شماره ۵۰۸ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۴ اسفند
صفحه را ببند
مردم هنوز سازمان‌هاي مردم نهاد را نمي‌شناسند

محمدعلي اينانلو  فعال محيط‌زيست

نمی‌توان به علاقه و كار سازمان‌هاي مردم‌نهاد احترام نگذاشت  اما متاسفانه این سازمان‌ها مگر در موارد بسيار خاص(مثلا جمعيت يوز كه تاحدي در كارشان موفق بوده‌اند) به دلايل مختلف در كارهايي كه هدف به‌سرانجام‌رساندنش را داشته‌اند، موفق نبوده‌اند. برای مثال سازمان‌هاي مردم نهادي كه به صورت عام و بدون هيچ هدف خاصي فعاليت مي‌كنند و فقط اسم خودشان را سازمان‌های مردم‌نهاد طرفدار محيط‌زيست مي‌گذارند، نه در كارشان موفق بوده‌اند و نه مردم از آنها شناخت كافي دارند. به نظر من در اين مورد دو كاستي مهم وجود دارد. برخي مواقع افرادي خاص، سازمان مردم نهادي را تشكيل مي‌دهند و با هدف معروف شدن و به‌دست‌آوردن منابع مالي احتمالي كه از سوي سازمان محيط‌زيست و دولت پرداخت مي‌شود، تعدادي جوان را دور خود جمع مي‌كنند. بعد از آن‌كه به موفقيت مورد انتظار دست پيدا نمي‌كنند، كار را رها مي‌كنند و مي‌روند و جوان‌ها هم سرخورده مي‌شوند.
با اين وجود اما بزرگترين آفتي كه ان‌جی‌اوهاي ما را (به ویژه در زمينه محيط‌زيست) تهديد مي‌كند، عدم آموزش است. آنها به‌طور كلي نمي‌دانند مي‌خواهند درباره چه چيزي صحبت كنند يا به فعاليت بپردازند. شخصا ميان ان‌جی‌اوهاي ايراني افراد كمي را ديده‌ام كه داراي مطالعه تخصصي باشند. بيشتر آنها گاهي رفتاري احساسی از خود نشان می‌دهند. با توجه به مسافرت‌هايي كه به خارج از كشور رفته‌ام آشنايي دورادوري با ان‌جی‌اوهاي فعال در كشورهاي مختلف دارم. از اين رهگذر است كه به نظر من تفاوت عمده‌اي كه بين ان‌جی‌اوهاي ايراني و خارجي وجود دارد مربوط به مقوله آموزش است. بيشتر سازمان‌هاي فعال در ايران اين آموزش را نديده‌اند كه براي رسيدن به هدف خود، بايد به دنبال چه چيزي باشند، آنها چرايي و چگونگي اين موضوع را هم نمي‌دانند و در مورد راه رسيدن به هدف آگاهي ندارند. به نظر من راه صحيح از مسیر احساساتی شدن نمی‌گذرد. در كشور ژاپن اگر ان‌جی‌اویي براي ممنوع كردن قتل‌عام نهنگ‌ها به وجود بيايد، در مورد نهنگ مطالعه كرده و اين موجود را می‌شناسد. اعضاي اين سازمان مردم‌نهاد مي‌دانند كه نهنگ به چه سرزمين‌هايي مهاجرت مي‌كند و چه مكان‌هايي را براي استراحت انتخاب مي‌كند. اين در حالي است كه در ايران ما اعضاي ان‌جی‌اوایي كه درباره حيات‌وحش ابراز نگراني مي‌كنند، تا به حال در طول دوران زندگي خود قوچ يا ميش نديده‌اند. هرچه مي‌دانند از شنيده‌هايشان به‌دست آمده است. به نظر من اولين مانعي كه بر سر راه سازمان‌هاي مردم نهاد مدني قابل طرح است، عدم شناخت مردم از فلسفه سازمان‌هاي مردم‌نهاد است. مردم ما نمي‌دانند وقتي يك سازمان مردم‌نهاد براي مسأله‌اي اجتماعي (مثل محيط‌زيست) تشكيل مي‌شود، به‌طور كلي داراي چه اهدافي است. با اين وجود اما بيشترين مانع را عدم مطالعه خود اعضا و مسائل مالي می‌دانم. سازمان‌هاي مردم‌نهاد بعد از تشكيل بايد ماموريت‌هايي به عهده بگيرند. به‌عنوان مثال اگر بخواهند براي نجات فوك‌هاي درياي مازندران تلاش كنند، لازم است چند روز در آنجا مستقر شوند. آنها از حداقل پولي كه براي مسافرت به آن منطقه لازم است هم بي‌بهره‌اند. با اين وجود مشكلات مالي هم تاحدود زيادي معلول عدم‌شناخت سازمان‌هاي مردم‌نهاد ميان مردم است كه در اين بين نقش علت را ايفا مي‌كند. مردم براي كمك مالي به سازمان‌هاي مردم‌نهاد بايد در ابتدا اين ان‌جی‌اوها را بشناسند. رفتار اصلي مردم در مواجهه با سازمان‌هاي مردم نهاد از دو جنبه اساسي قابل بررسي است. يكي اينكه مردم اصولا چيزي به اسم سازمان مردم‌نهاد را به خوبي نشناخته‌اند. از سوي ديگر مردم ما در اين زمينه به قدري مار گزيده شده‌اند كه از ريسمان سياه و سفيد هم مي‌ترسند. هر جمعيتي كه تشكيل مي‌شود حتي اگر هدفش هم خير باشد، براي انجام ماموريت‌هايش (مثلا محافظت از درياچه اروميه) نياز مالي دارد. بعد از آن‌كه اعضا از مردم كمك مي‌خواهند، مردم در ابتدا فكر مي‌كنند دكاني باز شده كه برخي افراد مي‌خواهند با استفاده از آن جيب خودشان را پر پول كنند. بنابراين بايد تا حدودي هم حق را به مردم بدهيم. جا افتادن بنيادی به نام سازمان مردم نهاد در ايران يك فرآيند زمانبر است. به همين خاطر است كه معتقدم افرادي كه مي‌خواهند در اين مسير گام بردارند، هم بايد صبوري كنند و هم بايد در مسير خود حضور پررنگي داشته باشند. آنها بايد تمام سعي خود را به كار گيرند تا فعاليت‌ها و اهداف خود را از طريق رسانه‌هاي ارتباط جمعي به مردم بشناسانند. در گام اول بايد فلسفه اين موضوع را جا بيندازند و به اين سوال پاسخ دهند كه آيا اصولا وجود ان‌جی‌اوها و خاصه سازمانمردم‌نهاد آنها لازم است يا نه؟ در ادامه بايد به معرفي خودشان بپردازند. با كمال تاسف بايد به اين نكته هم بپردازيم كه در شرايط كنوني صداوسیما به سازمان‌هاي مردم‌نهاد باور كافي را ندارد و هيچ رسانه‌اي هم مثل این رسانه قدرت معرفي اين سازمان‌ها را ندارد. تلويزيون بايد ديد خود در مورد اين سازمان‌ها را اصلاح كند و فضا را براي معرفي آنها فراهم آورد.

 


تعداد بازدید :  221