شماره ۳۰۶۰ | ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
صفحه را ببند
واشنگتن به‌دنبال احیای مذاکرات هسته‌ای است؟
چالش‌های از سر‌گیری مذاکرات هسته‌ای

گروه سیاسی | روزنامه کویتی الجریده به‌تازگی، به نقل از یک منبع ناشناس ایرانی، مدعی شده است آمریکا پس از تنش‌های اخیر میان ایران و اسرائیل و التهابات منطقه‌ای، اقدام به ارسال نامه‌ای برای ایران کرده است و در این نامه خواستار از سرگیری مذاکرات هسته‌ای برای احیای برجام و رسیدن به توافق، پس از دستیابی به تفاهم‌های امنیتی شده است. الجریده بدون ذکر نام این مقام، او را یک مقام بلندپایه شورای‌عالی امنیت ملی ایران معرفی کرده است. پس از ادعای الجریده، ودانت پاتل، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در واکنش به این مسئله گفته است: «من در مورد راه‌های ارتباط خود با ایران ابراز نظر نمی‌کنم، اما باید بگویم ما در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیستیم.»  آمریکا در سال‌های اخیر رویکردی تکراری در مذاکرات هسته‌ای داشته است. خاصه پس از توقف مذاکرات در پاییز ١۴٠١ و در پی اغتشاشات پس از فوت مهسا امینی این رویکرد چشمگیر بوده است؛ ارسال پالس مذاکراتی مخفیانه برای ایران و تکذیب آن در محافل رسمی و آشکار دیپلماتیک. در سال‌های اجرای برجام، آمریکا تلاش گسترده‌ای برای گره زدن پرونده هسته‌ای ایران به مسائل منطقه‌ای داشت؛ پروژه‌ای که در آن سال‌ها تحت عنوان برجام ٢ خوانده می‌شد. بر این اساس، مذاکرات هسته‌ای مقدمه‌ای برای مذاکرات منطقه‌ای بوده و آمریکا بنا داشت با هدف مهار قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی به توافقی دست یابد که در نتیجه آن با خیال راحت به تامین امنیت اسرائیل و گسترش نفوذ و نقش‌آفرینی برخی اعراب بپردازد و نقش ایران در تحولات منطقه‌ای را کاهش دهد. این رویکرد پس از به هم خوردن برجام نیز حفظ شد و آمریکای ترامپ درصدد بود که توافق هسته‌ای را با امتیازات کمتر برای ایران و در کنار محدود کردن قدرت منطقه‌ای ایران پیش ببرد. با روی کارآمدن بایدن و سیاست تعلل در مذاکرات و تلاش برای حفظ کانال‌های مذاکراتی، ازجمله کانال مسقط، در نهایت آمریکا در سال ١۴٠١ به پای میز مذاکره آمد، اما وقوع اغتشاشات و تکانه‌های ارزی این توهم را در آمریکا ایجاد کرد که تحت فشار، از ایران امتیازات بیشتری بگیرد.
با وقوع جنگ غزه، صحبت از مذاکرات هسته‌ای از سوی آمریکا برای مقامات این کشور بسیار سخت شد، اما به‌نظر می‌رسد روند تحولات منطقه‌ای، تاب‌آوری اقتصادی ایران، وضعیت وخیم اسرائیل و صدای پای ترامپ آمریکایی‌ها را به این نتیجه رسانده است که تلاشی برای احیای مذاکرات داشته باشند و در کنار آن نیم‌نگاهی به حل تنش‌های منطقه‌ای.
واشنگتن اما برای احیای مذاکرات با دو چالش جدی مواجه است:
١-  جنگ غزه و التهاب منطقه سبب شده است آمریکا برای مذاکرات آشکار با ایران دچار چالش جدی شود. اصرار نتانیاهو به ادامه جنگ و فرسایشی شدن جنگ در غزه، و تعهد آمریکا به حفظ موقعیت و کمک به اسرائیل از یک سو و هزینه‌های این مسئله ازجمله ضربه انصارالله یمن به اقتصاد جهان و ضربات مقاومت عراق به پایگاه‌های آمریکا در کنار توسعه برنامه هسته‌ای ایران سبب شده است واشنگتن بین حفظ موقعیت اسرائیل و تلاش برای به نتیجه رساندن طرح‌های نتانیاهو با مدیریت تحولات منطقه‌ای و به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای با ایران و بازنمایی آن به‌عنوان یک پیروزی در کارنامه بایدن، دچار سردرگمی شود.
٢- آمریکا درصورت تمایل جدی‌تر به احیای مذاکرات هسته‌ای و کنارگذاشتن تکذیب‌های ظاهری با خشم محافل اسرائیلی مواجه می‌شود. لذا بعید نیست به سمت تعیین تکلیف جنگ غزه و آینده نتانیاهو پیش برود. این مسئله نیز ریسک بالایی برای دولت بایدن دارد، چرا که هم باید به دخالت آشکارتر در تحولات داخلی اسرائیلی و مدیریت جنگ غزه به سمت آتش‌بس، بدون تحقق اهداف نتانیاهو بپردازد و هم احتمال احتیاط ایران و به نتیجه نرسیدن مذاکرات تا پیش از انتخابات ٢٠٢۴ را بپذیرد. ذبح منافع اسرائیل برای توافق با ایران و به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای، ضربه‌ای کاری برای بایدن پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٠٢۴ خواهد بود. در مجموع، می‌توان گفت آمریکا به‌دنبال گره زدن مذاکرات هسته‌ای و منطقه‌ای بود و ایران مخالف این مسئله بوده و همچنان است. اما آمریکا برای حصول توافق یا زمینه‌سازی برای تسهیل و از سرگیری مذاکرات، ناچار به حل مسائل منطقه‌ای و تن دادن به ریسک درگیری و اختلاف با رژیم صهیونیستی و لابی‌های اسرائیلی است.


تعداد بازدید :  198