طرح نو| قلیان کشیدن یکی از سرگرمیها، تفریحات و وسیلهای برای پرکردن اوقات فراغت بسیاری از ایرانیها بهویژه جوانان است. شاید بتوان گفت اغلب ایرانیها دستکم یک بار کشیدن قلیان را امتحان کردهاند. در هر محلهای چند قلیانسرا و قهوهخانه وجود دارد که همیشه داخلش پر از آدمهایی است که در فضای پر از دود و همهمه و قلقل قلیان مینشینند و وقت خود را با پکزدن به قلیان میگذرانند. قلیانی که دست به دست میچرخد تا زمانی که سرخی زغال به خاکستر تبدیل شود و چای قوری هم ته بکشد. استکانهایی کمرباریک و نعلبکیهای طرح ناصرالدین شاه، قند و خرما و نبات هم همراه همیشگی قلیان است. برای قلیانکشهای حرفهای این کار از حالت تفریح و وقت گذرانی خارج شده و هستند کسانی که حتی برای قلیانکشیدن آداب و حرمت هم قایل هستند؛ مثلا اینکه شلنگ قلیان را نباید کامل باز کرد یا اینکه با زغال قلیان به هیچ وجه نباید سیگار روشن کرد. قلیان این روزها بخشی از زندگی روزمره خیلی از ایرانیها شده است. بخشی که نهتنها فایدهای برایشان ندارد بلکه نوعی خودکشی تدریجی به حساب میآید. در این پرونده در نظر داریم افزایش گرایش مردم به قلیان را از منظر جامعهشناسی بررسی کنیم. آیا جامعه ایرانی به بهانه قلیان به سمت وقت گذرانیهای بیحاصل و فراغت بطالتگونه پیش میرود؟ امانالله قراییمقدم، جامعهشناسی است که معتقد است قلیان ابزاری بود که در زمان قاجار توانست نوعی جنبش اجتماعی در ایران ایجاد کند ولی گرایش زیاد این روزهای مردم بهویژه جوانان به کشیدن قلیان بیشتر به نبود امکانات برای تفریح و سرگرمی در کشور برمیگردد. مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید.
اگر بخواهیم نگاهی جامعهشناختی به مسأله قلیان در ایران داشته باشیم، شاید بهتر باشد اول بدانیم قلیان از نظر تاریخی چه جایگاهی در جامعه ایرانی داشته است؟
از نظر مردمشناسی، قلیان، تنباکو، پیپ، سیگار و چپق ریشه در آمریکایجنوبی دارد؛ از نظر مردمشناسی برخی از رفتارها ریشه فرهنگی در کشورهای خاص و مردم آن دارد. مثلا تختخواب از مصر میآید و چتر از کشورهای آسیای جنوب شرقی. قلیان یا به عبارتی تنباکو هم ریشه در آمریکایجنوبی دارد؛ همین وسیله در ایران سرآغاز یک نوع حرکت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود؛ به دلیل اینکه واقعه تنباکو یک نوع همبستگی اجتماعی، اتحاد و مخالفت در مورد تصمیمگیریهای حکومتهای خودکامه را در کشور مطرح کرد و باعث شد بهتدریج مردم بفهمند اگر متحد باشند میتوانند کاری انجام دهند. قلیان ابزاری بود که توانست یک حرکت اجتماعی یا انقلاب اجتماعی را مطرح کند، از انقلاب مشروطیت و بهتدریج تحرکات اجتماعی دیگر. قلیان از زاویه سیاسی توانست یک جنبش اجتماعی را در جامعه به وجود آورد. درعینحال که از نظر سلامتی مضر است و خانمان برانداز و دروازه ورود به اعتیاد هم میتواند باشد؛ اما همین وسیله توانست نوعی انقلاب اجتماعی را در جامعه بهوجود آورد و زمینه را مساعد کند که مردم بتوانند دولت قاجار را فرو بریزند و انقلاب مشروطیت بهوجود آید و بهتدریج مجلس شورای ملی و قانون اساسی مشروطه. با این حال به نظر من نوعی مرحله سینوسی یا حرکت دوری را در ایران بهوجود آورد ولی به هر صورت از نظر جامعهشناسی سیاسی میتوانیم بگوییم قلیان و تنباکو نوعی فکر جدید در جامعه ما ایجاد کرد که منجر به انقلاب و تغییرات اجتماعی دیگری در سبک و روش زندگی و برداشت اجتماعی از زندگی شد.
البته همانطور که اشاره کردم از نظر فرهنگشناسی و مردمشناسی، تنباکو از آمریکایجنوبی به همه دنیا رفته است؛ براساس مکتب اشاعهگرایان و نظریهپردازانی چون الیوت اشمیت، موضوع تنباکو و جنبشهای اجتماعی حاصل از اشاعه آن را میتوان از نظر سیاسی بررسی کرد. اما از نظر سلامتی، قلیان همانطور که همه متخصصان سلامت و پزشکان اذعان دارند، بسیار مضر است و میتواند دروازه ورود به آسیبهای اجتماعی باشد.
موضوعی که ما میخواهیم در این پرونده بررسی کنیم همین بحث گرایش بسیار زیاد به قلیان در جامعه امروز است ...
بله متاسفانه قلیان به یک آسیباجتماعی در جامعه امروز ما تبدیل شده است. مضرات دخانیات را متخصصان سلامت بهتر میتوانند تشریح کنند. اما از نظر جامعهشناسی اینکه دختر و پسری کنار هم بنشینند و قلیان بکشند، میتواند برای ورود به انواع آسیبهای اجتماعی از ارتباط نامشروع تا فساد، فحشا و روی آوردن به موادمخدر دیگر موثر باشد و بدآموزی فرهنگی برای دختران و پسران ما به وجود آورد و بهطورکلی یکی از مهمترین عوامل بروز انواع آسیبهای اجتماعی محسوب میشود.
همین بدآموزی فرهنگی و اجتماعی که اشاره کردید، در گرایش به قلیان دیده میشود؛ جوانانی که ساعتها در قهوهخانهها مینشینند و وقت خود را بیهوده میگذرانند و گپ و گفتهای بیحاصل باهم دارند. چه اتفاقی در جامعه ما درحال وقوع است؟
یکی از دلایل مهم این گرایش بیش از حد، این است که اوقات فراغت جوانان، نوجوانان و خانوادههای ما غنی نشده است. پرشدن اوقات فراغت مهم نیست؛ چون مسئولان میگویند برای پرکردن اوقات فراغت جوانان ورزشگاه ساختهایم یا شبکههای تلویزیونی را افزایش دادهایم. درحالیکه این کارها اوقات فراغت جوانان را پرکرده اما غنی نکرده است. مسألهای که از نظر جامعهشناسی اوقات فراغت مطرح است. بعد از انقلاب صنعتی به دلیل بکارگیری تکنولوژی، اوقات فراغت مردم افزایش پیدا کرد. این بحث در جامعهشناسی بسیار مهم است. کشورهای توسعهیافته از آمریکا و اروپا گرفته تا ژاپن و کره، از سالها قبل به فکر افتادند که چگونه اوقات فراغت را پر و غنی کنند. مسئولان دست به کار شدند تا این اوقات را برای همه مردم به شکلی مفید پرکنند تا ضربهای به اجتماع وارد نشود. پس ورزشگاه ساختند، سینما و گردشگاهها و تفرجگاهها توسعه پیدا کرد و مکانهایی برای شادی و سرگرمی جوانان بهوجود آمد تا به اصطلاح جوانان به سیگار و دخانیات پناه نبرد. شعاری که در کشورهای توسعهیافته معروف شد این بود که اگر یک دلار برای غنی کردن اوقات فراغت جامعه به کار ببندیم هزاران دلار استفاده میکنیم. پس به عناوین مختلف سعی کردند امکان شادی و نشاط جامعه را فراهم کنند تا بهدنبال کارهای زمینهساز آسیبها نروند. حالا بیاییم مسأله اوقات فراغت را در ایران بررسی کنیم. تلویزیون که برنامههایش جذابیتی ندارد، جوانان جایی برای شادی و نشاط ندارند، موسیقی زیرزمینی شده است؛ دختر و پسر باید چه بکنند؟ یا خیابانگردی میکنند یا در کافهها و قهوهخانهها مینشینند و وقت میگذرانند. بازار هم برای این کار مساعد است و دخانیات محدودیت قانونی هم ندارد؛ حتی امروز در سطح شهر مغازههایی هستند که فقط قلیان و متعلقاتش را میفروشند.
علاوهبر بازار، کنترل و نظارتی هم بر این صنف وجود ندارد. قانون نمیتواند جلوی کار این مراکز را بگیرد. بهطور کلی غنی نبودن اوقات فراغت جوانان اعم از دختر و پسر، آنها را به قهوهخانهها میکشاند که کنار هم بنشینند و وقت خود را به بطالت بگذرانند. وقتی از خودشان هم میپرسیم همین جواب را میدهند که اگر نیایند و قلیان نکشند و گپی الکی نزنند پس چه کار کنند؟ تلویزیون که وضعیتش مشخص است؛ ماهواره هم چقدر نگاه کنند! مراکز تفریحی هم که خیلی محدود است. پس همین میشود که قلیانسراها پر از جوانانی میشود که در معرض آسیبهای اجتماعی خطرناکتر هستند.