شماره ۳۰۰۸ | ۱۴۰۲ شنبه ۱۴ بهمن
صفحه را ببند
پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در گفت‌وگو با «شهروند»  زوایای مختلف حفظ و تداوم انقلاب اسلامی را بررسی کرد:
انقلاب در مسیر احیای فرهنگ و تمدن اسلامی قرار دارد

مریم رضاخواه| انقلاب اسلامى، حادثه بزرگ قرن بیستم است. انقلابی که با برچيدن بساط نظام 2500 ساله ستم‌شاهي  ظهور پیدا کرد و همزمان به سلطه همه‌جانبه و فراگير نظام سلطه غرب و شرق در ايران پایان داد. انقلاب اسلامی ملت ایران یک رویداد مهم تاریخی و نقطه عطفی در پیشینه این ملت ریشه‌دار است که مبدا تحولات بزرگی شد.
 اما دشمنان با به خطر افتادن منافع خود تاب نمی‌آورند و با به‌کارگیرى همه امکانات می‌کوشند تا این جریان انقلابی را یا متوقف کنند یا تحت کنترل خود درآورند؛ یکى از مهم‌ترین مباحث مربوط به تداوم انقلاب اسلامى، آسیب‌شناسى ارکان انقلاب و بررسی توطئه‌هایى است که ریشه‌هاى انقلاب را تهدید مى‌کند. انقلاب اسلامى با آسیب‌ها و آفت‌هایى مواجه است که درصورت غفلت مردم و مسئولان، به‌تدریج به نابودى کشیده مى‌شود و بدون رفع آنها استمرار انقلاب ممکن نخواهد بود. با توجه به ضرورت آفت‌زدایی، چه تمهیداتی را باید به کار بست تا ضمن یافتن آفات اساسی که پیکره انقلاب را تهدید می‌کند، به رفع و دفع آن همت گمارد. شناخت آسیب‌ها و آفت‌هایى که انقلاب اسلامى ایران را تهدید مى‌کنند، نخستین و اساسى‌ترین قدم در جلوگیرى از پیدایش و رشد آسیب‌هاست.
«شهروند» در گفت‌وگو با قاسم تبریزی، مبارز انقلابی نهضت اسلامی و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، آسیب‌هایی که انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند، بررسی کرده است.  او با بیان اینکه هر حرکت، جنبش و نهضت انقلاب در مسیر حرکت خود دچار آسیب‌ها و آفات می‌شود، گفت: «بر رهبران انقلاب، نظریه‌پردازان، سیاستمداران و مورخان واجب است که برای حفظ اصالت، هویت، اهداف و رسالت انقلاب در مسیر روند انقلاب و ارزیابی و تحلیل منطبق با حقایق و واقعیات تلاش کنند. مسلما در شناخت آفات ابتدا باید ماهیت انقلاب و مبانی نظری و عملی آن مورد توجه قرار گیرد.»
او ادامه داد: «ابتدا این سوال مطرح می‌شود که چرا انقلاب اسلامی صورت گرفت و عوامل پیروزی آن چه بود؟»
پیروزی انقلاب اسلامی مانند همه پدیده‌های تاریخی معلول مجموعه‌ای از زمینه‌ها و علت‌هاست. استقرار هر انقلابی باید عوامل و عناصری داشته باشد و اگر این عوامل نباشد، انقلابی نمی‌تواند موفق و مستمر باشد. امام خمینی به عنوان واضع مکتب انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران چندین عامل را موثر در پیروزی انقلاب می‌داند که بررسی این عوامل از منظر بنیان‌گذار و رهبر انقلاب قابل توجه است.
 
آفات و آسیب‌هایی که انقلاب را تهدید می‌کند
به گفته  قاسم تبریزی، آفت‌هایی که انقلاب‌ها و نهضت‌های اسلامی را همواره تهدید می‌کنند.‌ انقلاب اسلامی ایران، با تمام دستاوردها و عظمتی که دارد، آسیب‌های جدی‌ای را نیز در پیش‌روی خود دارد که بی‌توجهی به این آسیب‌ها می‌تواند تمام آن دستاوردها را بر باد دهد. اصولا هر حرکت اجتماعی که ابعاد وسیع‌تری دارد و دستاوردهای بزرگ‌تری را به ارمغان آورده است، دشمنان بزرگ‌تری، هم در عرصه داخل کشور و هم در عرصه جهانی دارد. از این‌رو، پرداختن به این بحث می‌تواند زوایای مختلف نفوذ دشمنان داخلی و خارجی به نظام اسلامی را نشان دهد و سدی در برابر نفوذ بیگانگان و اجانب ایجاد کند. اگر به آسيب‌زدايي و آفت‌زدايي انقلاب توجه نشود، آسيب‌ها و موانع، حركت تكاملي و رو به توسعه آن را سد مي‌كنند و تحقق اهداف آن را به تاخير انداخته يا ناممكن مي‌کنند. شايد به تعداد اهدافي كه هر انقلاب و جامعه و حكومتی دنبال مي‌كند بتوان آسيب‌ها و موانعي را پيش‌بيني كرد.
قاسم تبریزی از آثار به جا مانده از بزرگان انقلاب در این زمینه گفت: «شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در کتاب «نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر» در مورد آفت‌های یک انقلاب نوشته است.
آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی، جامعه‌شناس دینی هم در این‌خصوص تحلیل مفصلی انجام داده است. مقام معظم رهبری و شهید آیت‌الله سیدمحمد بهشتی هم در مباحث مختلف به آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی توجه و تاکید کرده‌اند که باید انقلاب، نظام و جامعه اسلامي به آسيب‌زدايي و آفت‌زدايي توجه كافي کند.»
این تاریخ‌نگار پیشکسوت انقلاب از مهم‌ترین آفات انقلاب اسلامی گفت:
 فراموشی اهداف و رسالت انقلاب اسلامی: انقلاب دارای اهدافی همچون حاکمیت قوانین اسلامی، استقلال در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، اقامه عدالت اجتماعی در پرتو قانون‌گرایی، قانون‌پذیری در تمامی ابعاد حاکمیت و زندگی جامعه است.
  حفظ اصالت مکتب اسلام با ایدئولوژی انقلاب اسلامی: محوری‌ترین، عمیق‌ترین و اصلی‌ترین مولفه هویتی انقلاب اسلامی، «اسلام» است که در شکل‌دهی ایدئولوژی انقلاب، ایجاد و تعمیق انگیزه‌های انقلابی، ترسیم مسیر و کیفیت مبارزات و تعیین چارچوب‌های راهبردی نظامِ برآمده از انقلاب، نقش اساسی و بی‌بدیل داشته و دارد.  باید از گرایش به مکاتب شرقی و غربی یا آمیخته‌شده مبانی انقلاب به ایدئولوژی‌های مارکسیستی، ناسیونالیستی، اومانیستی، سوسیالیستی، لیبراستی و دیگر اندیشه‌ها که خطر انحراف و انحطاط جامعه را همراه دارد، حذر کرد.
  عدم اقامه عدالت اجتماعی: یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبران پس از توحید و گسترش مبانی دینی، اقامه عدالت اجتماعی است، به‌خصوص در اسلام که از اهداف حکومت اسلامی دوران پیامبر(ص) و امام زمان (عج) مجاهدت و مبارزه در عدالت اجتماعی بود. دولتمردان در اجرای عدالت اجتماعی باید  از هر گونه تک‌روی خودمحوری اجتناب کنند و نهایت جامعه به یک آرامش، آسایش و برخورداری از عدالت الهی برسد و این جز مجازات متصدیان به بیت‌المال مسلمین و انتخاب دولتمردان و مجریان صالح و حضور در صحنه دین، سیاست و جامعه امکان‌پذیر نیست.
  نیمه‌تمام ماندن برنامه‌های انقلاب اسلامی: با توجه به مبانی انقلاب و روش رهبری باید اهداف رسالت انقلاب در تمامی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی تحقق یابد.
  فراموش‌کردن دشمنی دشمنان: هر انقلاب، جامعه و حکومت دارای دشمنان، معارضان و محاربان در سطح جهانی و عوامل آن در داخل است. اصل انقلاب اسلامی که حرکتی در تقابل با استعمار و استکبار جهانی است، مسلما دشمنانی هم به دنبال براندازی و انحراف سقوط نظام دارد.
6- اختلاف و تفرقه: در میان نیروهای انقلابی در مرحله اول در میان جامعه حرکت پیروزی انقلاب با اتحاد و وحدت کلمه صورت گرفت. جمعیت انقلابی همگان یک شعار، یک هدف، یک رهبر و یک آینده را فریاد زدند. پیروزی به دست آمده در پرتو این اتحاد بود. اما با روند بعدی به دلایلی همچون دنیاطلبی، ریاطلبی، قدرت‌طلبی، شهرت‌طلبی و سهم‌خواهی جمعی را زمین‌گیر می‌کند و باعث تنش، تفرقه و جدایی‌ها می‌شود.
او در ادامه افزود: «سستی ایمان و فراموش‌کردن اهداف، ماهیت رسالت انقلاب نیست. نیروهای انقلابی به دلایل گوناگون که نیاز به بحث مستقل دارد، نه‌تنها از انقلاب فاصله می‌گیرند که بعضا در برابر انقلاب می‌ایستند.»
شاید بخشی از جامعه فریب توطئه‌ها، شایعات و تحلیل‌های مادی سکولاریستی دشمنان را بخورند و تحت‌تاثیر آن اصل را فراموش کنند.
انسانی که اعتقاد به اسلام و مبانی عالیه تعالیم اسلامی داشته باشد، به عنوان تکلیف دینی باید از انقلاب دفاع کند، حتی اگر اعتقادی به دین هم نداشته برای حفظ استقلال ملی، اقتدار ملی و وحدت ملی باید اصل را دفاع از انقلاب و نظام قرار دهد.
نفس اختلاف امری طبیعی و غیرقابل انکار است و در عین حال، می‏تواند زاینده پیشرفت و ترقی نیز باشد، مشروط بر آنکه از آثار منفی و انحرافی آن اجتناب شود و این شرط، زمانی تحقق خواهد یافت که انقلابیون مسلمان از جاده تقوای الهی خارج نشده و به نظرات رهبر و ولایت فقیه متعبدانه پایبند و وفادار باشند.
  جدایی دین از سیاست: یکی از شگردهای توطئه‌های کلان استعمار در دو سده گذشته القای جدایی دین از سیاست بود. جریان‌های استعماری ساخته‌وپرداخته استعمار، وهابیت، بهاییت، قادیانیه، اسماعیلیه و آقا خانیه نیز شعار جدایی دین از سیاست می‌دادند، گرچه ماهیت خودشان سیاسی و در خدمت استعمار بود.
تبریزی بیان کرد: «در نشریات و کتب حتی برخی از اندیشمندان غرب دین را امری خصوصی و مربوط به فرد قلمداد می‌کردند و شاید هم ریشه آن را باید از عصر رنسانس دانست، اما در جامعه ما اندکی قبل از انقلاب، مشروطه زمزمه جدایی دین از سیاست را داشته است. در عصر پهلوی (1299- 1357) نیز به عنوان یک اهرم فشار علیه مراجع و روحانیان جریان‌های اسلامی عمل می‌شد. با نهضت امام بحث دخالت علما در سیاست به عنوان سیره پیامبران و ائمه اطهار(ع) مطرح شد. اگرچه در کتاب کشف اسرار سال‌های (1362 ش) به این موضوع پرداخته بودند.
اما امام خمینی در کتاب ولایت فقیه دخالت در سیاست را امری لازم برای علما دانسته و در سخنرانی‌ها با تکیه بر کلام آیت‌الله سیدحسن مدرس مبنی بر «دیانت ما عین سیاست، سیاست ما عین دیانت است» به سیره و سنن و ائمه اطهار(ع) اشاراتی داشته‌اند. این اصل دین و سیاست بود که حضرت امام، علما، طلاب و جریان‌های اسلامی را به میدان مبارزه آوردند. این اصل امروز باید مورد تفسیر، تحلیل و تبیین قرار گیرد. جدایی دین از سیاست یک فاجعه است. تصور آن انحراف از مسیر قرآن، اسلام و انقلاب اسلامی است.
  عدم توجه به مسائل فرهنگی: انقلاب اسلامی، یک انقلاب ایدئولوژیکی، فرهنگی و فکری است که در مسیر احیای فرهنگ و تمدن اسلامی قرار دارد. بنابراین نیاز به حرکت فرهنگی، جهاد فرهنگی و جهاد تبیین در تمام علوم دارد. از یک سو، در مراکز علمی، حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های کشور و از سوی دیگر، فعالان فرهنگی در موسسات و مراکز تحقیقاتی باید تولید علم داشته باشند. نهادهای رسمی وزارت علوم، وزارت آموزش‌وپرورش، وزارت فرهنگ اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی باید در حرکت‌های فرهنگی، تغذیه فکری جامعه را از پیش از ورود کودکان به مهدکودک تا محققان و کهنسالان دربرگیرند. حرکت با بی‌برنامگی و مقطعی مسئولان یکی از آفات جبران‌ناپذیر است. رسانه‌های صوتی، تصویری  و مکتوب از صداوسیما تا روزنامه‌ها باید جامعه و به‌خصوص نسل جوان را در مسیر شناخت و آگاهی و گواهی تقویت کنند. از روزی که ما شاهد تهاجم فرهنگی هستیم، مسئولیت تولید علم بیشتر از آنچه تصور می‌رود، باید حرکت کند.

مهم‌ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی
این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی 12 اصل در عوامل پیروزی انقلاب اسلامی را بیان کرد:
 
  امداد الهی: به دلیل اسلام‌خواهی، دفاع از حدود الهی و تحقق قوانین الهی، مردم با دست خالی و با مشت‌های گره کرده، در برابر ظلم و ستم شاهنشاهی و استکبار به پیروزی رسیدند.
  ایمان به خدا: ملت مسلمان ایران با ایمان به خدا، اعتقاد به قرآن و اسلام قیام‌خواهی کردند.
  اطاعت از رهبری: این انقلاب بزرگ تحت هدایت و رهبری فعال آیت‌الله خمینی و دیگر علمایی که از وی پیروی می‌کردند، به دست مردم ایران خلق شد. به دلیل مرجعیت، ولایت و تقید رهبری به اسلام و سیره و سنن رسول(الله) و ائمه هدی(ع)، حضرت امام در جایگاه یک فقیه جامع شرایط، این نهضت 1341 را از سال 1341 آغاز کردند و افزون‌بر 15سال مبارزه مستمر علیه استبداد و استعمار و آگاهی و روشنگری ملت را بر عهده داشتند.
  اسلام‌خواهی ملت: یکی از عوامل  پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اسلام‌زدایی شاه و اسلام‌خواهی مردم بود. از ابتدای نهضت، رهبر انقلاب در راه اسلام و برای اسلام حرکت کرد. مردم هم به خاطر دفاع از اسلام و احیای اسلام وارد مبارزه با رژیمی شدند که ماموریت و ماهیت ضداسلام و اسلام‌زدایی داشت.
  روحیه شهادت‌طلبی: ملت با تکیه بر ایمان و اعتقاد بر اسلام در مدت 15سال در راه تحقق انقلاب اسلامی؛ ایثار، مبارزه، مقاومت و شهادت‌طلبی را سیره و راه خود قرار دادند. روحیه شهادت‌طلبی؛ فرهنگ اسلام و روش ائمه اطهار(ع) بوده و هست.
  نقش مجالس عزاداری: آگاهی به مکتب اهل بیت و فرهنگ عاشورایی در طی قرون و اعصار و مجالس عزاداری امامان معصوم(ع) به عنوان اسوه و الگو بوده و هست. محرم و صفر ماهیت ضداسلامی حاکمیت پهلوی و هم‌سویی و هم‌شکلی با حاکمیت معاویه و یزید را فاش‌سازی کرد.
  تحول در مردم: آموزه‌های حضرت امام، یاران امام و نقش مرجعیت، روحانیت و وعاظ، بیداری ملت بود. آموزه‌هایی برای رسیدن ملت به یک رشد علمی و عملی در فهم «چه نمی‌خواهند» و «چه می‌خواهند» و اینکه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را درک کنند. از سوی دیگر، متوجه سلطه غرب در ایران شوند و پی به آنچه مستشاران آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی در ایران انجام می‌دهند، ببرند. بنابراین، این تحول معنوی-فکری منجر به تحولات اجتماعی شد.
  وحدت ملت: سیاست استعمار در طول 300 سال چه در رسانه‌ها و چه از طریق سیستم اطلاعاتی-امنیتی، اختلاف ایجاد کرده بود. دشمن هم از این تفرقه سود می‌برد. رهبری حضرت امام با وجود سیاست‌های استعماری و معرکه‌های ناشایست احزاب، گروه‌ها و سازمان‌ها که در اندیشه و عمل باعث تفرقه جامعه می‌شدند، تمام ملت را در حول اسلام متحد کرد. جامعه در حقیقت به یک وحدت کلمه رسید.
ما اسلام می‌خواهیم، رهبر ما امام خمینی است، به دنبال تحقق یک نظام مستقل اسلامی هستیم و با هرگونه وابستگی به استعمار شرق و غرب مخالفیم، نمونه‌ای از خواسته‌های ملت در دوران پهلوی بود.
  اعتمادبه‌نفس: ملت در حرکت خود اعتمادبه‌نفس، اراده، محکم و تصمیم قاطع داشت. مطمئن بودند که پیروز می‌شویم  و از حاکمیت استعماری و استبدادی پهلوی، ساواک و پشتیبانی قدرت‌های خارجی ترسی نداشتند و این اعتمادبه‌نفس براساس ایمان به خدا، اسلام و رهبری بود.
  قیام عمومی: قیام خونین ۱۵خرداد مردم شهر‌های مختلف کشورمان در سال ۱۳۴۲ سرآغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵٧ بود. روند حرکت اگرچه  در 15خرداد آغاز شد و با  قتل‌عام، فشار ساواک، دستگیری‌ها، زندان و شکنجه مواجه شد،  اما مردم با اتحاد و اطاعت از رهبری و اجتناب از اختلاف، قیام کردند.
  اعتصاب سراسری: اعتصابات سراسری  سال‌های (1357 _ 1342) در حقیقت از یک‌سو، تجلی وحدت در مبارزه و مقاومت بود و از سوی دیگر، شریان قدرت اطلاعات – سیاسی-اقتصادی رژیم پهلوی را به شکست کشاند. ملت مصمم به سرنگونی رژیم بوده، به همین خاطر فرج و پیروزی بر باطل را نزدیک می‌دید. اگرچه رژیم تلاش کرد با جریان‌سازی‌ها به ظاهر مسیر را منحرف کند، اما موفق نشد.  اعتصاب سراسری تهران و شهرستان‌‌ها ضربه‌‌ای بود که حکومت پهلوی را درمانده کرد و به عنوان یکی از روش‌‌های اصلی و موثر مبارزه‌‌ مردم ایران در مقابله با آن حکومت تلقی شد. اهمیت این روش در سال پایانی حکومت پهلوی، بیش از پیش آشکار شد و هماهنگ با سایر روش‌‌های مبارزه، سقوط شاه را رقم زد.
  پرهیز از دنیاطلبی، قدرت‌طلبی، ریاست‌طلبی، شهرت‌طلبی و خودمحوری در میان نیروهای انقلاب و رهبری وجود داشت.

 


تعداد بازدید :  108