مجید صفارینیا روانشناس اجتماعی
اوج مصرف موادمخدر و دخانی مانند قلیان در سنین نوجوانی و جوانی است و ابعاد مختلفی دارد. یک سوی ماجرا بحث تجارت است که فقط به ایران برنمی گردد و باعث شده دخانیات در خیلی از کشورهای دنیا و بهخصوص خاورمیانه و کشورهای عربی و ترکیه رشد پیدا کند. تولید و فروش تنباکوها و ساخت ادوات و آداب آن، مانند قلیانهای گرانقیمت در بعضی از کشورها انجام میشود و به ایران هم وارد شده است. بحث دوم مسأله تفریح و اوقات فراغت در جامعه ما و بین نسل جوان است که تنوع چندانی ندارد. خیلی وقتها میبینیم که جوانها و نوجوانها به واسطه اینکه تفریحی ندارند به قلیان روی میآورند. قلیان ممکن است بهعنوان یک تفریح گروهی در مهمانیهای جوانها یا حتی مهمانیهای خانوادگی حاضر باشد. همچنین محلهایی وجود دارد که قلیان را بهعنوان وسیله تفریح و وقت گذرانی ارایه میکنند؛ مانند قهوهخانهها! با توجه به اینکه بخش عظیمی از جامعه ما را جوانها تشکیل میدهند و با تأکید بر اینکه تنوع تفریحات ما کم است یا اگر هم داریم با هزینههای بالاست، زمینه برای رواج قلیان بیشتر میشود. برای مثال اگر نوجوانی بخواهد به تماشای تئاتری برود یا در باشگاه خصوصی ورزش کند باید هزینه زیادی بدهد. پس قلیان، میشود سریعترین و سادهترین و در دسترسترین تفریح برای جوانها. در چنین شرایطی صنفی هم که در این زمینه مشغول است تلاش میکند که از هزینههای آن بکاهد تا میزان کسانی که از آن استفاده میکنند بیشتر باشد.
بحث بعدی رواج قلیان تقلید و الگو و مدلسازی است. عزت نفس کاذبی که نوجوان از مصرف قلیان میگیرد و میتواند در مقابل هم سنهایش بگوید که با جمعی برای تفریح بیرون بوده و قلیان کشیده است به او یک تشخص و نوعی عزت نفس اجتماعی میدهد.
زاویه دید دیگر این است که ما فعالیتهای مرتبط با آگاهسازی و فرهنگسازی را کم انجام دادهایم. در کنار همه این دلایل باید توجه کرد که قلیان در سنت و فرهنگ ما آسیاییها مرسوم بوده و شاید برای خانوادهها خیلی هم مهم نباشد و مثلا پدر و پسری کنار هم بنشینند و قلیان بکشند یا در مهمانیهای رسمی قلیانی هم به راه باشد. چون قلیان در تاریخ و فرهنگ ما بوده و از طرفی نسبت به آن بازدارندگی و ممانعت خاصی نشده و اکثریت جامعه قضیه را منفی و بد نمیبینند. وقتی دور هم جمع میشوند قلیان به آنها حس خوبی میدهد یا حس خوبشان را تقویت میکند. عاملی مثل قلیان تداعی گر چیزهای خوب است.
قلیان میتواند یک زمینه ارثی ناخودآگاه و بار فرهنگی برای مردم ما داشته باشد. گاهی اوقات چیزهایی برای ما ذاتی است و گرایش به صورت ذاتی نسبت به آن وجود دارد. فقط هم مختص ایران نیست و در آسیا به طورکلی گرایش به مصرف تنباکو و موادمخدر در مقایسه با مشروبات الکلی بیشتر بوده و هست. در بحث قلیان چون کاملا فرهنگی و بومی بوده، به نظر میرسد گرایش بیشتر است.
پرسیده میشود که باید برای مقابله با این موضوع چه اقداماتی انجام شود؟ به نظر پاسخ این است که کاری که باید در این زمینه انجام شود، آگاهسازی و حساسسازی در مقابل برخوردهای غیرواقعی است. یک جوان که تفریح و امکاناتی ندارد و فضا هم برای او طراحی شده نیست که مثلا به کمپ و اردوی خوبی برود، چه کار میکند؟ لذا فقط باید حساسسازی و آگاهسازی، آن هم از نوع واقعی آن صورت گیرد. این آگاهسازی فقط باید اثرات واقعی را نشان بدهد تا خود جوانها انتخاب کنند که آن را مصرف کنند یا از مصرف آن دست بکشند.