[پولاد امین] آمار فروش 400میلیارد تومانی سینمای ایران در پنج ماه آغازین سال اگرچه وضعیتی امیدآفرین را از نظر اقتصادی برای سینمای ایران نوید میدهد، اما با این حال، واقعیتهایی در این میان وجود دارد که توجه نهادهای سینمایی به آن میتواند در توسعه عدالت فرهنگی نقش مهمی داشته باشد. یکی از این واقعیتها این نکته آماری شگفتانگیز است که حدود 300میلیارد از این 400میلیارد فروش سینمای ایران متعلق به دو فیلم «فسیل» و «شهر هرت» کریم امینی است که میتواند به این معنا نیز باشد که در شرایطی که بیش از 75درصد از فروش سینمای امسال نصیب دو فیلم پرفروش شده، اما بیستوچند فیلم دیگری که از ابتدای سال روی پرده آمدهاند، تنها 25درصد از فروش مجموع سینمای ایران را داشتهاند. نکتهای که در وهله اول نشان از عدم توازن در این حیطه دارد، بهخصوص از این نظر که بیشتر فیلمهای کمفروش که عملا با بیمهری نهادهای سینمایی در زمینههای حمایتی مواجه شدهاند، آثاری فرهنگیتر هستند که با سرمایهگذاری یا حداقل حمایت مالی نهادهای دولتی جلوی دوربین رفتهاند.
«میان صخرهها» یکی از این فیلمهاست. اولین ساخته سینمایی مختار عبدالهی به تهیهکنندگی محمد احمدی که داستان خواهر و برادری چوپان به نام ابراهیم و ایلما را روایت میکند که در یکی از روزهایی که به دلیل بیماری مادر ناگزیرند دامها را بدون حضور پدر به چراگاه ببرند، دچار دردسر میشوند. این اتفاق هم به این صورت است که وقتی برادر به ته دره سُر میخورد، ماجراهایی اتفاق میافتد که بهشدت یادآور فیلم «۱۲۷ ساعت» ساخته دنی بویل است. کلیت فیلم با این حال رد و نشانی از آن فیلم یا هر فیلم دیگری ندارد و بهشدت ایرانی است. از آن جنس فیلمهایی که تجربهای آرامبخش و دوستداشتنی را برای تماشاگران فیلم رقم میزند. البته با این توضیح که فیلم بهرغم تمام جذابیتهای آشکار و نهانش فاقد آن فاکتورهای حداقلی برای عرضاندام در میدان رقابت با دیگر فیلمهای روی پرده است و این را در آمارهای مربوط به استقبال مردمی از این فیلم نیز میتوان دید که بهرغم موفقیتهای جشنوارهای از جمله در جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، سانسهای نمایش کمتعدادی داشته و در این سانسها نیز مورد استقبال چندانی هم واقع نشده است. این موضوع گلایههایی را از سوی محمد احمدی، تهیهکننده و مختار عبداللهی، کارگردان فیلم «میان صخرهها» به دنبال داشته که در ادامه میآید.
«میان صخرهها» در زمانی روی پرده آمده که «فسیل» و «شهر هرت» فروشهای حیرتانگیزی داشتهاند و در کنار آن فیلم کودکانه «نارگیل 2» هم روی پرده سینماها آمده که اینها در کنار هم باعث میشوند فیلمی مانند «میان صخرهها» فرصت چندانی برای جلب توجه نداشته باشد. در این بین با اینکه فروش چند میلیارد تومانی فیلمی مانند «بابا سیبیلو» ساخته ادوین خاچیکیان میتواند قوت قلبی برای سازندگان «میان صخرهها» باشد، ولی باز هم با هر متر و معیاری برنامهریزی برای اکران چنین فیلمی در وضعیت حال حاضر سینماها دور از ذهن جلوه میکند.
مختار عبداللهی، کارگردان «میان صخرهها» برنامهریزی اکران فیلم را «طبیعتا برعهده محمد احمدی، تهیهکننده» عنوان میکند. با این حال، به گفته او، «وضعیت فروش «میان صخرهها» چندان ارتباطی با برنامهریزی اکران ندارد و موارد مختلفی دستبهدست هم داده تا شرایط اکران سینماها به این شکل درآمده باشد، به خصوص مسائل معیشتی که بر اساس هرم مازلو در حال حاضر اولویت مردم محسوب میشود. در کنار آن موارد دیگری مانند افزایش قیمت بلیت سینماها هم مزید بر علت شده و بحران را عمیقتر کردهاست. وگرنه برای فیلم ما و البته هر فیلم دیگری متعلق به کودک و نوجوان بهترین زمان اکران بعد از امتحانات و همزمان با تعطیلات تابستانی است.»
مختار عبداللهی عامل دیگری را هم مورد اشاره قرار میدهد که میتواند در میزان فروش این فیلم نقش داشته باشد. او میگوید: «مخاطب فیلم ما کودکان و نوجوانان هستند. مخاطبانی که به تنهایی نمیتوانند به سینما بروند و حتما باید خانواده هم در کنارشان به سینما برود. اما همان وضعیت اقتصادی و مسائل معیشتی که مورد اشاره قرار گرفت، باعث میشود خانوادهها توان یا حال و حوصله همراهی نوجوانانشان را نداشته باشند.»
فیلم کودکان و نوجوانان
محمد احمدی، تهیهکننده «میان صخرهها»، هم با کارگردان فیلم همعقیده است و فیلم را متعلق به گروه سنی کودکان و نوجوانان میداند، البته با این توضیح که برخلاف فیلمهای جشنوارهای سینمای ایران که داستانهایی درباره نوجوانان را برای تماشای مخاطبان بزرگسال روایت میکردند، «میان صخرهها» برای تماشاگران نوجوان ساخته شده است: «فیلم ما مختص نوجوانان، برای آنها و درباره آنهاست. در واقع تماشاگر نوجوان وقتی فیلم را میبیند، میتواند خود را در کاراکتر فیلم تجسم کند و مشکلات کاراکتر فیلم را درک کند، اما به این معنا نیست که فیلم برای تماشاگران غیرنوجوان جذاب نیست. نه. به نظرم «میان صخرهها» علاوه بر نوجوانان، برای خانوادهها هم جذاب است و به عبارتی میتوان گفت که دایره مخاطبان این فیلم گسترده است.»
ظرفیتهای «میان صخرهها»
مختار عبداللهی، کارگردان فیلم، ظرفیتهای فیلم «میان صخرهها» برای جلب نظر تماشاگران را بسیار میداند. به عقیده او، «واکنش تماشاگران کودک و نوجوان در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان نشان داد که «میان صخرهها» چه ظرفیتهایی از این نظر دارد»: «بازخوردهایی که بعد از اکران این فیلم در جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان گرفتیم -بهرغم اینکه نمایش فیلم کیفیت مناسبی نداشت- نشاندهنده این بود که مخاطبان ارتباط عجیبوغریبی با فیلم برقرار کردهبودند.»
محمد احمدی، تهیهکننده، هم در این موضوع با کارگردان فیلم همعقیده است: «بله، فیلم با بازخورد خوبی در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان مواجه شد. در واقع در این جشنواره مخاطبان فیلم را دوست داشتند و بهخصوص نوجوانان از فیلم خوششان آمد و استقبال خوبی از آن به عمل آوردند و در بسیاری از سانسها سالن را پر کردند. فیلم در بین داوران هم موفقیت خوبی به دست آورد و توانست پروانه زرین بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگران خردسال را کسب کند.»
127 ساعت
یکی از مسائلی که گفته میشود باعث جذابیت و جلب توجه «میان صخرهها» شده، شباهتهای آشکار و نهان آن با فیلم «۱۲۷ ساعت» ساخته دنی بویل است. کارگردان «میان صخرهها» اما این موضوع را انکار میکند و میگوید: «شاید بعضی فیلمها بر ناخودآگاه فیلمساز تاثیر بگذارد. این چیزی است که مثلا در مورد فیلمی مثل «۱۲۷ ساعت» ممکن است روی داده باشد. اما واقعا الهامگیری چیزی هم اگر بوده، ناخودآگاه بوده. در واقع به صورت ناخودآگاه بوده است. من به فیلمهایی که تک یا دو پرسوناژ هستند، قبل از «۱۲۷ ساعت» هم علاقه خاصی داشتم و این جزئی از علایق شخصی من بود و ناخودآگاه من را همواره درگیر میکرد. «آکیرا کوروساوا» هم شبیه چنین فیلمی دارد که تک کاراکتر و دو کاراکتر است. این موضوع همیشه در ناخودآگاه من بود که اگر بخواهم سینما را ادامه دهم این ژانری است که دوست دارم در آن قلم بزنم. قلمزدن را هم از این نظر میگویم که نوشتن برای این ژانر سخت است.»
یک فیلم متفاوت
اما اینکه در روزگاری که بیشتر کارگردانان جوان ترجیح میدهند با یک فیلم پرفروش فعالیت سینمایی خود را آغاز کنند، ساختهشدن فیلمی مانند «میان صخرهها» با توجه به رویکرد فرهنگی و متفاوت این فیلم اتفاقی غیرمنتظره جلوه میکند.
مختار عبداللهی درباره اینکه چگونه سراغ داستانی چنین رفته، میگوید: «چند سال پیش مستندی درباره یک ایتالیایی میساختم که در زمان تولید این مستند با یک پسربچه چوپان به نام ابراهیم آشنا شدم که خیلی بزرگتر از سن خودش بود و ایده اولیه آنجا به ذهنم رسید.» محمد احمدی هم میگوید که بعد از مواجهه با فیلمنامه کامل «میان صخرهها» درگیر تولید آن شده است: «فیلمنامه مختار عبداللهی، نویسنده و کارگردان فیلم، در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی مصوب شده بود و همان زمان یکی از دوستان من یعنی آقای فریدون نجفی، کارگردان سینما، که اتفاقا از همشهریان آقای عبداللهی هم هست، ایشان را به من معرفی کرد. فیلمنامه را خواندم و آن را دوست داشتم و تصمیم گرفتم برای تهیه این فیلم اقدام کنم.»
اما دلیل علاقهمندی محمد احمدی به گفته خودش این بوده که فیلم و نوع نگاهش به طبیعت و داستانی که روایت میکند، رویش تاثیر مثبتی داشت و به طور کلی سلیقهاش این نوع فیلم است: «دوست دارم روی چنین فیلمهایی کار کنم. قطعا دوست دارم این نوع سینما روزبهروز بیشتر جان بگیرد، ولی با توجه به وضعیتی که وجود دارد، متاسفانه این نوع سینما در حال آب رفتن است و در چنین شرایطی ماها باید سعی کنیم این سینما سرپا بماند و رشد کند. با این حال، احساس میکنم تلاش چندانی برای حمایت از این نوع سینما به خصوص سینمای کودک و نوجوان صورت نمیگیرد و این سینما خیلی دغدغه مسئولان نیست.»
گلایهها
محمد احمدی درباره بیمهری مسئولان به فیلمهای متفاوت و بهخصوص سینمای کودک و نوجوان گلایههای زیادی دارد و میگوید: «من خودم معتقدم همه ژانرهای سینمایی باید وجود داشته باشند و مخاطب بین آنها حق انتخاب داشته باشد. ولی فراموش نباید کرد که فیلمهای کمدی و دیگر فیلمهای پرفروش راه خود را باز میکنند و نیازی به حمایتهای خاص ندارند. حتی میتوانم بگویم که این نوع فیلمها خود به بقیه فشار وارد میکنند و در واقع باید از بقیه فیلمها در برابر اینها حمایت کرد که اتفاقا حقوحقوق بقیه فیلمها را له میکنند. اینها به این دلیل که تماشاگر زیادی به سینما میکشانند مورد علاقه سینمادارها هستند. این در حالی است که باید از سینمای کودک و نوجوان حمایت شود و این را از همه نظر حتی حمایت تبلیغاتی میگویم. به عنوان مثال من چند سال پیش فیلمی روی پرده داشتم که وقتی با سینماگران این مملکت حرف میزدم، خیلی از آنها اصلا نمیدانستند که این فیلم اکران شده است و البته میدانید که چنین مسائلی چقدر در اکران تاثیرگذار هستند.»
این گلایهها را مختار عبداللهی نیز به زبانی دیگر تکرار میکند. کارگردان «میان صخرهها» اول به بیمهریهایی اشاره میکند که این فیلم در جشنواره با آن روبهرو شده است: «فیلم من به گفته بهروز افخمی، با امتیاز بالایی به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرده بود، اما به دلیل حضور در جشنواره فیلمهای کودک، این فیلم را کنار گذاشتند که موجب اعتراض ما شد. چنین شرایطی باعث میشود، نه من و نه هیچ فیلمساز دیگری به سمت کار کودک نرود. به هر حال، فیلم را به خاطر حضور در جشنواره کودک از جشنوارهای کنار گذاشتند که ویترین سینمای ایران است و قابل مقایسه با جشنواره کودک نیست. این مسائل موجب میشود به شخصه دیگر انگیزهای برای ساخت فیلم کودک نداشته باشم. اولویت فیلمسازان دیگر هم طبیعتا جشنواره «فجر» است و اگر بخواهند در این ویترین حضور داشته باشند، سعی میکنند سراغ فیلم کودک نروند.