شماره ۵۰۳ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۸ بهمن
صفحه را ببند
غمی که همه ما را گرفتار کرده است

افشین داوری رئیس فدراسیون دو و میدانی ایران

مردم ایران در زمان حاضر، غم بزرگی دارند. غمی که آن را هر لحظه و هر جا، با خود حمل می‌کنند. این غم روح و روان همه ما را نشانه رفته و می‌آزاردمان. غمی که «خاک» روی سینه‌هایمان تلنبار کرده است. این غم از همانجایی نشأت می‌گیرد که سالیان پیش هم ما را به خود مشغول کرده بود! شاید به همین دلیل است که یاد سال‌های جنگ افتاده‌ام. روزهایی که مردم خوزستان در خط مقدم جبهه حضور داشتند و نقش بی‌بدیل در دفاع از کشور  برعهده داشتند. مردمی که بعد از جنگ، هیچ سهمی برای جانفشانی‌هایشان درخواست نکردند. حالا بعد از گذشت آن سال‌های سخت، خوزستان بار دیگر آماج حملات دیگری قرار گرفته است. اکنون خوزستانی‌ها نمی‌توانند نفس بکشند! هوایی ندارند که بخواهند نفس بکشند. این وضع حاوی پیام‌هایی برای یک ملت است که یکی از اعضا و جوارح‌شان آسیب دیده است. آسیبی که باید مردم و مسئولان برای ترمیم آن، دست به کار شوند. قاعده بر این بوده که همیشه از کسانی که بیشترین تأثیر را در موضوعی داشته‌اند، تجلیل شود اما مثل این‌که این قاعده اکنون اعتبار خود را از دست داده است. منظور خوزستان است! خوزستانی که ‌درصد عظیمی از نفت کشور ما را تأمین می‌کند تا چرخ اقتصاد کشور به حرکت درآید. حالا مردم آن سامان، با تجاوزی آشکار مواجه شده‌اند و ظاهر امر گویای این است که کسی هم اقدامی صورت نمی‌دهد.
مردم ما در زمان‌های مختلف، در گذشته نشان داده‌اند در مواردی که نیاز به کمک بوده، وارد عرصه شده‌اند. تاریخ کهن ایران، عملکرد مردم ما را در مواقع نیاز، بر زبان خاص و عام جاری کرده است. اما اکنون کمی دچار بی‌توجهی شده‌ایم. همه ما باید بیاموزیم که به موقع باید در موضوعات اجتماعی عکس‌العملی نشان دهیم و از آنچه مربوط به حقوق عمومی است، دفاع و ارزش‌های عام ‌اجتماعی را در جامعه پیاده کنیم. متاسفانه جامعه ما نسبت به گذشته دچار تغییرات زیادی شده است. این تغییرات در رانندگی و در دیگر موضوعات اجتماعی به خوبی دیده می‌شود. ما باید رویه‌ای را اتخاذ کنیم که اتحاد و همدلی بار دیگر در متن جامعه ایرانی، جریان یابد.
یکی از بهترین راهکارها در این زمینه، این است که بتوانم اقشار تاثیرگذار جامعه را به سوی مشارکت در امور اجتماعی مغفول، راغب سازیم. افرادی که برای مردم مهم هستند و از نوع زندگی و حرکات آنها الهام می‌گیرند. برای مثال چندی پیش با بسیاری از ورزشکاران به دیدن جانبازهای شیمیایی رفتیم. این دیدار یکی از بهترین دیدارهای عمر من بود که تا روزها از آن منقلب بودم. به این دلیل که چطور می‌شود انسان‌هایی وجود داشته باشند که از خود بگذرند و بعد از گذشت سالیان‌ سال نیز همان خصلت و رفتار را نسبت به جامعه و مردم داشته باشند. دیدار انجام شده از این حیث اهمیت داشت که به‌نظر می‌رسید مورد توجه مردم باشد و می‌تواند باعث انسجام اجتماعی (در حد توان خود) باشد. مردم ما تقریبا احساساتی هستند و با کوچکترین رویداد، از خود عکس‌العمل نشان می‌دهند. به همین دلیل بهتر است هنرمندان و ورزشکاران نیز وارد عرصه شوند و با مردم همراه شوند و در مواقعی که مورد نیاز است رفتارهایی انجام دهند که انسجام و اتحاد ملی را تقویت کنند.


 


تعداد بازدید :  271