| مهدی بهلولی | | عضو انجمن کارشناسان آموزشوپرورش |
شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان استان تهران با نزدیک به 180هزار عضو یکی از تعاونیهای بزرگ بهشمار میرود. این تعاونی در تهران و شهرستانها 18 شعبه دارد و مجری طرحهای اقتصادی آموزشوپرورش است که کمابیش در هرکدام از دولتهای گذشته به اجرا درآمدهاند. برای نمونه طرح کارت صدرا که در سالهای 91 و 92 اجرا و البته با شکست روبهرو شد یا طرح کارت فرهنگ که هماکنون و با همکاری صندوق ذخیره فرهنگیان سراسر کشور اجرا میشود، گرچه ادامه دارد اما بهنظر میرسد برای ادامه و کارآمدی به نیرومندسازی بیشتر نیازمند است. این تعاونی با بیش از 50سال پیشینه اما نتوانسته آنچنان که باید و شاید در میان فرهنگیان و دیگر قشرهای مردم استان تهران جا باز کند و موقعیت اقتصادی درخوری بیابد بهویژه در دودهه گذشته با دشواریهای زیادی روبهرو شده است. در واپسین مجمع عمومی این تعاونی که در 16مرداد 93 تشکیل شد رئیس هیأتمدیره آن یکی از دشواریهای پیشرو را اداری بودن فروشگاههای شرکت اعلام کرد. یعنی شعبههای این تعاونی از ساعت 8صبح تا 4بعدازظهر باز هستند در حالی که هماکنون و با راهاندازی فروشگاههای بزرگ در سطح شهر تهران فرهنگ خرید مردم بهگونهای دستخوش دگرگونی شده و زمان شلوغی خرید به پس از این زمان منتقل شده است.
اما یکی از بزرگترین دشواریهای این تعاونی را میتوان خالیشدن از مفهوم تعاونی دانست؛از یکسو شرکت نیافتن درصد بسیار بالایی از عضوهای آن در مجمعهای عادی سالانه برای تأیید ترازهای مالی و برگزیدن هیأتمدیره و بازرس و از سوی دیگر کم خرید کردن یا خرید نکردن فرهنگیان عضو از آن و کمابیش بریده شدن پیوند آنها با تعاونی. موضوع شرکت شمار ناچیزی از عضوهای شرکت در مجمعهای سالانه، البته مایهای برای سخنهای فراوان در درستی و اعتبار انتخابات این تعاونی شده، بهگونهای که در واپسین مجمع
آن- که در بالا به آن اشاره شد- چون شمار حاضران در نشست، نصف رأیهای اصالتی صادر شده در مجمع بود، اعتبار نشست زیرسوال رفت و با اعلام تنفس، مجمع عمومی به پایان این هفته موکول شد. در این نشست که با شمار تنها حدود 90 نفر از 180هزار نفر عضو آغاز شد حدود 300رأی اصالتی صادر شده بود که در میانه نشست، شمار افراد حاضر، نزدیک به 150 نفر برآورد شد و همین مسأله اعتبار نشست را مخدوش کرد.
اینکه فرهنگیان عضو، کمتر گرایشی از خود به شرکت در نشستهای سالانه و عادی این تعاونی نشان میدهند، البته دلیلهای گوناگون دارد. برابر قانون وزارت تعاون، مجمع عادی سالانه تعاونیها باید حداکثر تا پایان تیرماه هر سال برگزار شود. اما برای نمونه امسال، این مجمع در 16مرداد، یعنی درست در وسط تابستان، تشکیل شد که هم خلاف قانون وزارت تعاون است و هم در زمانی است که بیشتر فرهنگیان در مدرسهها حضور ندارند و چهبسا در مسافرت بهسر ببرند. از اینرو پیشنهاد این است که هیأتمدیره جدید شرکت که هماکنون یکسال است سکان مدیریت تعاونی را بهدست گرفته و آنچنان که خود میگویند بهسازی وضع شرکت را در دستور کار خود گذاشتهاند برگزاری مجمع را به اردیبهشت یا خرداد منتقل کنند تا فرهنگیان بیشتری در نشست شرکت کنند. همچنین با اعتمادسازی آهسته آهسته میان فرهنگیان، مایه جذب آنان به تعاونی و اهمیت دادن به سرنوشت آن شوند. فرهنگیان عضو نیز، حتی اگر یک درصد،یعنی هزار و 800 نفر در کنار کمشمار کنشگران صنفی خود، در نشست حضور یابند بیگمان میتوانند وضع شرکت تعاونی را دستخوش دگرگونی سازند. شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان و پیوند یافتن با سرنوشت آن و چندوچون مدیریتش و آنچه در درون آن میگذرد، میتواند در سراسر کشور، بستری برای نزدیکشدن فرهنگیان با انجام کارهای صنفی باشد، و شایسته است در دستور کار همگان از بدنه فرهنگیان و جامعه مدنی آنها گرفته تا کار به دستان وزارتخانه آموزشوپرورش قرار گیرد.