[حانیه جهانیان] از رژیم منحوس و نامشروعی که در جهت اهدافش، بیمارستان را هم هدف حمله نظامی قرار میدهد قطعا ترور میهمان امنیتی در سفری دیپلماتیک، بعید نیست. میهمانی که عزیز بود و بااخلاص. ۱۰ مرداد بود که ترور و شهادت اسماعیل هنیه به دست اسراییل سرتیتر اخبار دنیا شد. دنیایی که برای چندمین بار درمقابل جنایتهای بیحدومرز این غده سرطانی همچنان منفعل و محتاطانه رفتار میکند. البته اسماعیل هنیه اولین شخصیت بلندپایه حماس نیست که مورد هدف و کینهتوزیهای رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در گزارش امروز «شهروند» روایتهایی داریم درباره ۴ شخصیت بلندپایه و برجسته حماس که در شاخههای سیاسی و نظامی، فعالیتهای موثر و مهمی را عهدهدار بودند، اما سرانجام توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. این گزارش مستند است به خبرگزاریهای «فارس»، «ایرنا» و «تابناک».
مؤسس حماس که بود؟
شیخ احمد یاسین، مؤسس جنبش مقاومت اسلامی،حماس، در غزه بود. پدرش در پنج سالگی فوت کرد و مادرش سرپرستی او را بر عهده گرفت. در همان کودکی، نظامیان صهیونیست، سال ۱۹۴۸، روستای آنها را ویران کردند و همین آغاز راه مبارزهای شد که شیخ احمد یاسین بعدها علیه صهیونیسم آغاز کرد. او البته در نوجوانی هنگام بازی با همسالان خود در ساحل دریای غزه از ناحیه مهرههای گردن دچار شکستگی شد و توان حرکت خود را از دست داد اما این مسئله در ارادهاش برای مبارزه تأثیری نگذاشت. او در سال ۱۹۸۲ اولین هستههای مقاومت نظامی را در نوار غزه تأسیس کرد و با گرد آوردن جوانان و آموزش به آنان، سیاست مبارزه را صهیونیسم را احیا کرد. هرچند به سرعت دستگیر و روانه زندان شد اما یک سال بعد، در تبادل میان اسرای فلسطینی و رژیم صهیونیستی، مبادله شد و سرانجام روز دوشنبه، ۲۲ مارس سال ۲۰۰۴، پس از اقامه نماز صبح، در حال خروج از مسجد، مورد اصابت موشک بالگردهای رژیم صهیونیستی قرار گرفت و به شهادت رسید.
پیشبینی زوال رژیم صهیونیستی
شیخ احمد یاسین بر این باور بود که ملت فلسطین توان خود را باز خواهد یافت و عدهای دیگر در پی رویکردهای مذلتبار صلح با رژیم صهیونیستی نخواهند رفت بلکه در پی جنگ خواهند بود؛ جنگی که آزادی فلسطین را در پی خواهد داشت. او در گفتوگویی زوال رژیم صهیونیستی را هم پیشبینی کرده بود و گفته بود: «رژیم صهیونیستی بر ظلم و غصب زمین دیگران پایهگذاری شده. بر اساس معتقدات ما چنین رژیمهای ماندگار نیست. من تاکید میکنم اسرائیل در سال ۲۰۲۷ وجود نخواهد داشت.»
بنیانگذار اولین شاخه نظامی حماس
صلاح شحاده/ فرمانده شاخه نظامی حماس
صلاح شحاده در 24/02/1952میلادی در اردوگاه آوارگان فلسطینی الشاطی به دنیا آمد. خانواده او از مهاجرانی بودند که بعد از اشغال یافا در سال 1948میلادی، به نوار غزه پناه بردند. شیخ صلاح شحاده، بنیانگذار اولین شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» بود که در آن برهه با عنوان «مجاهدان فلسطینی» شناخته میشد. او از طرف اشغالگران قدس، به اتهام تشکیل گروههای نظامی، آموزش استفاده از اسلحه به فلسطینیها و صدور دستورات برای حمله به اهداف نظامی صهیونیست، متهم و بازداشت شد! صلاح در سال 1976میلادی ازدواج كرد و صاحب 6 فرزند شد. جنبش حماس در سال 1986میلادی به فرماندهي او بود که يك گروه نظامي تشكيل داد كه به نام «مبارزان فلسطيني» شهرت یافت. اين گروه نظامي توانست تا در مقطع زماني پيش از آغاز انتفاضه اول و همچنين در جريان اين انتفاضه تا سال 1989 میلادی كه ضربات سنگيني از سوي دشمن به جنبش و رهبران سياسي و نظامياش وارد آمد، دست به فعاليتهاي مبارزاتي بزند. در عصر بیستودوم جولای 2002 بود که جنگندههای رژیم صهیونیستی بمبی یکتُنی را بر سر ساکنان یک مجتمع مسکونی در منطقه «درج» غزه فرو ریختند، منطقهای که از تراکم جمعیتی بالایی برخوردار بود. در این جنایت که با ویران شدن مجتمع مسکونی مذکور همراه شد، صلاح مصطفی محمد شحاده، فرمانده گردانهای قسام به همراه هفده شهروند فلسطینی دیگر به شهادت رسیدند. در این جریان، بیش از 150 تن دیگر نیز زخمی شدند.
آسوده میروم به آستان حضرت دوست
شهید صلاح شحاده به روایت یکی از اعضای خانواده و محافظ او
در یکی از روزها رفته بودیم بیرون از منزل و در کنار ساحل با شهیدشحاده نشسته بودیم، یکی از جوانان آمد و گفت که صهیونیستها تظاهراتی به راه انداختهاند و رهبران آنها میخواهند تو را به شهادت برسانند. ایشان لبخندی زد و گفت: «من که آمادهام...» ابوطارق که محافظ شخصی شیخ صلاح بود نیز در همین باره گفته است: «صهیونیستها در اواخر عمرش تصمیم به ترور او گرفته بودند و ما از او میخواستیم تا از ظاهر شدن در انظار عمومی خودداری کند، اما ایشان میگفت که هرگز دوست ندارم یک روز از عمر را در خفا بگذرانم. یک روز زندگی آزادانه را بر چند روز زندگی در زیرزمین ترجیح میدهم. در آن صورت هیچ سودی به حال مردم ندارم. از آنچه انجام میدهم مزدی دریافت نخواهم کرد. من خود را وقف خدا کردهام و میخواهم بقیه عمرم را نیز وقف حضرت دوست کنم.» همچنین چند روز قبل از شهادت، به همرزمانش در حماس گفت: «اگر امروز شهید بشوم، شما دیگر نیازی به من ندارید، چراکه طرحهای لازم را تدوین و مناطق را آماده کردهام و همه کارها را سروسامان دادهام و این عنایت خداوند است. اگر هم به شهادت برسم، دیگر نگرانی ندارم و خاطرم آسوده است و در فعالیتهای شما هیچ خللی بوجود نخواهد آمد.»
طراح طوفانالاقصی، ۹ جان دارد!
محمد ضیف، جانشین صلاح شحاده و فرمانده شاخه نظامی حماس
پس از ترور صلاح شحاده، فردی مشهور به محمد ضیف، جانشین او در شاخه نظامی حماس شد، اما ضیف که بود؟ باسم محمد المصری در سال 1965 میلادی در اردوگاه خانیونس در جنوب باریکه غزه به دنیا آمد. او پس از ملحق شدن به جنبش حماس در جریان انتفاضه اول در سال 1987میلادی، به «محمد ضیف» (ضیف: میهمان) شهرت یافت. دلیل انتخاب این لقب، فرار و سرعت عمل بالای او در مقابل تهدیدات صهیونیستها بود. ضیف دو سال پس از پیوستن به حماس، توسط رژیم صهیونیستی دستگیر شد و 16 ماه را در زندانهای صهیونیستی سپری کرد. او شبکه تونلهای حماس را در باریکه غزه گسترش داد و همچنین تخصص خود در ساخت بمب را نیز توسعه بخشید. اسراییل دستکم ۷ بار برای کشتن محمّد ضیف تلاش کرده که ۴ بار آن در دهه ۲۰۰۰ میلادی بوده است. در 19 اوت 2014، در خلال حمله شبانگاهی جنگندههای نیروی هوایی اسراییل به یک خانه مسکونی در نوار غزه، سه تن از اعضای یک خانواده شهید شدند که یک زن و یک دختر از میانشان شناسایی شد. مقامات اسراییلی ادعا میکنند که فرد سوم، محمد ضیف، پدر این خانواده بوده که یکی از فرماندهان نبرد ۲۰۱۴ اسراییل و غزه به شمار میرفت. روز بعد، قتل محمد ضیف تکذیب شد و تنها، مرگ همسر و دختر شیرخواره او تأیید شد. با این حال، به نظر میرسد که ضیف، زنده باشد. ناکامیهای اسراییل در ترور ضیف باعث شد که از طرف اسراییل «گربهای با ۹ جان» لقب بگیرد. خودداری ضیف در استفاده از فناوری ارتباطات مدرن، به او امکان فرار از حملات اسراییل را داده است. اعتقاد بر این است که محمد ضیف، طراح اصلی حمله به رژیم صهیونیستی در عملیات 7 اکتبر (عملیات طوفانالاقصی) بوده است.
توصیه حاج قاسم به محمد ضیف چه بود؟
رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۴ میلادی با حمله موشکی به منزل محمد ضیف، همسر و دختر او را شهید کردند. سردار سلیمانی پس از آن حمله، در نامهای به فرمانده گردانهای قسام، او را فردی مقاوم و شجاع معرفی کرد و «شهید زنده» خواند. در نامه سردار سلیمانی آمده است: «همگی مطمئن باشید ایران با وجود فشارها و محکم شدن محاصره، فلسطین را تنها نخواهد گذاشت. پیروزی نزدیک است و با لطف پروردگار، صدای زنگِ مرگِ صهیونیستهای تجاوزگر به صدا درآمده است.»
جانشین شیخ احمد یاسین که بود؟
عبدالعزیز الرنتیسی/ جانشین احمد یاسین
عبدالعزیز علی عبدالحفیظ الرنتیسی در بیستوسوم اکتبر 1947 در روستای یبنا (بین عسقلان و یافا) دیده به جهان گشود. خانوادهاش مثل بسیاری دیگر از خانوادههای فلسطینی، پس از جنگ 1948میلادی به نوار غزه پناهنده شدند و در اردوگاه آوارگان خانیونس ساکن شدند. این اتفاق زمانی رخ داد که عبدالعزیز تنها 6 ماه داشت. او طی سالهای زیادی علاوه بر همکاری با شیخ احمد یاسین برای بازسازی و پیشبرد اهداف حماس به عنوان سخنگوی این جنبش و سرپرست شاخه سیاسی این گروه نیز انتخاب شد. او پس از شهادت شیخ احمد یاسین در سال 2004میلادی به اتفاق آرا به عنوان رهبر جنبش حماس در غزه انتخاب شد.
پیش از شهادتش بدن فرزندش تکهتکه شد!
الرنتیسی به خبرنگاری که از او درباره رقابت داخل حماس بر سر جانشینی شهیدشیخ احمد یاسین پرسیده بود، گفت: «ما برای رهبری رقابت نمیکنیم... ما برای شهادت با هم رقابت میکنیم.» به خاطر همین باور راسخ و اقداماتی که الرنتیسی علیه صهیونیستها انجام داده بود، آنها چند بار اقدام به ترورش کردند.
یک نمونه از آنها ژوئن 2003 بود که رنتیسی در شهر غزه هدف موشکهای پرتابشده از سوی بالگردهای اسرائیلی قرار گرفت و زخمی شد. نظامیان صهیونیست، ساعت 8 و 30 دقیقه به وقت قدس اشغالی، خودروی حامل دکتر رنتیسی را با استفاده از یک فروند بالگرد آپاچی ساخت آمریکا، هنگام عبور از جادهای در محله الجلای شهر غزه هدف قرار دادند که در پی این جنایت، بدن فرزند و محافظش تکهتکه شد و درحالی که رنتیسی به شدت زخمی شده بود، به بیمارستان الشفا انتقال داده و در اتاق سیسییو بستری شد، اما پس از گذشت چند ساعت، خبر شهادت او اعلام شد.
4 ترور ناموفق هم حریف او نشد
اسماعیل هنیه/ فرمانده شاخه سیاسی حماس و جانشین عبدالعزیز الرنتیسی
اسماعیل عبدالسلام هنیه در سال ۱۹۶۲میلادی در اردوگاه الشاطی غزه به دنیا آمد. او در دانشگاه اسلامی غزه تحصیل کرد و با مدرک لیسانس در رشته ادبیات عربی در سال ۱۹۸۷میلادی فارغالتحصیل شد.
هنیه که تقریبا همزمان با آغاز انتفاضه اول فارغالتحصیل شد، در تظاهرات انتفاضه اول شرکت کرد و توسط دادگاه نظامی رژیم صهیونیستی به سه سال زندان محکوم شد. پس از آزادی، در سال ۱۹۹۲میلادی، مقامات نظامی صهیونیست او را همراه با «عبدالعزیز الرنتیسی» و «محمود الزهار» و ۴۰۰ فعال دیگر از رهبران ارشد حماس به لبنان تبعید کردند. اسماعیل هنیه یک سال بعد به غزه بازگشت و به ریاست دانشگاه اسلامی منصوب شد. رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۳ میلادی نیز برای ترور هنیه اقدام کرد، اما شکست خورد. هنیه سرانجام ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ و پس از شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری دولت چهاردهم، در محل اقامتش در تهران به همراه محافظش به شهادت رسید.
تا آخرین لحظه غزه را ترک نکردند!
پس از «طوفانالاقصی» صهیونیستها در اقدامی ناعادلانه نوه و فرزندان هنیه را عمدا و آگاهانه به شهادت رساندند. اسماعیل هنیه در واکنش به این اقدام گفت: «خداوند را به خاطر این افتخاری که با شهادت سه فرزند و نوههایم نصیب ما کرد، شکر میکنیم. با این دردها و خونها، ما برای ملت و مسئله فلسطین و امت خود امید، آینده و آزادی میآفرینیم. فرزندانم نزد مردم ما در نوار غزه مانده و این باریکه را ترک نکردهاند. تمامی فلسطینیان و همه ساکنان غزه با دادن خون فرزندان خود بهای سنگینی پرداخت کردهاند و من نیز جزو یکی از آنها هستم.»