[راضیه زرگری] امروز نخستین روز از سال 2024میلادی است؛ سالی که به زعم بسیاری، سالی بحرانی خواهد بود. آینده غزه بحرانزده در سایه جنایتهای رژیم صهیونیستی و در کنارش کرانه باختری میتواند تا حدی به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید بستگی داشته باشد؛ همانطور که حضور دوباره این سیاستمدار پرحاشیه در مقام ریاست جمهوری ایالات متحده، میتواند سرنوشت جنگ در اوکراین را مشخص کند. در آن سوی زمین، چین با افزایش سن جمعیتش در رقابتی تنگاتنگ با زمان گرفتار خواهد شد و طبیعت هستی و جهان به مجموعه جدیدی از نقاط اوج در بحرانها خواهد رسید؛ با این همه اما دلایلی هم برای خوشبینی محتاطانه نسبت به سال میلادی جدید وجود دارد. با این همه اتفاق، اینکه بدانیم به کجا باید نگاه کنیم، دشوار است. نویسندگان گاردین در مقالهای به آنچه باید در 2024منتظر آن باشیم، پرداختهاند.
جنگ غزه ممکن است به کرانه باختری کشیده شود
پنجمین و خونینترین جنگ غزه هیچ نشانهای از کندی یا توقف ندارد. مقامات ارتش اسرائیل (IDF) گفتهاند که انتظار دارند خصومتها تا ژانویه قبل از آتشبس دوم برای کمکهای بشردوستانه یا تبادل گروگانها و اسیران ادامه یابد. درحالیکه جو بایدن به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، گفته که صبرش بهخاطر تلفات عظیم فلسطینیها به پایان رسیده است؛ این در حالی است که دولت او به کاهش کمکهای نظامی و فروش تسلیحات و مهمات به رژیم اسرائیل تن نداده است. اینکه «فردا» در غزه بحرانزده با بیش از 20هزار شهید و بیش از 1.5میلیون آواره، چگونه خواهد بود، هنوز نامشخص است. نتانیاهو اجازه بازگشت کنترل غزه به تشکیلات خودگردان ضعیف و فاسد را رد کرده است. هرچند در هر صورت این تشکیلات، موردپسند مردم فلسطین نیست. از سوی دیگر دولت ائتلافی راست افراطی رژیم اسرائیل کاملا بیثبات است، با این همه نتانیاهو مصمم است در نخستوزیری بماند. جنگ، ممکن است به قدس شرقی و کرانه باختری اشغالی گسترش یابد، جایی که جنبشهای اسلامگرای دارای هستههای فعال با سطوح بالاتری از حمایت مردمی حضور دارند. خطر تشدید تنش بین رژیم اسرائیل و حزبالله لبنان همچنان بالاست. اینکه سال 2024در اراضی اشغالی فلسطین چگونه خواهد بود، میتواند تا حد نسبی به پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر در ایالات متحده نیز بستگی داشته باشد. رئیسجمهوری سابق آمریکا از حامیان راستگرای رژیم اشغالگر است و میتواند با سیاستهایی مانند الحاق کرانه باختری موافقت کند.
«نبرد نهایی» برای کاخ سفید
انتخابات ریاستجمهوری 2024آمریکا شبیه سومین قسمت از یک سهگانه خواهد بود. قسمت نخست، پیروزی شوکهکننده ترامپ بر هیلاری کلینتون در سال 2016بود. قسمت دوم، شکست خجالتآور وی از بایدن در سال 2020و بهدنبال آن انکار نتایج انتخابات و هجوم به ساختمان کنگره آمریکا در 6ژانویه 2021بود. اکنون، در ماه نوامبر، رویدادی فرا میرسد که ترامپ آن را «نبرد نهایی» نامیده است. انتظار میرود که او در کوتاهمدت، از ران دیسانتیس و نیکی هیلی رقبای جمهوریخواه کنار گذاشته شود؛ با این حال او بهدنبال بازپسگیری کاخ سفید خواهد بود و در عینحال با 91اتهام جنایی در چهار حوزه قضایی مواجه است؛ همه این آیتمها چشمانداز منحصربهفرد یک نامزد ریاستجمهوری را در رفتوآمد بین گردهماییهای مبارزات انتخاباتی و دادگاهها به تصویر میکشد. ترامپ هماکنون در تلاش است تا این تمایز را از بین ببرد و مشکلات حقوقی خود را به امتیاز سیاسی برای خود تبدیل و ادعا کند که قربانی یک توطئه دولتی عمیق است. کاخ سفید شاید تنها مجوز خروج او از زندان باشد. نتیجه انتخابات میتواند او را ناامید و خطرناک کند.
رئیسجمهوری سابق آمریکا به هوادارانش میگوید: «من تاوان شما هستم.» دروغهایش بزرگتر، نارضایتیهای عمومی در منظرش پیش پاافتادهتر و خودش افراطگرای افراطیتر. بسیاری از صاحبنظران و مورخان پیشبینی میکنند که دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، دموکراسی آمریکا را تهی میکند و منجر به انحراف به سمت اقتدارگرایی به سبک مجارستانی میشود.
در این شرایط، در راه مانده، بایدن است. او که میتوانست به اقتصاد سالم، فهرست بلندبالایی از دستاوردهای قانونگذاری و حمایت قوی از حقوق باروری متکی باشد، اما او با 81سال، مسنترین رئیسجمهوری تاریخ آمریکاست. آیا او چیزی را که برای یک کمپین طولانی و طاقتفرسا لازم است، دارد؟ آیا او میتواند رأیدهندگان جوان و مترقی را که از رویکرد او در جنگ رژیم اسرائیل در غزه ناامید شدهاند، بازگرداند؟
برخی از دموکراتها نگرانند که پاسخ این سؤالات منفی باشد؛ بهویژه پس از یکسری نظرسنجیها که نشان میدهد ترامپ در یک مسابقه فرضی برنده شده، اما در این مرحله از بازی برای یافتن یک جایگزین مناسب برای خودش تلاش میکند. نگرانی آنها با ظهور نامزدهای بالقوه حزب ثالث و آنچه میتواند نخستین «انتخابات هوش مصنوعی» باشد، افزایش مییابد؛ با رباتهای انساننمایی که قرار است بحران اعتماد و انتشار اطلاعات نادرست را افزایش دهند. همه اینها در کشوری که خطر خشونت سیاسی بهطور فزایندهای در آن واقعی است، ترکیبی قابل احتراق ایجاد میکند. در سال 2020سیستم حکومتی آمریکا تحت فشارهای همهگیری کرونا و حملات ترامپ، عملکرد تحسینبرانگیزی داشت؛ هسته مرکزی برقرار بود و به قول بایدن، دموکراسی حاکم بود، اما معلوم شد که این پایان سریال درام نبود. قسمت سوم این سهگانه هنوز در راه است.
قلههای بحرانی جدید برای جهان هستی
در کنار هشدارهای فزاینده در مورد وضعیت آب و هوای زمین، جهان طبیعی در حال رسیدن به مجموعه جدیدی از نقاط بحرانی است. جمعیت حیاتوحش از سال 1970تقریبا 70درصد کاهش یافته است. نقاط اوج اقلیمی در حال نزدیک شدن هستند و سیاره ما در مسیر عبور از آستانه دمای 1.5درجه سانتیگراد تا سال 2027است. انسانها بیشترین تلفات جانی را از زمان دایناسورها هدایت میکنند و دولتها مکررا در رسیدن به اقدام عملیاتی برای نجات زمین ناکام ماندهاند و هرگز حتی به یکی از اهداف سازمان ملل پیرامون از دست دادن تنوع زیستی هم نرسیدهاند.
در پایان سال 2022، رهبران در کنفرانس تنوع زیستی Cop15در مونترال گرد هم آمدند تا بر سر مجموعه جدیدی از اهداف به توافق برسند و وعده دادند که این دهه، متفاوت خواهد بود. در سال 2024، آنها دوباره برای بررسی پیشرفت کنفرانس پیشین با هم دیدار خواهند کرد و نشانهها میگوید این اهداف در نهایت جدیتر گرفته میشوند؛ حفاظت از نزدیک به یکسوم کره زمین برای طبیعت، بازگرداندن مناطق عظیمی از اکوسیستمهای تخریبشده و حذف میلیاردها کمک هزینه زیانآور.
وقتی این ارقام از سال 2023ارائه شود، جهان میتواند برای نخستین بار در سالهای اخیر کاهش قابل توجهی از جنگلزدایی را ثبت کند؛ زیرا رهبران کشورهایی که جنگلهای بارانی بزرگ را در اختیار دارند، مسئولیتهای خود را جدیتر میپذیرند. برزیل و کلمبیا هر دو کاهش روند جنگلزدایی را ثبت کرده و اندونزی و مالزی از سقوطهای بزرگی جلوگیری کردهاند. در این نقطه میتوان گفت «در میان تاریکی، دلیلی برای خوشبینی وجود دارد»؛ توقف جنگلزدایی برای زنده نگه داشتن حفظ گرمایش 1.5درجه سانتیگرادی زمین و جلوگیری از تخریب بیشتر زندهترین مکانهای جهان بسیار مهم است.
با تشدید بحران آب و هوا، از بین رفتن حیاتوحش تسریع خواهد شد. با این حال شاهد افزایش آگاهی در این زمینه هستیم که این دو بحران در هم تنیده شدهاند و این درک تنها زمانی عمیقتر میشود که تأثیر فروپاشی آب و هوا بر طبیعت هستی و نقشمحوری راهحلهای مبتنی بر طبیعت را در مدیریت آن بهدست بیاوریم. «از دست دادن طبیعت» در سال 2024بیش از پیش برجسته خواهد شد، زیرا عواقب آن در جنگلها و سواحل بیشتر نمایان میشود بهطوری که مردم از نزدیک شاهد کاهش گونههای محبوب و اکوسیستمهای گرانبها خواهند بود.
مسابقه چینی با زمان
سال 2024سالی خواهد بود که در آن پکن متفاوت، بین آنچه را که میتواند کنترل و آنچه را که نمیتواند کنترل کند، تمایز قائل شود. سال جدید میلادی با انتخابات ریاستجمهوری در تایوان آغاز میشود که اتمسفر روابط بین تنگهای را برای چهار سال آینده تعیین میکند. پکن همچنان امیدوار است، تایوان را متقاعد کند تا الحاق را بپذیرد و انتظار میرود در تلاش برای سوق دادن رأیدهندگان به سمت نامزدهای دوستدار پکن، مداخله و اعمال نفوذ هم داشته باشد. در داخل کشور، مشکلات ناشی از پیری و کاهش جمعیت چین حادتر خواهد شد. با وجود انبوهی از انگیزهها برای تشویق مردم به داشتن فرزندان بیشتر؛ ازجمله معافیتهای مالیاتی و یارانههای مختلف، زنان جوان از پیروی از خط حزب، خودداری میکنند. اگرچه پکن تصریح کرده که تولیدمثل یک اولویت ملی است، فضا را برای مباحث آزاد محدود میکند. بهطوری که گروههای فمینیستی که زندگی بدون بچه را ترویج میکنند، رو به تعطیلی است. با افزایش روزافزون گروههای بازنشستگانی که انتظار حمایت راحت بازنشستگی را دارند، سیاستگذاران چین باید راههای جایگزینی برای حمایت از جمعیت خاکستری پیدا کنند.
یکی از راهها میتواند باز کردن درها به روی کارگران مهاجر باشد - رویکردی که چین، مانند دیگر کشورهای شرق آسیا، مدتهاست آن را رد کرده است. اگرچه در چین، نرخ بیکاری جوانان به طرز نگرانکنندهای بالاست، بسیاری از صنایع یقه آبی مانند تولیدیها با کمبود نیروی کار مواجه هستند. دولت انتظار دارد تا سال 2025نزدیک به 30میلیون شغل تولیدی بدون نیروی انسانی کار، خالی بماند. شی جین پینگ، رهبر چین، از جوانان این کشور خواسته که برای کمک به اقتصاد، «تلخ بخورند»؛ یک اصطلاح چینی برای تحمل سختیها، اما مانند زنانی که از بچهدار شدن امتناع میکنند، جوانان هم به این توصیه گوش نمیدهند.
سوئد بالاخره به ناتو میپیوندد؟
نزدیک به دو سال از زمانی که سنامارین و ماگدالنا اندرسون، نخستوزیران وقت فنلاند و سوئد، کنفرانس مطبوعاتی مشترکی در استکهلم برگزار و در آن علاقه خود را برای پیوستن به ناتو اعلام کردند، میگذرد. مارین گفت: «با حمله روسیه به اوکراین همهچیز تغییر کرده.» از آن دیدار دو رهبر سابق سوسیال دموکرات در آوریل 2022، چیزهای زیادی تغییر کرده است. مارین، سیاست را ترک کرده و اندرسون که اکنون در اپوزیسیون است، هر دو جایگزین شدهاند و مسیر مشترک برنامهریزی شده کشورهایشان به ناتو تغییر کرده است. درحالیکه فنلاند در پیوستن به ناتو در آوریل که سریعترین عضویت در تاریخ این بلوک را رقم زد، به سرعت پیش رفت، درخواست سوئد در آخرین مانع متوقف شده و همچنان منتظر چراغ سبز نهایی ترکیه و مجارستان است. درصورتی که این اتفاق بیفتد، الحاق سوئد به این معنی است که همه کشورهای شمال اروپا در این ائتلاف نمایندگی خواهد شد و یک پایگاه قدرت جدید در شمال اروپا ایجاد خواهد کرد و به لحاظ انتقادی، بالتیک را به پایگاه دریایی ناتو تبدیل خواهد کرد. پیش از این، سوئد قراردادی را با ایالات متحده امضا کرده که به 17پایگاه نظامی خود دسترسی کامل داده است.
سال تعیینکننده برای اوکراین
اوکراین از زمان آغاز عملیات تمامعیار روسیه به این کشور در فوریه 2022، شاید در غمانگیزترین حال و هوا نسبت به هر زمان دیگری وارد سال جدید میشود. پس از وحشت اولیه اوکراین در سال اول جنگ، تجمعات ملی در اطراف ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، در کنار انعطافپذیری قابل توجه او در سیاستهای جنگ و یکسری موفقیتهای میدان جنگ، بسیاری را به این باور رساند که پیروزی میتواند نزدیک باشد. نیمه دوم سال 2023نقطه مقابل این امیدها بود؛ بنبست در میدان نبرد، افزایش تلفات و خستگی، تزلزل در تعهد بینالمللی، بهویژه از سوی آمریکا، متحد کلیدی اوکراین. جمهوریخواهان آمریکا تهدید کردند که کمکهای مالی ایالات متحده را مسدود خواهند کرد. علاوه بر این، اختلاف بین تیم زلنسکی و والری زالوژنی، فرمانده کل ارتش اوکراین، بهطور فزایندهای در معرض دید عموم قرار گرفته است. سال پیش رو، احتمالاً برای جنگ و آینده اوکراین تعیینکننده خواهد بود، اما اینکه اوضاع چگونه پیش خواهد رفت به خیلی چیزها بستگی دارد؛ بهویژه اینکه چقدر حمایت غرب از کییف همچنان قوی خواهد ماند. حتی لحن و محتوای مناظرات انتخابات ریاستجمهوری ترامپ درباره اوکراین، میتواند در سرنوشت این کشور تأثیر زیادی داشته باشد؛ چه رسد به پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا.
آنچه در مسکو اتفاق میافتد نیز مهم خواهد بود و صحنه سیاسی داخلی در کییف نیز احتمالاً متلاطم خواهد شد. بزرگترین سؤال این است که آیا ترس زلنسکی درباره اینکه زالوژنی جاهطلبیهای سیاسی دارد حقیقت دارد یا خیر؟ قرار بود در مارس 2024انتخابات ریاستجمهوری اوکراین برگزار شود و دوره 5ساله زلنسکی به پایان برسد، اما ایده برگزاری انتخابات با مخالفت شدید جامعه مدنی و مخالفان سیاسی احتمالی او روبهرو شد که ادعا کردند این بسیار ناعادلانه است و برگزاری انتخابات در زمان جنگ و به سادگی منجر به تاجگذاری زلنسکی میشود.
یکی از بزرگترین سؤالات در این شرایط این است که آیا خستگی و تلفات سنگین، میدان نبرد کییف را مجبور میکند بهدنبال نوعی توافق صلح با مسکو باشد یا خیر؟ تاکنون، تأکید بر این فرضیه که پوتین هر وقت که احساس کند آماده حمله مجدد است، درواقع در موضع قدرت نیست و احتمالاً حمله را کنار میگذارد، جلوی پیشبینیها درباره آتشبس را گرفته، اما با گذشت ماهها، این معادله میتواند تغییر کند.
از «ال لوکو»ی آرژانتینی تا عرصه باز راست افراطی در آمریکای لاتین
آرژانتین در سال 2024پس از اینکه خاویر مایلی، آزادیخواه افراطی رئیسجمهوری شد، وارد فضاهای سیاسی ناشناخته خواهد شد و بوینس آیرس را به معبد جدیدی برای ترامپ، چهره اول راستگرای افراطی جهانی تبدیل کرد. تعداد کمی از تحلیلگران جرأت گمانهزنی درباره مایلی را دارند. اینکه یک سلبریتی تلویزیونی با نام مستعار «ال لوکو»ی (دیوانه)، چگونه حکومت خواهد کرد، اگرچه انتظار میرود دونالد ترامپ بهزودی با او دیدار کند. در طول مبارزات شورشی خود، این چهره 53ساله یک اره برقی را به نشانه تمایل خود برای تغییر اساسی و ریاضت بهدست گرفت. دو روز پس از اعلام ریاستجمهوری، او ارزش پول آرژانتین را بیش از 50درصد کسر کرد و یارانههای حملونقل و انرژی را کاهش داد.
مایلی ادعا میکند که چنین اقدامات «شوکآوری» تنها راه برای جلوگیری از یک «فاجعه» اَبرتورم است و میلیونها رأیدهنده موافق او و سیاستهایش هستند؛ با این حال این سیاستها بهشدت به طبقه کارگر و متوسط آرژانتین ضربه خواهند زد. اعتراض تودهای، احتمالاً خشونت و سرکوب پلیس درحالیکه جنبشهای اجتماعی و اتحادیهها به خیابانها میآیند تا در برابر سیاستهای تکاندهنده مایلی مقاومت کنند، پیشبینی میشود. رئیسجمهوری جدید در سخنرانی تحلیف خود اعتراف کرد: «ما میدانیم که در کوتاهمدت وضعیت بدتر خواهد شد.»
پیشبینی آینده در السالوادور آسانتر است، جایی که یک پوپولیست راستگرای دیگر، نایب بوکله، بهدنبال انتخاب مجدد در فوریه 2024خواهد بود و با توجه به محبوبیت بالایی که سرکوب مقتدرانه در برابر جرائم ایجاد کرده، مطمئنا پیروز خواهد شد. دهها هزار نفر از زمانی که بوکله در سال 2022«وضعیت استثنایی» را در کشور تحمیل کرد، زندانی شدهاند؛ همین کار بسیاری از موانع کنترل باندها را از میان برداشت؛ با این حال نگرانیهایی را نسبت به تبدیل سریع السالوادور به یک دولت پلیسی برانگیخت.
نتیجه انتخابات مکزیک، در ماه ژوئن، بهطور مشابه قابل پیشبینی بهنظر میرسد؛ بهطوری که آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیسجمهوری مستعفی، احتمالا وارث منتخب خود، شهردار سابق مکزیکوسیتی، کلودیا شینبام را انتخاب خواهد کرد. شینبام نخستین رئیسجمهوری زن مکزیک خواهد شد، اگرچه نامزد مقابل او، یک زن تاجر بومی به نام چالوز است که میتواند بواسطه پولش، شینبام را فراری دهد.
در ونزوئلا، ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون نیز امیدوار است با به چالش کشیدن نیکلاس مادورو در انتخابات ریاستجمهوری، به نخستین رئیسجمهوری زن کشور بحرانزده تبدیل شود، اما به زعم بسیاری، او شانسی برای مقابله با رئیس مستبدی که در سال 2013قدرت را در دست گرفته، ندارد. برخی گمان میکنند که مادورو عمدا در حال ایجاد بحران با کشور همسایه گووان بر سر منطقه اسکیبو است تا وضعیت استثنایی را اعلام کند و انتخاباتی را که از شکست آن میترسد به تعویق بیندازد.
در برزیل، بزرگترین کشور آمریکای لاتین، سؤال بزرگ در سال 2024این است که آیا ژائیر بولسونارو، رئیسجمهوری سابق راست افراطی، بهدلیل جنایات ادعایی ارتکابی در دوران ریاستجمهوری آشفته 2023-2019خود، ازجمله تحریک قیام ژانویه 2023، با خطر دستگیری مواجه میشود یا نه؟ او بهدنبال سرنگونی دولت جانشین خود بود.
مهاجرت؛ شکست جمعی اروپا
نزدیک به 2هزار و 200نفر در سال 2023حین تلاش برای عبور از دریای مدیترانه مرکزی از شمال آفریقا برای رسیدن به اروپا جان خود را از دست داده یا ناپدید شدهاند. این گذرگاه بهعنوان مرگبارترین مسیر جهان و گورستان دریایی برای هزاران پناهجو توصیف میشود که هر روز اجساد آنها در سواحل شمال آفریقا پیدا میشود.
لامپدوزا، جزیره کوچک سیسیلی که به تونس نزدیکتر از ایتالیاست، از تابستان گذشته شاهد افزایش مهاجران بوده است. اروپا برای مهار آنچه دولتهای راستگرا در اروپا بهعنوان «تهاجم» توصیف میکنند، بار دیگر با تصویب توافقنامههای بحثبرانگیز با کشورهایی که مبدا مهاجران است، دیوارهایی را در مرزهای خود بلند کرده است؛ مانند تونس که از لیبی بهعنوان نقطه عزیمت اصلی پیشی گرفته و مهاجران این کشور در تلاش برای رسیدن به ایتالیا هستند.
با این حال، یکی از بحثبرانگیزترین قراردادها در اوایل نوامبر توسط دولت راست افراطی ایتالیا امضا شد که اعلام کرد قصد دارد مراکزی در آلبانی برای اسکان 3هزار پناهجو ایجاد کند. این توافق توسط امدادگران و سازمانهای غیردولتی مورد انتقاد قرار گرفته و آن را «ضربهای محکم» به همبستگی اتحادیه اروپا توصیف کردهاند و با معامله بریتانیا با رواندا مقایسه میکنند. ایتالیا و بریتانیا پیشینه خطرناکی در این مسیر ایجاد کردهاند که سایر کشورهایی که با افزایش ورود مهاجران روبهرو هستند، میتوانند از آن پیروی کنند.
در سال 2024، ممکن است شاهد تبدیل کشورهای غیراتحادیه اروپا به مراکز بازداشت مهاجران در ازای وعده عضویت در اتحادیه اروپا باشیم. صربستان و بوسنی، کشورهایی که در مرکز مسیر مهاجرت بالکان قرار دارند، میتوانند از چنین معاملاتی بهرهمند شوند. سیگنال اخیر این تغییر جهت جدید قبل از کریسمس، رخ داد؛ زمانی که مذاکرهکنندگان پارلمان اروپا و شورای اتحادیه اروپا به توافقی سیاسی در مورد یک پیمان جدید مهاجرت و پناهندگی دست یافتند. این پیمان شامل یک فرآیند غربالگری قبل از ورود است و وابستگی به کشورهای خارج از اتحادیه اروپا برای نظارت بر امور مهاجرت را تقویت میکند. بروکسل با تأیید توافقهای خود قصد دارد مسئولیت حفاظت از مردم را به خارج از مرزهای خود منتقل کند. در سال 2024، ممکن است شاهد کاهش ورود مهاجران در قلمروهای اروپایی باشیم، اما تعداد فزایندهای از مرگها در دروازههای اروپا مشاهده میشود، بهطوری که پناهجویان مجبور میشوند مسیرهای خطرناکتری را طی تا از خشونت محافظان مرزی جلوگیری کنند.
بمبهای ساعتی سیاسی در اتحادیه اروپا
سیاست در بروکسل در سال 2024 تحت سلطه سه موضوع خواهد بود. دو مورد از آنها به خوبی شناخته شده است: اوکراین و مهاجرت. هر دو چالشبرانگیز هستند، اما روی استراتژیها بهخوبی کار شده است. اما شبح احزاب راست افراطی که خود را در «پارلمان اروپا» قلب اتحادیه اروپا، تثبیت میکنند، نگرانیها را بیشتر میکند که ارزشهای ادعایی اتحادیه اروپا مثل برابری و مبارزه با تبعیض، توسط کسانی که بیگانههراسی، نژادپرستی و انکار بحران آبوهوایی را ترویج میکنند، به چالش کشیده شود. به همین دلیل است که برای تصویب قوانین جدید در دو ماه اول سال 2024 عجله زیادی
وجود دارد.
با توجه به برگزاری انتخابات پارلمانی اروپا که قرار است در ژوئن برگزار شود، زمان قطعی برای تصویب قوانین جدید هفته دوم فوریه است که به مقامات و سیاستمداران زمان کافی میدهد تا قبل از جلسه عمومی نهایی در آوریل، قوانین را از نظر قانونی بازبینی و ترجمه کنند. رنگ پارلمان جدید بیش از همه مهم است، زیرا اولویتهای اتحادیه اروپا تا سال 2029 را تعیین میکند؛ آن هم در شرایطی که انتظار میرود اتحادیه اروپا به اوکراین و مولداوی گسترش یابد. تهدید مجارستان برای ممانعت از ورود اوکراین به این نهاد در اواخر سال 2023، نشاندهنده این است که چگونه توسعه میتواند در لبه پرتگاه حرکت کند.
اگر احزاب راستگرا جای پای خود را در پارلمان محکم کنند، بیم آن میرود که «عادیسازی» محتمل باعث بروز نارضایتیهای انتخاباتی در کشورهای دیگر، از جمله فرانسه شود، به همین دلیل است که سیاست مهاجرت بسیار مهم است. یکی از مقامات ارشد که در این زمینه کار میکند، گفت که اتحادیه اروپا باید یک جهش کوانتومی داشته باشد و این موضوع را به طور کامل «غیر ملی» کند و یک نهاد در سراسر قاره برای رسیدگی به پدیده مهاجرت به طور جمعی ایجاد شود: «مهاجرت اینجاست. این یک حقیقت غیرقابل انکار اروپاست. فقر و تغییرات آبوهوایی در آفریقا از بین نخواهد رفت. اما دستور کار افراطی کشورها به سمت بستن مرزها هدایت میشود.» این منبع گفت که باید یک تغییر کامل در رویکرد ایجاد شود.
بازگشت چهرههای آشنا در جنوب آسیا
همانطور که در بسیاری از نقاط جهان شاهد برگزاری انتخابات هستیم، سال 2024، سال بزرگی برای انتخابات در جنوب آسیا خواهد بود. مردم بنگلادش، پاکستان و هند باید در 6 ماه اول به پای صندوقهای رأی بروند. با این حال، در میان ترس از افزایش اقتدارگرایی در سراسر منطقه، اندکی از مردم انتظار دارند که این انتخابات تقویتکننده دموکراسی باشد و در عوض احتمالا چهرههای بسیار آشنا را به قدرت بازمیگرداند. در آستانه انتخابات بنگلادش در 7 ژانویه هستیم، جایی که نخستوزیر، شیخ حسینه، به دنبال دوره چهارم در قدرت ماندن است، انتخابات آزاد با چالش مواجه است و تعدادی از رهبران مخالفان زندانی شدهاند، اعتراضات مخالفان با خشونت پلیس مواجه شده است. حزب مخالف ملی بنگلادش اکنون گفته که انتخابات را تحریم خواهد کرد. ناظر جهانی، فضای مدنی بنگلادش را به سطح «بسته» که بدترین رتبه آن است، تنزل داده است.
در هند تقریبا یکمیلیارد واجد شرایط رأیدادن وجود دارد و همه نگاهها نیز به انتخابات این کشور خواهد بود که انتظار میرود در ماه آوریل یا می برگزار شود. تنها چند ماه مانده به پایان، احتمال بازگشت نارندرا مودی، نخستوزیر ملیگرا، برای سومین دوره به قدرت تقریبا اجتنابناپذیر است. او در تثبیت بیسابقه قدرت، موفق بوده و سیاستهای ملیگرای هندوی او بهویژه در ایالتهای پرجمعیت شمالی محبوب است، این در حالی است که ائتلاف مخالف ضعیف دیده میشود، چراکه بسیاری از رهبران آن زندانی شدهاند. با این حال، در دو دوره اول مودی، آزار و اذیت اقلیتها افزایش یافت و بسیاری بیم آن دارند که دوره سوم ریاستجمهوری ممکن است شاهد فرسایش بیشتر دموکراسی و برابری مذهبی هند باشد.