1-یادم میآید در هفتههای ابتدایی فصل که یحیی گلمحمدی با ذوبآهن نتایج خوبی بهدست نمیآورد، خیلیها به مدیران باشگاه ذوبآهن انتقاد میکردند که چرا از این مربی جوان و بیتجربه استفاده کرده است اما زمان نشان داد که هوش مدیران ذوبآهن باعث شده تا در میان این همه مربی به سراغ کسی بروند که آن پویایی لازم را دارد. وقتی که به گلمحمدی فرصت و اجازه دادند که کارش را انجام دهد، نتایج خوبی بهدست آمد و حالا هم که بازیهای این تیم را دنبال میکنم معتقدم زیباترین فوتبال را ارایه میدهد.
2- شکی نیست آینده خوبی در انتظار یحیی گلمحمدی است زیرا انگیزه لازم را دارد و نشان داد که در شرایط سخت نیز میتواند از پس کار بر بیاید. البته این صحبتها به این معنا نیست که امثال او نباید دیگر به دنبال کسب دانش مربیگری بروند زیرا مربیان جوان و حتی کهنسال باید دایم بهروز شوند زیرا فوتبال درحال بهروزرسانی است. مربیگری با فوتبالیست بودن کاملا متفاوت است و خیلی از بازیکنان مطرح نمیتوانند مربیان خوبی باشند اما استفاده از مربی جوانی مثل گلمحمدی نشان میدهد که اعتماد به جوانان در ایران با پاسخ مثبتی همراه بوده است.
3- از تزار روس پرسیدند چطور پیروز شدی که او پاسخ داد آنقدر شکست خوردم تا راه پیروزی را آموختم؛ تصور میکنم گلمحمدی نیز توانسته از شکستهای خود بهعنوان پلی برای پیروزی استفاده کند. اینها تماما تجربههایی است که در سالهای آینده به سراغش میآید و نشان میدهد که یک مربی سطح بالا از زیر بته به عمل نمیآید.
4- گلمحمدی که در تیمملی بازیکن بزرگی محسوب میشد، حتی به لیگ یک هم رفت و مربیگری کرد تا زیرساخت خود را قوی کند، البته او باید مطالعه تحقیق و پویاییاش را هر روز بیشتر کند. تنها نکتهای که گلمحمدی و باشگاهی که در آن حضور دارد، باید در نظر بگیرند، ثبات است. در صورت تداوم اعتماد ذوبآهنیها به این مربی جوان، حتی روند رو به رشدشان میتواند تا قهرمانی آسیا هم پیش برود. البته باید از مربیان جوانی نظیر یحیی در سالهای آینده در رده ملی نیز استفاده کنیم که شروعی دوباره برای فوتبال ما خواهد بود.