شماره ۵۰۸ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۴ اسفند
صفحه را ببند
نگاه تبعیض‌آمیز به ورزش تا کی؟

مجید صافی مربی تیم کاراته پاکستان

هزاران‌بار کارشناسان و اندیشمندان حوزه ورزش در مورد زیان ناشی از ایجاد تبعیض میان رشته‌های ورزشی سخن گفته‌اند اما به جرأت می‌توان گفت که همواره این سخن گفتن‌ها بدون هیچ نتیجه‌ای پایان گرفته است. بی‌شک تفاوت و فاصله‌ای که بین رشته‌های ورزشی شکل گرفته یکی از اتفاقات ناگوار روزگار ماست. مگر قهرمانان(در هر حوزه‌ای از ورزش) که برای میهن خود افتخار می‌آفرینند با یکدیگر فرق دارند؟ چرا باید مدال‌آوران جهانی و آسیایی در رشته‌ای مانند کاراته دیده نشوند ولی در عوض تنها قشری از ورزشکاران (که البته آنها نیز زحمت می‌کشند) در بوق شوند و موردتقدیر قرار بگیرند و امکانات مختلف برای آنها تخصیص یابد. باور کنید سکو با سکو و مدال با مدال هیچ تفاوتی ندارد. یک کاراته‌کا که سال‌ها تلاش می‌کند تا به آرزوها و خواسته‌های خود برسد و برای کشورش نیز افتخاری در تاریخ به ثبت برساند، نباید به لحاظ اقتصادی تا آن حد تأمین شود تا برای پیروزی‌های بزرگتر دغدغه‌ای نداشته باشد؟
بارها دیده شده است که در ورزش‌هایی نظیر کاراته، یک قهرمان در اوج شکوفایی خود از میادین قهرمانی خداحافظی کرده است؛ درحالی‌که می‌توانسته تا چند‌سال پرچم سرزمینش را بالا ببرد. وقتی وارد زندگی این قهرمانان می‌شویم هیچ چاره‌ای باقی نمی‌ماند که به آنها حق بدهیم. چون تأمین مالی زندگی و تداوم معیشت، آنها را به این نتیجه رسانده است که با سکوهای قهرمانی خداحافظی کنند. این افراد سرمایه‌های ملی ما هستند که به سادگی از روی آنها عبور می‌کنیم و کشور و ملتی از مزه قهرمانی‌شان محروم می‌شوند. این درد بزرگ چه زمانی می‌خواهد بهبود یابد تا پتانسیل‌ها و انرژی‌های ورزش کشور هدر نروند؟ البته همیشه حرف و سخن در ضرورت حذف تفاوت و تبعیض میان ورزش‌ها وجود دارد. هر از گاهی هم تصمیم‌هایی گرفته می‌شود تا همه قهرمانان بتوانند در سایه آنها به زندگی خود ادامه دهند اما چون این تصمیم‌ها قانون‌مند نمی‌شود دوباره همه‌چیز به حالت نخست باز می‌گردد و بازهم ورزشکارانی را می‌بینیم که به دلیل عدم توانایی مالی مجبور می‌شوند میادین رقابت را واگذار کنند. در ایران درست ورزش‌هایی باید تاوان نگاه تبعیض‌آمیز میان ورزش‌های مختلف را پس بدهند که بیشترین افتخار ملی را نصیب مردم کرده‌اند و این توانایی را دارند که این افتخارات را افزایش بدهند. در ورزشی مثل کاراته، ایران توانسته است 7 مربی را به کشورهای خارجی بفرستد تا ‌آنها با نام ایران سرمربی تیم‌ملی کاراته 7 کشور خارجی باشند. این مربی‌ها سفیران ایرانی محسوب می‌شوند که آوازه مهارت و توانایی ایرانی‌ها را جهانی می‌کنند.
به نظر می‌رسد جریان ورزش در ایران به‌خاطر این تبعیض‌ها هزینه‌های زیادی را متحمل شده است. این هزینه‌ها جوانان و پتانسیل قهرمانی کشور را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تا کی باید یک قهرمان که می‌تواند برای کشورش مدال قهرمانی صید کند به دلیل ضعف اقتصادی در حوزه ورزشی‌اش و به تبع آن ضعف مالی در تأمین هزینه‌های زندگی‌اش نگران باشد و بخواهد برای تأمین مالی از حیطه ورزش خارج شود؟ درمورد کاراته که وضع به مراتب بدتر شده است. ورزشکاران تنها امیدشان به حضور در باشگاه و شرکت در لیگ بود تا از این طریق درآمدی به‌دست بیاورند اما به دلیل افت سرمایه‌گذاری، اوضاع باشگاه‌ها به‌شدت نزول کرده است. یعنی این روزنه هم برای کاراته‌کاها بسته شده است. کسی می‌داند این‌جا چه خبر است؟


تعداد بازدید :  167