امنیت منطقهمحور با همراهی کشورها و سازمانهای منطقهای و تلاش برای وحدت میان کشورهای منطقه و دفاع از حقانیت گروههای مقاومت فلسطینی و غیرفلسطینی در برابر آمریکا و اسرائیل فعالیت کرده است. کنش نظام جمهوری اسلامی، در جنگ اول و دوم خلیجفارس، بحران داعش و جریانهای تکفیری، جنگ ٣٣روزه و جنگهای اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین، همواره مبتنی بر اصول فوق تنظیم شده است. از سوی دیگر، سیاست ترور رهبران فلسطینی سیاستی کثیف و قدیمی است که همواره در دستور کار سازمان جنایتکار تروریستی موساد قرار داشته و مبتنی بر ایدئولوژیهای خباثتآمیز صهیونیستی است و ارتباطی به سیاستهای ایران نداشته است.
٢- در زمینه مسائل امنیتی نیز جمهوری اسلامی با وجود قرارداشتن در یکی از ناامنترین نقاط جهان با کشوری پهناور و با وجود ١۵همسایه و حضور پرتعداد گروهکهای دستپرورده آمریکا و اسرائیل در مرزها، امنیت قابل توجه و بالایی دارد. سالانه دهها و صدها طرح تروریستی و بمبگذاری در کشور توسط سازمانهای امنیتی کشور خنثی و عوامل آن دستگیر میشوند. دستگیری سران گروهکها در منطقه، شکار عوامل تکفیری در مرزهای ایران و کشورهای همسایه، دستگیری و کشف شبکههای جاسوسی و مواردی از این دست که بسیاری از آنان اعلام عمومی نیز نشده است، حکایت از توان امنیتی بالای کشور دارد. اما در این میان، در سه دهه اخیر، مواردی چون ترور برخی دانشمندان یا نیروهای نظامی و یا ترور شهید هنیه نیز در کشور رخ داده که به نسبت گستردگی، پیچیدگی و سابقه سازمانهای طرف مقابل، شکست مطلق سیستم امنیتی کشور محسوب نمیشود.
٣- در مورد پاسخ به خباثتهای رژیم صهیونیستی یا آمریکا، جمهوری اسلامی هماکنون بدون تعارف یا هرگونه شعار، پرافتخارترین کشور در این زمینه بوده است. ایران پایگاههای آمریکا یعنی قویترین کشور جهان از حیث نظامی - مخصوصا تسلیحات اتمی- را در ماجرای عینالاسد مورد هدف قرار داد و آمریکا را وادار به عقبنشینی کرد. جمهوری اسلامی همچنین در عملیات «وعده صادق» حمله موشکی و پهپادی سنگینی به سرزمینهای اشغالی داشت که هیچ کشوری جرأت چنین کاری را ندارد. فارغ از آن، در ۴۵سال گذشته ایران بارها بهصورت غیرمستقیم در منطقه با آمریکا و اسرائیل درگیر و بزرگترین مانع طرحهای کثیف آمریکا و اسرائیل برای سلطه بر خاورمیانه بوده و به اذعان مقامات سابق آمریکا و اندیشکدههای غربی، میلیاردها دلار هزینه آمریکا در منطقه را به باد داده است. در نبرد اخیر نیز که در جریان است یقینا پاسخ ایران و محور مقاومت به رژیم صهیونیستی، پاسخی قوی و هوشمندانه خواهد بود بهنحوی که هم اقتدار مقاومت را اثبات کند هم پازل اسرائیل و آمریکا را تکمیل نکند. کم و کیف این مسئله را رهبران و فرماندهان مقاومت تعیین میکنند و در اصل آن نیز تردیدی نیست. در این میان هشیاری، همدلی و اتحاد مردم و جریانهای سیاسی و چهرههای بانفوذ و پرمخاطب ضروری است تا پالس تردید، اختلاف و شکاف به دشمنان صادر نشود و بهترین بهرهبرداری از پاسخ کشور به دشمنان صورت گیرد.