بابک مهدیزاده | دولت یازدهم با همکاری یونیدو (سازمان توسعه صنعتي مللمتحد) طرح جدیدی ارایه داده است که با نظارت مشاوران وزارت کار شکل گرفته است. این طرح با نام تکاپو، به دنبال حل بخشیاز معضل بیکاری در ایران است. طرحی که جای توجه به صنایع بزرگ، مشاغل کوچک را هدف قرار داده و قصد دارد این شغلها را احیا کند. این برنامه براساس طرح آمایش سرزمین و استعدادهای خاص هر منطقه فعالیت خواهد کرد. درباره جزییات این طرح با مدیر اجرایی آن رضا یوسفیان، گفتوگو کردیم که در زیر میخوانید.
تکاپو یعنی چه و ایده طرح از چه زمانی شکل گرفت؟
اواخر سال 92 بود که این طرح از طرف دکتر عیسی منصوری، مشاور وزیر کار و امور اجتماعی و در قالب طرح توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار ارایه شد. مخفف این طرح میشود تکاپو. دلیل تقدیم این طرح هم یکی از بزرگترین معضلات کشور و وزارتخانه یعنی اشتغال است. طبعا وزارتخانه دنبال الگویی است که بتواند در مقابل این مشکل کنش مناسب باتوجه به موقعیت زمانی
داشته باشد.
یعنی این طرح براساس مقتضیات زمانی حال نوشته شده است؟
بله. آنچه وضع فعلی را ویژه میکند شرایط سخت رکود اقتصادی است. مضاف براینکه تحریمها و شرایط بینالملل نیز تورمها را تشدید میکند. طبعا برنامهها در دوران رکود با برنامهها و سیاستهای اجرایی در دوران رونق متفاوت است. تجربه سایر کشورها نیز همین قاعده را نشان میدهد اما متاسفانه ما طی دولتها و دوران مختلف همواره تکرار مدام همان سیاستها را شاهد بودهایم. یعنی چه در شرایط رونق و چه در شرایط رکود ما همواره یک مدل سیاست را اجرا میکردیم. فرضا همیشه تلاش داشتیم که تغییری در نرخ بهره بانکی ایجاد کنیم و بدین صورت بر سایر شاخصهای اقتصادی تأثیر بگذاریم یا اینکه در نرخ مالیات تغییر ایجاد کنیم یا شیوههای نرخ سرمایهگذاری را تغییر دهیم اما این الگوها معمولا در دوران رکود جواب نمیدهند. سرمایهگذاری مستقیم در دوران رکود منجر به افزایش نرخ تورم در کوتاهمدت میشود چون بازه زمانی که سرمایهگذاری در بخش تولید به جریان بیفتد و تاثیرش را بر هسته اقتصاد بگذارد حداقل 3سال است. یعنی شما به یک واحد بزرگ اقتصادی مانند کارخانه فولاد یا سیمان پول تزریق میکنید اما اینکه چندسال طول میکشد تا این سرمایهگذاری به سوددهی برسد خودش تبعاتی برای اقتصاد در پی دارد. با این کار ما کمک به رکود بیشتر میکنیم. یعنی تورم را بیشتر میکنیم و به رکود دامن میزنیم. در کنار این معضل شرایط تحریم را هم داریم. یعنی خیلی مجال جذب سرمایهگذار خارجی را نداریم. اگر سرمایهگذار خارجی بیاید تورم افزایش نمییابد اما خب ما در شرایط تحریم که نمیتوانیم سرمایهگذار خارجی بیاوریم. سرمایهگذاری داخلی هم در پروژههای بزرگ اقتصادی در چند سال ابتدایی تورم را بالا میبرد. وقتی این راهها بسته است عملا یکسره دمیدن در شیپور تورم، نرخ بهره و نرخ سرمایهگذاری کمکی به حال ما نمیکند.
طرح تکاپو مشخصا چه محورهایی را مورد توجه قرار میدهد؟
تاکید این طرح بر این است که درجاییکه سرمایهگذاریهای موجود داریم و کسب و کارهای فعال و نیمه فعال داریم با استفاده از توانی که درخود مجموعههاست بتوانیم زمینه فعالیت بیشتر اینها را فعال کنیم. ایده این طرح این است که اگرچه در شرایط رکود و تورم هستیم اما این شرایط شامل همه صنایع کشور نمیشود. یعنی در همین شرایط رکود و تورم، صنایعی داریم مانند صنعت کفش که وضعش به مراتب از صنعت خودرو بهتر است. چون صنعت خودروی ما به شدت وابسته به منابع خارجی بود اما صنعت کفش ما این وابستگی را نداشت. یا مثلا وقتی قیمت ارز افزایش پیدا کرده و نرخ تورم بالا رفته نمیصرفد که از چین، مالزی و اندونزی کفش وارد کنیم. فضا برای کار این دسته از صنعتگران، امروزه، بهتر شده است. درحالیکه 5 سال پیش اینها دغدغه واردات گسترده کالاهای چینی به ایران را داشتند. الان شرایط کسب و کار برای اینها بهتر شده است. اگر سری به بازارهای تهران، اصفهان و مشهد بزنید میبینید روی سر در اکثر مغازهها و کارگاههای تولید کفش نوشته به کارگر ماهر نیازمندیم. اینجاست که کار هست اما نیروی متناسب به کار نیست. حال اگر ما بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و به این صنایع ورود و تجهیزشان کنیم و امکان سرمایهگذاری در یکسری جاهای خاص را فراهم کنیم عملا باعث شدیم که یک حوزه از کلونی اقتصاد کشور بهبود یابد.
این دسته از مشاغل چنددرصد کل مشاغل کشور را شامل میشوند؟
مشاغل خرد و کوچک مدنظر این طرح 98درصد صنعت این کشور را دربر میگیرد. یعنی با طرح تکاپو ما میتوانیم بخش عمدهای از صنایع کشور را مورد هدف قرار بدهیم و بیش از 65درصد اشتغال کشور را تحت پوشش قرار دهیم.
در عرض چند سال؟
معمولا برای یک کار توسعهای 3 تا 5سال زمان لازم دارید که به نتیجه برسید.
در این مدت مشخصا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
مثالی میزنم. در صنعت کشور بخش عمدهای از واحدهای صنعتی درحال تولید کفش هستند. اما چه تعداد از واحدهای شغلی در ایران داریم که میتوانند به این تولیدکنندهها طراحی کفش را ارایه دهند. اکثر تولیدکنندهها میروند ترکیه و ایتالیا و نمونه کفش به ایران میآورند و از روی آن نمونه، کفش در ایران درست میکنند. الان اکثر برندهای معروف دنیا در ایران بدون اجازه از صاحبان برندها تولید میشوند. اگر ما بتوانیم به صنعت کفش کمک کنیم که در بخش طراحی قوی شود درواقع کمک میکنیم ارزش افزوده طراحی تولید به بخش تولید برگردد. کمک میکنیم به بازه زمانی گردش مالی محصولشان از زمانی که به بنکدار میدهیم تا زمان تولید. دیگر لازم نیست به 5هزار واحد تولیدی تسهیلات بدهیم و اعمال نفوذ و فعالیت کنیم بلکه کمک میکنیم که واحدهای طراحی شکل بگیرند و طرحهای مختص به خودشان را تولید کنند. مطمئنا طراحی اصیل و مخصوص به خود تولیدکننده مشتریهای بیشتری به دست میآورد تا تولیداتی که کپی طرحهای خارجی است. چون مشتری به خاطر قیمت پایین کپیهای ایرانی نسبت به اصل خارجی میفهمد که جنس اصل نمیخرد.
کمکی که شما براساس این طرح به واحدهای صنعتی میکنید به چه شکلی است؟
کمکها باید به صورت کمکهای فنی - اعتباری صورت بگیرد نه در قالب فقط تسهیلات. یعنی ما از طریق انجمنهای صنفی و اتحادیهها به آن بخشی از واحدهای صنعتی کمک میکنیم که تا به حال از آنها غفلت شده.
خب بازهم شما به صورت تسهیلات به اینها کمک میکنید؟ ما کمک میکنیم که این نهادهای صنفی که تا به حال وجود نداشتند شکل بگیرند و بتوانند به واحدهای دیگر خدمات دهند. آیا بازوی نظارتی هم دارید تا تسهیلاتی که میدهید براساس همان طرحها خرج شود؟
ما همان بدو امر که تسهیلات نمیدهیم. واحدهای صنعتی باید مسیری را طی کنند که اعتمادسازیها ایجاد شود. اینها باید شبکههای همکاری را شکل دهند. وقتی شبکه همکاری شکل بگیرد در آن بنکدار، تولیدکننده، طراح و رستههای دیگر مرتبط هم هستند. با ایجاد این شبکه اعتماد هم ایجاد میشود. کمک فنی - اعتباری ما هم به مجموعه این عوامل است و نه فقط یک شخص خاص تا مبادا به بیراهه رود. در عین حال کمکهای ما ساختار مرحلهای دارد. کمکها اگر به صورت وامهای تکمرحلهای انجام گیرد شاید واحد وامگیرنده توانایی تولید در طولانی مدت را نداشته باشد و به مشکل بربخورد. به همین دلیل برای اینکه در کوتاهمدت به نتیجه برسیم نیاز به کمکهای فنی- اعتباری داریم. بخشی از این کمکها در امر آموزش هزینه میشود. ما نیاز داریم یک مدرس مجرب بینالمللی بیاوریم که بتواند مثلا به 50 نفر از واحدهای مختلف صنعتی که درگیر این طرح هستند آموزش دهد. مضافا کمک فنی - اعتباری وقتی صورت میگیرد که طرف تقاضا یعنی همان شبکههای همکاری واحدهای تولیدی همکاری داشته باشند. مثلا بخشهای مختلف یک صنعت باید باهم همکاری کنند و براساس تعداد واحدهای تولیدی و سطح مشارکت کمکهای فنی - اعتباری را دریافت کنند.
تخصیص کمکهای مالی به انجمنهای صنفی و توزیع آن به واحدهای تولید توسط این انجمنها آیا رانت ایجاد نمیکند؟
ما برای هر کدام از این انجمنها کارگزاری داریم که بر فرآیند کار نظارت دارد. کارگزار ما باید بگوید که این انجمنها مقدمات را فراهم کردهاند تا ما کمک کنیم یا از یک مرحله عبور کردهاند تا ما برای مرحله بعد
کمک کنیم.
یعنی کارگزار نقش بازرس را دارد؟
خیر. کارگزار نقش تسهیلگری اجتماعی را دارد. کارگزار در آدمهای دیگر این تحرک را ایجاد میکند که خواسته واقعیشان برای افزایش راندمان تولید، بهرهوری، کیفیت کار و توسعه بازارشان چه خواهد بود. کارگزار اگر بتواند واحدهای تولیدی را در مراحل اولیه تشویق کند و آنها توانستند به پروژه مشترک برسند و بخش اعظم آنها بپذیرند که این پروژه مشترک به درد صنعت میخورد آن وقت ما مداخله میکنیم. تا وقتیکه نتوانند پروژه مشترک را تعریف کنند ما ورود نمیکنیم و کمکی هم انجام نمیشود.
بودجه مورد نیاز این طرح از کجا تأمین میشود؟
این بودجه از محل اعتباری وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی تأمین میشود. بهطور سنواتی معمولا بودجههایی برای وزارتخانههای توسعهای برای کمکهای فنی- اعتباری است که ما انتظار داریم بخشی از آن را در اختیار ما قرار دهند.
باتوجه به مشکلات بودجهای کشور و وضع تحریمها و کاهش شدید قیمت نفت فکر میکنید بودجه موردنیاز شما تأمین شود؟
قطعا کار ما سختتر خواهد شد اما آقای وزیر به ما قولهایی دادهاند که بودجهای در سال آینده برای این طرح درنظر بگیرند.
آیا طرح تکاپو تجربه عملی هم در این مدت داشته؟
در 5 استان فارس، کرمان، سمنان، کردستان و خراسانرضوی فاز مطالعاتیاش به پایان رسیده و منتظر تأمین اعتبار هستیم برای شروع به کار.
ملاکتان برای انتخاب استانهایی که قرار است طرح تکاپو در آنها اجرا شود چه بود؟
در یک استان به خاطر آمار بیکاری بوده در یک استان بهخاطر مختصات جغرافیایی و مسائل قومی و نژادی بوده و در استان دیگر بهخاطر ویژگی دیگری. استانهایی را انتخاب کردیم که ویژگیهای اقلیمی و فرهنگی متفاوتی داشته باشند تا ما هم تجربههای مختلفی کسب کنیم و بتوانیم براساس این تجربههای متفاوت عملکرد بهتری هم داشته باشیم.
در این استانها کدام واحدهای صنعتی مدنظر قرار گرفتند؟
مثلا در خراسانرضوی سراغ صنعت کفش رفتیم. در استان کردستان بحث ترانزیت و تولید توت فرنگی را داشتیم. در استان سمنان هم بحث توریسم و ترانزیت بوده.
یونیدو چقدر در این طرح نقش دارد؟
یونیدو نقش مشاورهای فنی و کمک فکری و فنی در این مرحله دارد. تفاهمنامهای هم بین وزارتخانه و یونیدو امضا شده که براساس آن نقش یونیدو در قالب کمکهای فنی پررنگتر میشود.
مثلا در بحث آموزشی؟
به لحاظ آموزشی و انتقال دانش و هم استفاده از متخصصان خارجی در داخل کشور.
آیا طرحهایی مشابه طرح تکاپو بوده که در کشورهای دیگر اجرا و منجر به نتیجه شده باشد؟
بله. اردن و هندوستان و بعضی از کشورهای
آمریکای لاتین تجربههای این چنینی داشتند.
تفاوت این طرح جدید با طرحهای قبلی برای حل معضل اشتغال چیست که بتوان به نتیجه مثبتش امیدوار بود؟
ما در این طرح به جای تولید اشتغال به سمت عرضه اشتغال رفتیم. این رویکرد جدید دو ویژگی مثبت دارد. یکی در حوزه تقاضاست یکی هم بخش نهادی. بدون درنظر گرفتن این بخشها به نتیجه نخواهیم رسید. مثلا تا به حال سازمان فنی و حرفهای ما فقط آموزشهای مهارتی و نیمهمهارتی داده بدون اینکه افراد را به بازار کار وصل کند. اما ما سعی میکنیم ابتدا ویژگیهای یک منطقه را برای رونق اقتصادی شناسایی کنیم و براساس بازار کار مورد نیازش آموزش دهیم و افراد را جذب بازار کار کنیم. ما سعی میکنیم همزمان برای یک کسب و کار در منطقه هم وضع عرضه نیروی انسانی و هم وضع تقاضای نیروی انسانی را مورد توجه قرار دهیم. همچنین این دو موضوع در رابطه با وضع نهادی منطقه است. نکته ویژه این طرح این است که ما سعی میکنیم طرحمان را باتوجه به ویژگیهای منطقه پیش ببریم. یعنی این طرحها در سطح ملی شکل نمیگیرند و در پایینترین سطح مناطق که ممکن است حتی یک روستا باشد ورود میکنیم.
طرحهای اشتغالزای قبلی که به نتیجه دلخواه نرسیدند. چه تضمینی است که طرح تکاپو موفق شود؟
برای کارهای اجتماعی هیچ وقت نمیتوان ضمانت داد. اگر کسی برای چنین کارهایی ضمانت داد مطمئن باشید شناخت کافی از فرآیند کار ندارد. یک فعالیت توسعه اجتماعی و اقتصادی پارامترهای زیادی دارد اما نکتهای که ما را امیدوار میکند که شاید بتوانیم بخشی از چالشهای اشتغال را از پیشرو برداریم این است که میخواهیم در حد منطقه عمل کنیم. یک طرح در سطح ملی تعریف نکردیم که همه براساس همان طرح پیش روند. برحسب موضوع کسب و کار خاص در یک منطقه خاص ما برنامهریزی کردیم. برای پیگیری کار هم ما نفر گذاشتیم، دستگاههای استانی را تجهیز میکنیم و به لحاظ عملیاتی یک نظام پایش و ارزیابی هم خواهیم داشت که وظیفهاش این است که اگر لازم باشد در طول عملیات تغییراتی انجام شود مستندات را بدهد تا بتوانیم اقدام کنیم. عمده طرحهای قبلی معمولا فاقد نظام پایش بودند. مثلا درباره بنگاههای زودبازده ما انتهای کار رفتیم بررسی کردیم که چقدر منابع اختصاص یافته و چقدر انحراف داشته و چقدر موفق بوده. همچنین طرحهای قبلی عمده کارشان توزیع پولهای تسهیلاتی توسط بانکها بوده. بانکها هم در این سالهای اخیر علاقهای به ورود به این طرحها نداشتند. چون وقتی طرحی وابسته به بانک باشد عملا به شکست میانجامد. اما در طرح تکاپو، بانک آخرین لایه ورود به طرح است.
یکی از مشکلات ما همیشه عملکرد مدیران میانی بوده. آیا درخصوص همکاری و توانایی این مدیران در طرح تکاپو نگران نیستید؟
ما سعی میکنیم به مدیران در قالب کارگاههای آموزشی جزییات طرح را بشناسانیم. به صورت تئوریک هم به مدیران آموزش نمیدهیم. بلکه سعی میکنیم در اجرای یک الگو توافق ایجاد کنیم. ما سعی داریم با برگزاری کلاسهای متعدد حساسیت را در مدیران استانی ایجاد کنیم. اگر این حساسیت را ایجاد کنیم کارها راحتتر میشود. چون خود افراد دانش ابتدایی را دارند که بتوانند مشارکت کنند. الان هم که دارم با شما صحبت میکنم یکسال است که مراحل آمادهسازی ما در قالب 5 دوره آموزشی طول کشیده تا وارد مرحله عملیاتی شویم.
کلاسهای آموزشیتان در چه سطحی بوده؟
در سطح مدیران استانی، مدیران وزارتخانه و همینطور مدیران بخش خصوصی. چون برای اجرای پروژههای طرح تکاپو به همکاری این سه سطح نیازمندیم. کلاسهای آموزشی ما همچنان ادامه خواهد داشت حتی وقتی طرح اجرا شود. چون در لایههای مختلف اجرای طرح ما به آموزشهای بعدی نیازمندیم. یک مقدار که طرح را جلو بردیم سعی میکنیم انتقال تجربه هم شکل بگیرد. سعی میکنیم تجربههای موفق و ناموفق را با متولیان طرح در استانهای مختلف به اشتراک بگذاریم.
شما استانها را برای اجرای طرح شناسایی میکنید یا استانها تقاضای مشارکت میدهند؟
در اینکه مدیران استانها طرح بدهند ممانعتی نیست اما ما یک ساختاری داریم که یک تیم اجرایی از بخش خصوصی را در استان فعال میکنیم که این تیم با همکاری صندوق مهر امام رضا و اداره کل کار استان تشکیل یک مجموعه کاری را میدهند تا مطالعات شناختی اولیه را انجام دهند و از دل این مطالعات، طرحهایی که قابلیت تحریک دینامیک اشتغال استان را دارند شناسایی میشوند. ما همانطور که گفتم در 5 استان شروع به کار کردیم و هرگاه کار اجرایی در این استانها شروع شد و به مراحل نهایی رسید. سراغ استانهای دیگر هم میرویم. چون ترجیح میدهیم کار را نیمهکاره را رها نکنیم. در عین حال باید بگویم کارهای مقدماتی و مطالعاتی استان کرمانشاه را به خاطر وضع بد اشتغالش شروع کردهایم.