شماره ۳۵۱ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۱ مرداد
صفحه را ببند
وزن گناه

|  مهدی پورمحمدی |   

حضرت حافظ می‌فرماید:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می ‌حرام ولی به ز مال اوقاف است
ولی من به شما اطمینان می‌دهم که فقیه مدرسه مست نبوده و هرگز چنین فتوایی از نامبرده صادر نشده است! پس چرا حافظ چنین گفت؟ حافظ با سحر کلام و از آن‌جا که با ذهنیت مردم عادی جامعه زمان خود آشنا است و نیک می‌داند که این روزها یقه هر گناهکاری را بگیری، گویا در دنیا فقط همین دو گناه وجود دارد و بقیه کارها همه عین ثواب و حسنات است، فریاد برمی‌آورد که: «مگر من چه کرده‌ام... شراب خورده‌ام و یا از دیوار کسی بالا رفته‌ام؟»، شاعرانه و معجزه‌آمیز از زبان فقیه ضمن اقرار به حرام بودن می، می‌خوارگی را با خوردن مال اوقاف که متعلق به عموم جامعه و در زمره حق‌الناس است را در دو کفه ترازو می‌گذارد و ضمن آن‌که به حرام بودن می ‌اقرار صریح می‌کند، به درستی فتوا می‌دهد که می‌خوارگی گناه سبک‌تری از تعرض به حقوق عمومی و حق‌الناس است. می‌خواره اگر متجاهر نباشد همان که رابطه خود با خدا را اصلاح کند و نصوح‌وار از گناه برگردد، امید است که خدای ارحم‌الراحمین او را به باد دافره گناهش نگیرد، اما آن‌که با به خطر انداختن سلامت جامعه دست تعرض به بهداشت، سلامتی و جان انسان‌ها دراز می‌کند و آن‌طور که در نوشتار دیروز آورده‌ام، حداقل جان پانصد و بیست ‌هزار و یکصد و ده نفر از یک نسل را به باد فنا می‌دهد، تا همه جامعه بی‌استثنا او را نبخشند، آمرزیده نخواهد شد. کسی که از دیوار مردم بالا می‌رود مال یک نفر را می‌دزدد و اگر پشیمان شد لااقل می‌داند با کی طرف است و چه کسی را باید از خود راضی کند تا بخشیده شود، اما آن‌که دست به حقوق عمومی دراز می‌کند مدیون همه آحاد جامعه است و مگر می‌تواند شانه از بار گناهی به این بزرگی سبک کند! اگر تنها این یک مصرع از شعر حافظ: «که می ‌حرام ولی به ز مال اوقاف است» در جامعه ما درست درک شود مسیر موتورسوارهای عازم امر به معروف و نهی از منکر از خیابان‌های دیگری خواهد بود. حتما لازم است ما ترازوی وزن‌کشی گناهان و حسنات خود را با ترازوی عرفا یا همان فقهای عصر حافظ که حق‌الناس را حرام‌تر از می‌خوارگی می‌دانند تنظیم کنیم. اگر چنین کنیم مسیر امر به معروف و نهی از منکر ما هم تصحیح خواهد شد و این امر واجب به ریل اصلی خود خواهد افتاد.
این قلم در چند روز اخیر با براهین عنوان کرده است که: اضافه کردن وایتکس و روغن خطرناک نخل به شیری که روی بطری آن نوشته شده است: «تهیه شده از شیر تازه گاو»، گرفتن خامه و کره به‌عنوان گرانقیمت‌ترین ماده موجود در شیر و جایگزینی آن با روغن نخل در شیر، ماست، پنیرهای خامه‌ای، پیتزا، پروسس و پنیر پیتزا، چاپ عکس روغن آفتابگردان روی بطری روغن‌نباتی و اضافه کردن روغن نخل به آن، عدم ذکر ‌درصد هرکدام از روغن‌ها در بخش ترکیبات و مواد تشکیل‌دهنده، علاوه بر غش در معامله، فریب مشتری، تعرض به حق‌الناس و کلاهبرداری یک دروغ آشکار است. آیا در لیست گناهان، گناهی بالاتر از دروغگویی هم هست؟
پس کی شاهد آن خواهیم بود که موتورسواران آمر به معروف و ناهیان از منکر، این گناهان بزرگ که از بسیاری از گناهان دیگر صعب‌تر است را در لیست خود قرار دهند و با رعایت تمامی موازین عرفی و قانونی و اخذ مجوزهای لازم از مراجع ذی‌صلاح، تولیدکنندگان موادغذایی کشور را نیز امر به معروف و نهی از منکر کنند و از آنها بخواهند غش در معامله نکنند، مشتریان را فریب ندهند، برچسب کالاها را با آنچه که درون بسته است منطبق سازند، بی‌ابهام و روشن با ذکر درصدها محتویات اجناس خود را ذکر نمایند و این حق مشتری که باید بداند بابت خرید چه چیزی پول می‌پردازد را رعایت کنند و در یک کلام از دروغگویی – این گناه کبیره – احتراز نمایند و حافظ سلامتی، بهداشت و تندرستی هموطنان خود باشند؟ درخصوص وظایف مطبوعات دراین‌باره سخن‌هایی هست که در روزهای آتی ان‌شاءالله به آن خواهم پرداخت.

 


تعداد بازدید :  328