شماره ۵۱۰ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۶ اسفند
صفحه را ببند
دختران مجرد
ازدواج براي استقلال یا طلاق براي استقلال!

نرخ ازدواج کاهش و نرخ طلاق در جامعه افزایش یافته است، متوسط سن پسران و دختران افزایش و متوسط سن زنان و مردان کاهش یافته و رشد زندگی مجردی دختران، نگران ‌‌کننده است. اينها سخناني است كه اين روزها از تريبون‌هاي رسمي و دولتي شنيده مي‌شود. خود ما هم گهگاهي در زندگي روزمره با آن مواجه مي‌شويم. ديگر حتي در تصادفات رانندگي هم كمتر با دختري مواجه مي‌شويم كه موبايل به دست بگيرد و شوهر يا برادر و پدر خود را فرا بخواند. ديگر حتي قبح اجاره مجردي آپارتمان ريخته است.
در نگاهی ساده زمانی که صحبت از مشکلات و مسائل دختران و زنان بی‌همسر است، دغدغه اصلی بر همسر متمرکز می‌شود. از این دیدگاه زنان باید زیر پوشش یا سرپرستی مرد به‌عنوان همسر زندگی کنند تا از مشکلات و مسائل آنان کاسته یا به‌طور کامل حل شود. اما نگاه چیره در سطح جامعه از این نوع اندیشه فاصله زیادی گرفته است. از آنجا که ازدواج امری طبیعی، مشروع و منطقی در تمامی زمان‌ها و در همه جوامع بشری تلقی می‌شود، خواه‌ناخواه زنانی که در سنین ازدواج قرار دارند، اما مجرد مانده‌اند، در وضعی نامعقول و غیرعادی به نظر می‌رسند.
این درحالی است که تجرد زنان و دختران جوان اینک به مسأله‌ای جهانی تبدیل شده است. برخی از مشکلات و مسائل این دسته از زنان در اغلب کشورها همگون و یکسان است اما بخش دیگری از آن خاص فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها، قومیت‌ها، ادیان و مذاهب مختلف، سنت‌های خاص، ارزش‌ها و سازه‌های مرسوم جوامع گوناگون است. گاه نگهداری از یک یا چند تن از اعضای خانواده که دچار بیماری یا پیری، ازکارافتادگی و معلولیت هستند موجب مجرد ماندن تعدادی از دختران مي‌شود. این وضع درحالی است که هیچ‌گونه پاداش مادی، بیمه، مستمری و... به آنان تعلق نمی‌گیرد. همچنین بسیاری از دختران به خاطر نداشتن خانواده‌ای برونگرا، معاشرتی یا داشتن خانواده فقیر، مشکل‌دار، متعصب یا گسسته و پریشان، مجال و فرصت ازدواج برایشان فراهم نشده است. در نتیجه به‌رغم تمایل و آمادگی شخصی باید همچنان مجرد باقی بمانند. از سوی دیگر وجود برخی سنت‌ها و آداب و رسوم مانند ازدواج دختران به ترتیب سن، لزوم موافقت پدر برای ازدواج، داشتن جهیزیه کامل، مهریه بالا و ... را نیز می‌توان از عوامل موثر در ازدواج نکردن دختران برشمرد.
اكثر این دختران حمایت‌های قانونی و سیاست‌های اجتماعی را تبعیض‌آمیز و ناکافی می‌دانند. نداشتن مسکن مستقل و مناسب، وجود نگرش‌های افراطی و اشتباه در مورد زندگی مستقل زنان مجرد، از مشکلات دختران بی‌همسر است که با مشکلاتی از قبیل نداشتن شغل و درآمد کافی برای اداره زندگی همراه شده و جنبه‌های گسترده‌تری به خود می‌گیرد.
شايد در گذشته تنها راهی که جوانان برای یافتن استقلال می‌شناختند، ازدواج بود. اما اکنون جوانان ازدواج را مانع بزرگی برای استقلال می‌دانند، حتی برخی فکر می‌کنند گرفتار شدن در چارچوب خانواده و تعهداتی که این موضوع ایجاد می‌کند، مانع از رسیدن به بسیاری از آرزوها و آرمان‌های آنان می‌شود. بنابراین ازدواج نمی‌کنند یا به بهانه‌های مختلف حاضر به قطع ارتباط زناشویی می‌شوند. نگرش و طرز تفکر دختران امروز با همتایان آنان در دهه گذشته دگرگونی اساسی یافته است. آنان خواسته‌ها و عواملی را مدنظر قرار می‌دهند که در نگاه دختران دیروز ارزش محسوب نمی‌شد. تورم اقتصادی حاکم بر جامعه و خواسته‌هایی که زنان از مردان دارند باعث می‌شود پسران از ازدواج سر باز زنند، در این اوضاع دختران وارد بازار کار می‌شوند تا سربار خانواده نباشند.
اداره بهداشت عمومی آمریکا طی تحقیقاتی علمی درباره ارتباط سلامت روان و ازدواج به این نتیجه رسیده است که بین «سلامت روانی» و «ازدواج» ارتباط معناداری وجود دارد و افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد در وضع بهتری از سلامت روانی قرار دارند و ‌درصد کمی از آنان به بیماری‌های روحی و روانی مبتلا می‌شوند. این نهاد سلامت و بهداشت روانی، انس، آرامش و جایگاه شغلی و اقتصادی را از دیگر مزیت‌های ازدواج می‌داند.
در ايران اما دختران مجرد از اين به بعد مي‌توانند مادر هم بشوند. اين موضوع از يكسو اگر چه براي بچه‌هايي كه به فرزندخواندگي پذيرفته مي‌شوند خوب است اما بايد ديد كه در گسترش پديده دختران مجرد نيز نقش دارد. همان‌طور كه مي‌دانيد شرایط واگذاری کودکان به خانواده‌های متقاضی در قانون جدید فرزندخواندگی نسبت به گذشته تسهیل شده است به طوری‌که با اجرایی شدن این قانون 50‌درصد کودکان تحت پوشش سازمان بهزیستی به فرزندخواندگی سپرده می‌شود و همچنین دختران مجرد بالای 30‌سال نیز می‌توانند با پذیرفتن یک کودک دختر، طعم مادر شدن را بچشند.

 


تعداد بازدید :  89