[شهروند] روز گذشته در همین صفحه خودمان خبر تولید فیلم جدید مارتین اسکورسیزی تحت عنوان «زندگی عیسی (ع)» را کار کردیم و گفته شد که این فیلم تا اواسط سال 2025 آماده نمایش خواهد شد. این خبر در شرایطی رسانهای میشود که در ماههای اخیر یکی از پردامنهترین حواشی سینما و تلویزیون ایران را سوالات و تردیدهای موجود در این زمینه شکل داده که آیا سریال «سلمان فارسی» داود میرباقری، به عنوان یکی از کارکشتهترین سازندگان فیلمها و سریالهای تاریخی، بعد از گذشت چند سال از آغاز تولید، در سال 1405 نمایش خود را آغاز خواهد کرد یا در سال 1408؟! تردیدی که حکایت از یکی از مهمترین آسیبهایی میکند که در سینما و تلویزیون ما در مسیر تولید فیلمها و سریالهای تاریخی وجود دارد و پیش از این نیز بارها و بارها موجب 10 ساله شدن روند تولید آثاری مانند «امام علی (ع)»، «مختارنامه»، «معمای شاه»، «در چشم باد»، «میرزا کوچک خان»، و بسیار بسیار سریالهای دیگر شده که از بس تولیدشان طول کشیده، برخی از عوامل اصلیشان بازنشستگی در جریان تولید را نیز تجربه کردهاند!
اما چرا این اتفاق میافتد و فیلمسازان خارجی مدام پشت سر هم «شمال و جنوب»، «غرور و تعصب»، «جنگ و صلح»، «مدیچی»، «ویکتوریا» و بسیار بسیار سریالهای تحسینشده دیگر میسازند، ما اما سالهای سال باید منتظر یک سریال تاریخی و دینی در حد و اندازه «مختارنامه»ها بمانیم و بعد از آن هم سالهای سال بازپخشهای همهساله آن را تحمل کنیم؟ این مطلب میکوشد به فراخور توانش پاسخی به این پرسش بدهد...
روز گذشته سایت سینمایی «ورلد آف ریل» از احتمال قریب به یقین ساخت فیلم «زندگی عیسی» خبر داد که جدیدترین پروژه تاریخی سینمای جهان است که قرار است در ماه اکتبر پاییز امسال توسط مارتین اسکورسیزی جلوی دوربین برود. فیلمی با بازی اندرو گارفیلد و مایلز تلر، با اقتباس از کتابی به همین نام نوشته شوساکو اندو، که قرار است یکی از کمهزینهترین فیلمهای اسکورسیزی پس از مدتها باشد. در واقع در شرایطی که مارتین اسکورسیزی در 25 سال اخیر تقریبا به طور مداوم مشغول ساخت تولیدات بزرگ استودیویی بوده؛ این فیلم جدید تاریخی ظاهرا قرار است صمیمیترین پروژه این کارگردان در سالهای اخیر باشد. یا به عبارت بهتر زنگ تفریحی برای او- تا یک بار دیگر از حال و هوای فیلمهای عظیم استودیویی فاصله گرفته و حس و حال تولید سینمایی را به تجربه بنشیند. اتفاقی که البته در سینما و تلویزیون ایران شاهد روند عکس آن بودهایم و هر زمان که نام یک پروژه تاریخی به عنوان کار جدید یک سینماگر مطرح شده، تقریبا به حتم و قطع و یقین اطمینان حاصل کردهایم که با پروژهای طولانی و دستکم چند ساله مواجه خواهیم بود.
هشدار
در بخشی از خبر تولید فیلم تاریخی مارتین اسکورسیزی به تولید استودیویی آن اشاره شده است؛ یا به بیان و عبارتی بهتر استفاده از تکنولوژی نوین فیلمسازی که میتواند باعث صرفهجویی زیادی در زمان و هزینه تولید اثر شود. چیزی که البته چند ماه پیش در زمان پخش سریال «حشاشین» نیز مطرح شد و بسیاری از رسانهها واقعیاتی درباره آن سریال منتشر کردند که حکایت از این میکرد که این سریال پرمخاطب مصری در کمتر از یک سال، با هزینههایی به مراتب پایینتر از سریالهای تاریخی ایرانی ساخته شده است. زنگ خطری که البته در زمان نمایش گسترده «حشاشین» از سوی مسئولان چندان شنیده نشد، ولی حالا تکرار این موضوع در مورد فیلم «زندگی عیسی» این زنگ خطر را یک بار دیگر به صدا درآورده و این موضوع را یک بار دیگر برای مسئولین و دستاندرکاران تولید فیلم و سریال در ایران یادآوری میکند که میتوان در مدت زمان به مراتب کمتر و با صرف هزینههای مقرون به صرفهتر سریالها و فیلمهای جریانساز و مهم ساخت. اتفاقی که اگر بیفتد، به جای بازپخش چندین ساله و چندین باره «مختارنامه»ها، میتوان همهساله یا حداقل هر دو سال یک بار یک اثر آیینی و نمایشی خوب و درخور شأن چهرههای مذهبی و تاریخی و به خصوص اهلبیت ساخت. فراموش نباید کرد که بسیار داستانهای مختلف وجود دارند که اگر ساخته نشوند باید منتظرِ خبر تولیدشان از کمپانیهای فیلمسازی دنیا باشیم.
چرا زنگ خطر؟!
اما چرا زنگ خطر؟ زنگ خطر ماجرا اینجاست که شاید یکی از بزرگترین موانع ساخت سریال و فیلم خصوصاٌ سریالهای موسوم به «الف ویژه» کمبود یا نبود امکانات و بهخصوص همین فنآوریهای جدید است که کار را به لحاظ زمانی کُندتر و تولید را گرانتر میکند. به گفته کارشناسان این عرصه- که خودشان جزو بنیانگذاران تکنولوژی ویرچوال پروداکشن تولید مجازی فیلم در ایران هستند- با فنآوریهای جدید که در سریالهایی چون «حشاشین» از آنها استفاده شده، میتوان کارهای بزرگ و تأثیرگذار نمایشی را در کمتر از یک سال به سرانجام رساند و مثلا در آن صورت نیاز نیست تماشاگر برای تماشای سریالهایی مانند «سلمان فترسی» که ویترین تلویزیون به شمار میآیند، تا سال 1405 یا حتی 1408 منتظر بماند!
به سوی سریالهای استراتژیک
بله؛ این زنگ خطر را باید جدّی گرفت و به جای ساخت سریالهای ناموفق و بیهدف دنبال تولید سریالهایی با اهداف استراتژیک رفت که البته این نوع رویکرد را هم تنها و تنها در جهت ساخت آثار سیاسی و حماسی نباید ارزیابی کرد. در واقع در شرایطی که در سینما و تلویزیون ایران عنوان استراتژیک تنها به آثار سیاسی و جنگی اختصاص داده میشود، اما این موضوع را کتمان نمیتوان کرد که سریالهای دینی و مذهبی و تاریخی نیز میتوانند استراتژیک و جریانساز
به شمار آیند.
البته این احتمال وجود دارد که برای برخی سؤال پیش آید که چگونه میتوان یک پروژه چند ساله را در چند ماه یا نهایتا در یک سال ساخت؟ پاسخ این پرسش در تغییرات بنیادی سینما در سالهای اخیر و ایجاد روش تولید ویرچوالپروداکشن است که ساخت پروژههای تاریخی سینمایی را در مدت زمان کمتر از یک سال نیز امکانپذیر میکند.