فاطمه رحمدل روزنامهنگار
داستان هاي اجتماعي، داستان سياسي نيستند. نويسنده آن ها نيز آدمي سياسي نيست. داستان هاي اجتماعي، بزرگ ترين هدفشان را، آسيب شناسي و نشانه شناسي مصائب اجتماعي و مردمي قرار داده و با بيان واقعيت هايي كه مردم يك جامعه با آن دست و پنجه نرم مي كنند، در پي ترميم، تصحيح و يا تلنگري به جامعه اند؛ براي آنكه شايد جامعه، آسيب هاي خودش را بشناسد و براي آن چاره اي بيانديشد يا آنكه تاريخ از اين آسيب ها آگاهي داشته باشد. در اين ستون و ستون هاي پس از اين، گه گاه به معرفي برخي از بهترين و شناخته شده ترين داستان هاي اجتماعي خواهيم پرداخت
خوشههای خشم، جان اشتاین بک
این رمان در محکومیت بیعدالتی و روایت سفر طولانی یک خانواده تنگ دست آمریکایی است که به امید زندگی بهتر و یافتن کار، سرپناه و... به کالیفرنیا مهاجرت میکنند و حاضرند براي هر مزدي كار كنند تا شكمشان سير شود. اما اوضاع آنگونه که آنها پیشبینی میکنند پیش نمیرود. اتفاقات این رمان در دهه 30 میلادی و در سالهای پس از بحران اقتصادی بزرگ آمریکا روی میدهد. این کتاب به دلیل حقیقتگویی و همدردی با قشر پايین جامعه و بیان وضع اجتماعی مردم جای خود را در میان مخاطبان باز کرد و خوانندههای زیادی داشت.
جان اشتاین بک این رمان را در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد. وی برای نگارش این رمان برنده جایزه پولیتزر شد. این رمان هماکنون جزو 40 اثر کلاسیک سده بیستم بهشمار میآید. این کتاب در ایران توسط شاهرخ مسکوب و عبدالرحیم احمدی به فارسی ترجمه شده است.
رمان «در اعماق اجتماع»، ماکسیم گورکی، برگردان عبدالحسن نوشین
ماکسیم گورکی این نمایشنامه را در سال 1902 و با این قصد نوشت تا زندگی پوچ و نفرتانگیز لایههایی از اجتماع خود را به تصویر بکشد. درواقع این نمایشنامه تابلويي از زندگي مردمي است كه در عمق اجتماع دست و پا ميزنند. از اینرو وی زندگی افراد پست و فرومایه اجتماع خود را ترسیم میکند و اشخاصی همچون میخاییل ایوانود، مالک خانه و دخمهای را به صحنه میآورد که به اشخاص بیخانمان کرایه میدهد. در مقدمه کتاب تصریح شده است: «آنچه این نمایشنامه را برای مترجم حایز اهمیت ساخته توصیف دقیق گورکی از راز و نیازها، امید و آرزوها، شیوه زندگی و خشم و یأس آدمهای اعماق اجتماعی است، همچون افرادی که در سطح اجتماعی زندگی میکنند با رویاهایشان که به واقعیت میپیوندد یا نه در تردید و تزلزل هستند.
«تهران مخوف»، مشفق کاظمی
تهران مخوف درحقیقت نخستین رمان اجتماعی ایرانی به شمار میرود که به بیان مفاسد درونی جامعه ایران اواخر عهد قاجار و اوایل عهد پهلوی پرداخته است. نویسنده با توصیف فساد و فحشا و ناامنی اجتماعی در سالهای پس از مشروطیت درواقع یأس عمومی ناشی از به نتیجه نرسیدن انقلاب مشروطه را بیان میکند. رمان نخست به صورت پاورقی در روزنامه ستاره ایران منتشر شد و بعدا به صورت کتاب درآمد و تأثیر عمیقی بر روند رمان اجتماعی ایران داشت. تهران مخوف قصه جوانی به نام فرخ است. او آرزوی ازدواج با دخترعمه خود مهين را در سر دارد و در راه رسیدن به این هدف با مشکلات زیادی روبهرو میشود و ماجراهایی بر او میگذرد، گره خوردن سرنوشت آنها با مقطعي حساس از تاريخ ايران؛ مقطعي که در آن، اشرافيت سنتي قاجار، دارد جاي خود را به طبقهاي جديد ميدهد.
سمک عیار، فرامرزابن خداداد ارجانی
سمک عیار رمانی مشهور و قدیمی به زبان فارسی است. کتاب سمک عيار از قديمیترين نمونههای داستانپردازی در ادبيات فارسی قرن ششم به شمار میآيد. داستانهايي که شکلی عاميانه داشته و اغلب در ساليان دراز سينه به سينه در ميان مردم این سرزمين گشته و موجبات شادمانی و سرگرمی آنان را فراهم آورده است. نام مولف يا جامع داستان سمك عيار در مقدمه جلد سوم «فرامرز بن خداد بن عبدلله الكاتب الارجاني» ذكر شده است كه گويا اين داستان را از زبان يكي از قصاصان به نام «صدقه بن ابي القاسم» فراهم و تحرير كرده است.
در اين داستان علاوه بر شرح دلاوريهاي عياران و جوانمردان به آداب و رسوم و اصول اخلاقي رايج در ميان اين گروه نيز اشاره شده است. انعكاس آداب و رسوم اجتماعي در جايجاي داستان به شكلی مفصل قابل مشاهده است.
بهطوركلي در داستان سمك عيار با گروهي از عياران مواجه ميشويم که سمك عيار نيز از اعضاي اين گروه است. اين گروه از عياران كه به آنها عنوان جوانمرد نيز اطلاق ميشود شطارت و جلادت عياري و بهرهگيري از حيلتهاي عياران را در راستاي اصول اخلاقي جوانمردي به كار ميبندند و درواقع عياري را در خدمت جوانمردي به كار ميگيرند. صحنههای این داستان در ایران و سرزمینهای نزدیک به آن اتفاق میافتند. بیشتر شخصیتها و قهرمانان این کتاب نامهای ایرانی دارند.
«دکتر غلامحسين يوسفی در رابطه با این کتاب این چنین مینویسد:
بهترين فايدهاي که در زمينه مطالعات اجتماعي از اين کتاب حاصل ميشود، پي بردن به سازمانهاي عياري، اصول تربيت، اخلاق و رفتار، آداب و رسوم و مقررات، سلسله مراتب عياران، اسباب و ابزار کار، چارهگيريها و تدبيرها، مقام اجتماعي و پيوستگي آنها با يکديگر در شهرها و کشورهاي مختلف است.
یکی بود یکی نبود، محمدعلی جمالزاده
کتاب یکی بود یکی نبود، نخستین مجموعه داستانهای کوتاه ایرانی است که در سال 1300 خورشیدی در برلین منتشر شد. این کتاب، شامل 7 داستان کوتاه است به نامهای:« فارسی شکر است»، «رجل سیاسی»،«دوستی خاله خرسه»، «درددل ملا قربانعلی»، «بیله دیگ بیله»، «چغندر»، «ویلان الدوله»،« کباب غاز».
جمالزاده را به خاطر چاپ این کتاب آغازگر سبک واقعگرایی در نثر معاصر فارسی دانستهاند. داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است.
جمالزاده در این کتاب به جامعه ایرانی و مسائل اجتماعی ایران از دریچه چشم خود نگریسته و پرداخته است. محمدعلی جمالزاده را هم راه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. داستان کوتاه «فارسی شکر است» را که در کتاب یکی بود یکی نبود او چاپ شده است، عموما بهعنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوه غربی میشمارند. او در مقدمه این کتاب مواکدا بیان میکند که کاربرد ادبیات مدرن، نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیتهای اجتماعی است.
آثار جمالزاده در نثر فارسی و قصهنویسی را نه میشود با آثار بعد از او و نه با آثار نویسندگان اروپایی همدورهاش در ابتدای قرن بیستم، مقایسه کرد.
سهگانه محمد مسعود
محمد مسعود با نام مستعار «م.مدهاتی» (متولد ۱۲۸۴) روزنامهنگار و رماننویس ایرانی و مدیر روزنامه مرد امروز بود. وی که فارغالتحصیل روزنامهنگاری از بلژیک بود، کار مطبوعاتی خود را از روزنامه اطلاعات آغاز کرد و با بسیاری از نشریات همکاری داشت. مسعود در كنار روزنامهنگاري براي بيان مشكلات اجتماعي و اعتراض به وضع موجود رمانهايی نوشت. او در رمانهایش، فساد اجتماعی دوره رضا شاه را با خشم مورد حمله قرارداد و جوانان سرگردانی را توصیف کرد که عمرشان با کار بیهوده و گشت و گذار در محلات پست شهر، تباه میکنند.
رمانهاي سهگانه او عبارتند از: «تفریحات شب»، در« تلاش معاش» و« اشرف مخلوقات». مسعود در رمانهای سهگانهاش در نوع ادبي رمان اجتماعي طبعآزمايي كرده است. اين سه رمان درواقع مكمل هم هستند و جمعا طرحی كلی از سیمای زندگی و روابط اقتصادی و انسانی زمانش را با زبانی رك و بیپروا ترسیم میكنند. محیط این سهگانه كوچه و پسكوچهها، میخانه، بازارها، ادارات یا مدارس دلمرده است. آدمهای قصهها به امراض روحی و جسمی گرفتارند: بیماریهای مقاربتی، سل، ترس از تنهایی، وحشت از آینده و میل به بیعاری و خودكشی.
دل کور، اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح ۱۳۱۳ در تهران داستاننویس و مترجم ایرانی بود. رمانهای شراب خام، داستان جاوید، ثریا در اغما و درد سیاوش از مهــمتــریـن آثار او بهشـمـار میرونـد.
عدهای دل کور را بهترین اثر زنده یاد فصیح میدانند رمانی که در آن نویسنده نشان میدهد که چگونه قدرت داستان سرایی، صرف نظر از ارزش ادبی اثر، خواننده را تا انتها طالب ادامه داستان نگه میدارد.
داستان در مورد زندگی یک خانواده بازاری و سنتی در محله قدیمی درخونگاه است. حسن آریان، مغازهدار خوش قلبی است که مغازههای زیادی دارد و همچنین فرزندان زیاد. مختار پسر اول از نظر هوشی کند ذهن و بسیار پولپرست و آماده به انجام هر جنایتی است. علی پسر دوم از قشر بازاری متنفر و به دنبال اداری شدن است. رسول پسر سوم بسیار باهوش و شدیدا خوش قلب است و صادق پسر آخر نیز دکتر است که راوی قصه خود و خانوادهاش است.
مدیر مدرسه، جلال آلاحمد
تحسین شدهترین داستان بلند آلاحمد است. «مدیر مدرسه» (1337) داستانی از پایان یافتن سالهای شور و شوق است. روشنفکری که پیشبینیهای آرمانیاش نادرست از کار درآمده و کودتا آخرین توان و امید را از او گرفته است، به دنبال گوشه دنجی است.
داستان با ورود پرخاشگرانه مدیر به اتاق رئیس فرهنگ آغاز میشود. آلاحمد از اولین صحنهها پرورش شخصیت قهرمان داستان را شروع کرده است. مدیر که ارزشی در دور و بر خود و کارش نمیبیند، کلافه، عصبانی و بیگانه است؛ بیگانگی نسبت به واقعیتی که آرزوهای او را تاب نمیآورد، او را به عصیانی نیهیلیستی میکشاند. مدیر به مرور با مدرسه، معلمان، شاگردان و خانوادههای آنها آشنا میشود. همزمان با این آشنایی داستان به آرامی گسترش مییابد، حادثهها یکی پس از دیگری از راه میرسند و طرح داستان را میگسترانند. هر حادثه پدیدآورنده حادثه بعدی میشود و همین به داستان تداوم و هماهنگی میبخشد. هر حادثه، مدیر را با گوشهای از دشواری کار آشنا میکند.
دختر رعیت، محمود اعتمادزاده
اعتمادزاده، نويسنده و مترجم با نام مستعار بهآذين در بیستوسوم دىماه سال ۱۲۹۳خورشيدی در کوی خمران چهلتن شهر رشت به دنيا آمد. در رمان دختر رعیت بهآذین سعی بر این دارد که به بهانه روایت زندگی دختری به نام صغری که کلفت خانه اربابی است شرایط اجتماعی حاکم و سیر تحولات سیاسی آن روزگار کشور بهویژه رشت را روایت کند. او با اسلوبي صاف كوشيده است ابعاد عينی و درونی ماجرا را با حوادث تاريخي ربط دهد. داستان با احمدگل آغاز میشود. احمدگل رعیتی دهاتی است و روی زمینهای خانی کار میکند و سهمی به اندازه گذران روزگار میگیرد و باقی را به ارباب تحویل میدهد و هر روز گرسنه و فقیرتر از دیروز میشود. همسرش تسلیم مرگ شده و از او دو دختر به نامهای خدیجه و صغری به یادگار مانده است. خدیجه کلفت خانه ارباب(حاج ابراهیم) در رشت شده است. تنها مونس و همدم او طفل (6-5 ساله) بياندازه شبیه به مادر یعنی صغری است که او را هم دست ارباب از او جدا میکند و به خانه برادر ارباب (حاج احمد) که خود ارباب است، میفرستد. از مطالب جالب در این رمان بکارگیری نوعی زبان خاص است. اگرچه تمام روایت فارسی انجام میشود و جز معدودی شعر و چند کلمه دیکر کلمات گیلکی در داستان نمیبینیم اما لحن و چینش کلمات کاملا گیلکی است که این هم یکی از جذابیتهای این رمان است که با وجود فارسی بودن آن چینش گویش گیلکی در آن رعایت شده است.
سیاحتنامه ابراهیمبیگ
سیاحتنامه ابراهیمبیگ نام کتاب سفرنامهای به فارسی از زینالعابدین مراغهای است که حدود سال ۱۳۲۱ هجری - قمری در استانبول منتشر شد. این کتاب تأثیر زیادی در آگاهی اجتماعی و سیاسی جامعه ایران در آستانه جنبش مشروطه ایران داشته است این کتاب همچون سرگذشت حاجي بابا اصفهاني تأليف جيمزموريه و مسالك المحسنين طالبوف در قالب سفرنامه نوشته شده است. هدف نويسنده ارایه تصويري از اوضاع اجتماعي، فرهنگي و سياسي روزگار خود و نقد آن در جهت بهبود اوضاع بود كه البته زير تأثير شديد آثار شرقشناسان تأليف يافتند. این اثر بيش از آنكه وسيله سرگرمي و تفنن براي خواننده خود باشند، وسيلهاي انتقادي در برخورد با شرایط زمان خويش است كه برآثار روشنفكران بعد از خود و فضاي سياسي، فرهنگي دورههاي بعد تأثير وافر داشته است.
آسیبشناسی ادبیات اجتماعی معاصر با درنگی در باب خشونت و مدارا، علیاکبر رشاد
کتاب «آسیبشناسی ادبیات اجتماعی معاصر با درنگی در باب خشونت و مدارا»، از دو فصل سامان یافته است؛ فصل یکم، عهدهدار بررسی مبانی مدارا از منظر اسلام است و فصل دوم نیز به مفهومشناسی و مصداقپژوهی خشونت و مدارا و حسن و قبح هر یک پرداخته است.
فصل نخست با طرح اجمالی مبانی معرفتشناختی، جهانشناختی و انسانشناختی اسلامی و نیز بیان وحدت دین و حب از دید پیشوایان معصوم، مبانی مدارات را شرح کرده و با اشاره به رفتارشناسی اجتماعی پیامبر اعظم(ص) پایان یافته است. این فصل متن مقالهای است که نویسنده، آن را در کنفرانس «ادیان و صلح و خشونت» که مشترکا از سوی دانشکده بیرمنگام انگلیس و مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنهای ایران برگزار شده بود، ارایه کرده است.
فصل دوم کتاب، با آسیبشناسی ادبیات اجتماعی معاصر ایران، ضمن اشاره به آفاتی همچون «بدفهمی اصطلاحات نوپدید»، «کاربرد نابجای واژگان سیاسی» و«کاربست حربهانگارانه اصطلاحات» برای هر یک از آفات مثالهایی را ذکر کرده است. این فصل نیز متن سخنرانی نویسنده در انجمن فارغالتحصیلان ایرانی در فیلیپین است.