[شهروند]دگرگونی فضای صنعت و کسبوکار در دنیای جدید همه کشورها را به سوی تولید دانشمحور سوق داده، بهنحوی که کشورهای صنعتی در مسیر افزایش مهارت نیروهای انسانی تمرکز ویژه دارند.
اقتصاد ایران نیز که در دهههای گذشته عمدتا از ناحیه تولید و صادرات نفت ارتزاق کرده حالا با این واقعیت مواجه است که برای رسیدن به توسعه و رشد اقتصادی پایدار، الزاما باید مسیر دانشبنیان شدن صنعت را دنبال کند. متأسفانه در طول سالهای گذشته، اقتصاد ایران به عارضه خامفروشی و تمرکز صرف بر بخش نفت و گاز دچار بوده است که به معنای فروش ثروتهای کشور بدون ایجاد ارزش افزوده است؛ دانشبنیان شدن اقتصاد این زمینه را فراهم خواهد کرد که بند ناف اقتصاد کشور از نفت جدا شود و صنایع نوپا بتوانند با سایر قدرتهای برتر اقتصاد جهان رقابت کنند.
بنابراین، وجود میلیونها نفر فارغالتحصیل دانشگاهی و نیروی انسانی نخبه، این فرصت را ایجاد کرده که با استفاده از مزیتهای اقتصاد دانشبنیان، رشد اقتصادی جهش چشمگیری کند و صادرات محصولات غیرنفتی هم به میزان قابل توجهی افزایش یابد.در برنامه هفتم توسعه، رسیدن به 30هزار شرکت دانشبنیان پیشبینی شده است در حالی که اکنون حدود 10هزار شرکت دانشبنیان بزرگ و کوچک در کشور وجود دارد. بنابراین در طول اجرای برنامه هفتم، سالانه 4هزار شرکت دانشبنیان جدید باید به اقتصاد ایران اضافه شود.
در برنامه هفتم، سهم سبد محصولات با فناوری بالا در تولید ناخالص ملی، 7درصد لحاظ شده است که این میزان در شرایط کنونی تنها یک درصد است.
این آمار و ارقام نشان میدهد برنامهریزیها و سیاستگذاریها باید بهنحوی باشد که فعالان بخش خصوصی و صاحبان ایده برتر بتوانند در فضایی مساعد به فعالیت بپردازند. همچنین عمیق شدن پیوند دانشگاه با صنعت نیز از الزامات مهم دانشبنیان شدن اقتصاد است.
اقتصاد دانشبنیان چیست؟
اصطلاح اقتصاد دانشبنیان در سالهای پایانی قرن بیستم پدیدار شد. گرچه تعریف واحدی برای این مفهوم بین کارشناسان وجود ندارد، اما مولفههای مهمی در همه تعاریف وجود دارد که این نظام را از اقتصاد صنعتی متمایز میکند، ازجمله این ویژگیها بهرهگیری از نوآوری، دانش و فناوری است.
اقتصاد دانشبنیان به روش تولیدی گفته میشود که در آن از دانش برای ایجاد ارزش افزوده محسوس یا غیرمحسوس استفاده میشود. کارشناسان بر این باورند که سرمایههای اقتصادی کشورمان تنها محدود به منابع زیرزمینی مانند نفت نیست، بلکه نیروی انسانی سرمایه اصلی بهحساب میآید. در واقع، اصول اصلی اقتصاد دانشبنیان بر نیروی انسانی خلاق و متخصص استوار است.همچنین طبق تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه مورد توجه خاص قرار میگیرد.صنایع دانشبنیان نیز صنایعی هستند که در آنها سطح بالایی از سرمایهگذاری در نوآوری و ابداعات جدید صورت گرفته است.
البته اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی نیست که در آن صرفا از فناوریهای سطح بالا استفاده شود، بلکه اقتصادی است که در آن، تمامی کسبوکارها و صنایع به فراخور نیاز خود، از توزیع و کاربرد دانش در پیشبرد اهداف خود بهره میبرند.
مزیتهای دانشمحور شدن اقتصاد
به اعتقاد یکی از اقتصاددانان مطرح جهان، هر اندازه که بنگاه اقتصادی دانشبنیان از دانش در ساختار خود بیشتر استفاده کند بر ارزش آن افزوده میشود و چرخه تکامل یافتهتری از بالندگی بهوجود میآورد. کسبوکارهای دانشبنیان نقش کلیدی در ایجاد و توسعه اقتصاد دانشمحور دارند. در کسبوکارهای دانشبنیان، رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال، متناسب با ظرفیت نوآوری تحقق مییابد. بدین معنی که دستاوردهای تحقیق و توسعه بهطور پیوسته از طریق سرمایهگذاری به محصول، فرایند و یا سیستمهای نوین تبدیل میشود و دسترسی به ظرفیتهای سرمایهگذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران افزایش مییابد و این عامل مهمی در ایجاد نوآوری و بهرهبرداری از توان فناوری در اقتصاد ملی است.
در همین رابطه، فرشاد پرویزیان، اقتصاددان، معتقد است: در اقتصاد دانشبنیان از ظرفیتهای دانشی بازیگران مختلف اقتصادی، یعنی افراد، بنگاهها، دولت و تعاملات بین آنها در بخشها، بنگاهها و مناطق مختلف برای بالا بردن بهرهوری فعالیتهای اقتصادی از طریق نوآوریهای فرایند و محصول-خدمت بهنحوی کارا استفاده میشود. در چنین اقتصادی نوآوری عامل اصلی افزایش کارایی و ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی در بخشهای مختلف صنعتی و فناورانه است.
وی تأکید میکند: این ارزش افزوده و کارایی باید در قالب رقابتپذیری در گذر زمان دربخشهای مختلف قابل مشاهده باشد. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که در آن نوآوری عامل اصلی ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و دستیابی به رقابتپذیری، فارغ از سطح فناوری فعالیتها است، چنانکه نوآوریهای غیرفناورانهای که موجب ارزش افزوده اقتصادی و رقابتپذیری شوند نیز ازمصادیق اقتصاد دانشبنیان هستند.این اقتصاددان تصریح میکند: البته شاید در ایران، اقتصاد عموما در اختیار بخشهای با فناوریهای سطح پایین و متوسط و گاه غیرفناورانه باشد. گذار به اقتصاد دانشبنیان، فرایندی جامع و عمیق است که طی آن عناصر و اجزای فعالیتهای اقتصادی بهگونهای اساسی متحول میشود و مشخصههای چنین اقتصادی عبارت است از انتقال دانش به شکل مواد، سرمایه، محصولات، عوامل تولید اساسی در اقتصاد که از طریق فرایندهای اقتصادی ایجاد، فروخته، اخذ، یادگرفته، ذخیره، توسعه داده و تجزیه میشوند.
درباره فضای فعلی تولید در ایران نیز باید یادآوری کرد، فاصله گرفتن از روشهای سنتی تولید و دانشمحور شدن امور، مزیتهای فراوانی نظیر کاهش هزینه تمامشده، تولید محصولات غیرقابل رقابت و ایجاد شغل پایدار خواهد داشت.
تأکید رهبر انقلاب بر رونق اقتصاد دانشبنیان
مرور سخنان رهبر انقلاب در سالهای اخیر نیز حاوی این نکته مهم است که با سرمایهگذاری و توجه ویژه روی دانشبنیانها، میتوان پدیده مذموم خامفروشی را از اقتصاد ایران حذف کرد.
اول فروردین ۱۴۰۱ مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران به تبیین شعار سال ۱۴۰۱ بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» پرداختند و تأکید کردند: «حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، بهطور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ اقتصاد دانشبنیان یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فناوری پیشرفته نقشآفرینی فراوان و کاملی داشته باشد در همه عرصههای تولید.اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینه اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینهها را کاهش میدهد؛ بهرهوری را افزایش میدهد؛ کیفیت محصول را افزایش میدهد، محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات بهعنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم.»
بنابراین با توجه به تأکیدات ویژه رهبر انقلاب، اکنون این واقعیت مهم پیش روی دستگاههای اجرایی و مسئولان کشور قرار دارد که باید موانع مهم شکل گرفته بر سر راه شرکتهای دانشبنیان نظیر عدمدسترسی به تسهیلات و یا برخی بوروکراسیهای اداری برداشته شود ضمن اینکه تجربه سالهای اخیر هم نشان داده برخی گروهها و افراد فرصتطلب تنها بهدنبال استفاده از برچسب دانشبنیان و دریافت تسهیلات خاص برای فعالیتهای بدون خاصیت یا غیرمولد خود هستند.
در مجموع، تقویت صنایع دانشبنیان واقعی و کسبوکارهای نوپا، راه ناگزیری است که میتواند در میانمدت و بلندمدت رشد اقتصادی پایدار را تضمین کند و درآمدهای ارزی را بدون توجه به دورنمای تحریمها افزایش دهد، چرا که تولید محصولات با فناوری بالا، مساوی با گسترش بازارهای صادراتی است.