شماره ۴۹۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۳ بهمن
صفحه را ببند
امید بنکدار از تجربه ساخت سومین فیلم بلندش می‌گوید
«ارغوان» فیلمی درباره موسیقی است

فرنوش ارس‌خانی| امید بنکدار و کیوان علی‌محمدی، دو کارگردان از نسل جوان سینمای ایران هستند که هر دو کارشان را در عرصه هنر با هم شروع کردند، زوج هنرمندی که علاقه زیادی به نقاشی، گرافیک و موسیقی دارند و سعی می‌کنند هریک از این دغدغه‌ها را در فیلم‌هایشان نیز به‌تصویر بکشند. این دو کارگردان جوان، بعد از ساخت فیلم‌های «شبانه» و «شبانه‌روز»، ‌سال گذشته سراغ ساخت سومین فیلم بلندشان، «ارغوان» رفتند که به‌رغم همه ویژگی‌هایش، توانست به بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال شرکت کند. حضور آنها در جشنواره امسال بهانه‌ای شد تا با یکی از این دو کارگردان، گفت‌وگویی کنیم.

شکل روایت در این فیلم نسبت به دو فیلم قبلی‌تان متفاوت‌تر است. در دو فیلم اول، داستان‌گویی به شیوه پیچیده‌تری اتفاق می‌افتد، اما در«ارغوان» قصه خیلی سرراست تعریف می‌شود. توجه‌تان نسبت به این مسأله به‌دلیل انتقادهایی بوده که از آن فیلم‌ها شده یا براساس ضرورت و پتانسیل خود به این نوع قصه و روایت رسیدید؟
«ارغوان» هم قصه سرراستی ندارد و ما 3 مقطع زمانی مختلف را همزمان روایت می‌کنیم. دهه 50، دهه 80 و دهه 90 و در یک‌بخش ویدیویی ما مقطعی از دهه 60 را هم مشاهده می‌کنیم، اما این به معنای پیچیدگی روایی فیلم نیست و مخاطب می‌تواند قصه‌ها را دنبال کند و در میانه، ارتباط بین مقاطع تاریخی را کشف کند. علت تفاوت ساختاری«ارغوان» به نسبت ساخته‌های قبلی ما این بود که آن تجربه‌ها برای ما انجام شده بود و دلیلی نداشت که بخواهیم خودمان را تکرار کنیم و گرنه انتقاد یا تشویق نباید و نمی‌تواند مسیر کاری یک فیلمساز را تعیین کند و اگر دقیق و درست باشد می‌تواند ضریب خطای او را در ساخته‌های بعدی پایین بیاورد.
فیلم‌های شما معمولا پر کاراکتر هستند و در هر یک از آنها ستاره‌های سینما حضور پیدا می‌کنند و نقش‌های کوتاه و بلند را بازی می‌کنند، از این نظر هم، این فیلم نسبت به دو فیلم اولتان متفاوت، شخصیت‌ها محدودتر و پرداخت جزیی‌تری روی هرکدام اتفاق افتاده است. توجه‌تان به این مسأله نشان از تغییر دیدگاه شما به قصه‌گویی است؟
منظورتان را از پرداخت جزیی‌تر متوجه نمی‌شوم. اتفاقا در فیلم‌هایی که خلوت‌تر و کم‌شخصیت‌تر هستند، مجال پرداخت و تمرکز روی شخصیت‌ها بیشتر است و «ارغوان» به خاطر این‌که به‌لحاظ تعدد پرسوناژ فیلم خلوت‌تری است، همین ویژگی را دارد. در این فیلم هم مثل ساخته‌های قبلی ما، ترکیبی از چهره‌های شاخص سینما در کنار بهترین‌های عرصه تئاتر کنار هم حضور دارند.
مرتضی اسماعیل کاشی پدیده بازیگری عرصه تئاتر برای اولین‌بار در «ارغوان» مقابل دوربین ایفای نقش کرده است و در کنار او بازیگران خوب نمایش مانند الهام کردا و نسیم ادبی حضور دارند.
«ارغوان» از معدود فیلم‌های سینمای ایران است که داستانش درباره موسیقی است و از لحاظ موسیقایی پرداخت دقیقی نسبت به آن شکل گرفته است. آیا شما دغدغه پرداختن به موسیقی دارید و توجه‌تان به این مسأله در فیلم کاملا شخصی و سلیقه‌ای بوده است؟ چطور به این ایده رسیدید؟
علاقه به موسیقی مانند همه هنرها همیشه در وجود ما (من و کیوان علی‌محمدی) جاری است، اما ایده اولیه «ارغوان» از داستان کوتاه آقای علی‌اکبر حیدری از کتاب مجموعه داستان بوی قیر داغ ایشان آمد. قصه‌ای به نام «ممکن است خیلی‌ها برای مردنش گریه کرده باشند»، چنان تاثیرگذار بود که ما را بر آن داشت از او دعوت کنیم به همکاری و مشارکت و تشکیل دادن ضلع سوم فیلمنامه‌نویسی‌مان و حاصل این همکاری خلاقه و لذتبخش این قصه را تبدیل کرد به فیلمنامه «ارغوان».
فیلم قصه سرراست و مشخصی دارد، ولی در پرداخت فضای فانتزی و شاعرانه‌ای به خود گرفته و از واقع‌گرایی دور شده است. فکر نمی‌کنید این قصه نیاز به پرداخت واقع‌گرایانه‌تری داشت؟ چرا این شکل از فضاسازی را برای این فیلم انتخاب کردید؟
من فکر می‌کنم که واقع‌گرایی مبحثی سلیقه‌ای است و تعریف و حدود مشخصی ندارد. ضمن آن‌که تضادی بین فضای فانتزی و قصه سرراست نمی‌بینم. مگر فیلم‌های انیمیشن که فانتزی‌ترین‌های جهان سینما هستند قصه‌هایی غیرخطی و غیرسرراست دارند؟ «ارغوان» فیلمی است درباره موسیقی، درباره خاطره و فصل مشترکی که موسیقی میان آدم‌ها پدید می‌آورد. هنوز زمان زیادی از اتفاقی که پس از مرگ مرتضی پاشایی افتاد، نگذشته و آنچه رخ داد، عین واقعیت است؛ این‌که یک خواننده چطور می‌تواند این همه تاثیرگذار باشد و مرگش چطور مثل یک تراژدی بزرگ جلوه کند و هزاران نفر را به خیابان‌ها بکشاند و در حرکتی خودجوش به سوگواری وا دارد. پس این شواهد نشان می‌دهد که فیلم ما از واقعیت دور نیست؛ این‌که دو نفر به خاطر مرگ نوازنده محبوب‌شان تصمیم بگیرند بروند و سی‌دی موسیقی او را بخرند و این درد مشترک و حس گنگ و مبهم آنها را به هم نزدیک کند. اگر واقعیت قصه و فضای فیلم ما مختص به خودش است و با واقعیت رایج و فضای واقع‌گرایانه فیلم‌های دیگر مطابقت نمی‌کند، دلیل بر فانتزی بودن آن نیست.
شما و آقای علی‌محمدی همیشه در فیلم‌هایتان نگاه خاصی نسبت به سینما داشته‌اید، با این‌که همیشه بازیگران بزرگی در فیلم‌هایتان حضور پیدا می‌کنند ولی به لحاظ تجاری، فیلم‌هایتان را اغلب مخاطبان خاص سینما پسندیده‌اند. به‌نظرتان این فیلم می‌تواند مخاطبان بیشتری داشته باشد و بیننده عام سینما نیز با آن ارتباط برقرار کند؟
اگر به جدول فروش سالیانه سینما در سال‌های گذشته نگاهی بیندازید می‌بینید که ساخته‌های قبلی ما همیشه در اواسط لیست فروش قرار داشته‌اند، نه انتهای آن. البته فیلم‌های ما اگر در زمان بهتر و با شرایط مناسب‌تری اکران می‌شدند، می‌توانستند فروش بهتری داشته باشند، اما بدون تردید جزو فیلم‌های پرفروش ‌سال نبودند چون با این هدف ساخته نشده‌اند. سینمای فرهنگی مخاطب پرتعداد در زمان محدود اکران ندارد. شما پرفروش‌ترین فیلم‌های ایران و جهان را بررسی کنید، کدام یک از آنها پس از پایان اکران دیده شدند؟ اگر میزان فروش نشان‌دهنده اهمیت و ارزش یک فیلم بود، پس امروز باید فیلم «گنج قارون» در دانشگاه‌ها تدریس می‌شد. من منکر ارزش و بعد تجاری سینما نیستم اما ساختن این دست فیلم‌ها بیشتر وجه صنعتی و اقتصادی دارد تا هنری و باید بگویم که در سینما وجه هنری آن جذابیت بیشتری برای ما دارد. فیلم‌های فرهنگی در طول زمان بیشتر دیده می‌شوند و مخاطب این‌گونه فیلم‌ها تا سال‌ها و نسل‌ها بعد، تماشاگر این فیلم‌ها خواهد ماند. شما نگاه کنید، فیلم «گاو» داریوش مهرجویی، یا حتی فیلم‌های بعد از انقلاب ایشان مثل «لیلا» هنوز هم مخاطب دارد. هنوز هم دیده می‌شود. فیلم‌های آقای بهرام بیضایی، آقای ناصر تقوایی، هژیر داریوش، محمدرضا اصلانی، آربی آوانسیان و... هنوز هم دیده می‌شوند، تحلیل می‌شوند و درباره‌شان بحث می‌شود. تا جایی که می‌دانم فیلم «مرگ یزدگرد» یا «چریکه‌ی تارا» هر دو توقیف شدند و هیچ‌وقت اکران نشدند که حتی بخواهد فروشی داشته باشند، اما مگر این فیلم‌ها دیده نشدند یا هنوز هم دیده نمی‌شوند؟ در خارج از ایران هم همین‌طور است هنوز هم کمپانی‌ها از فروش نسخه‌های تازه دی‌وی‌دی آثار فیلمسازان شاخص و فیلم‌های مهم فرهنگی درآمدزایی می‌کنند و دانشجویان و سینمادوستان همچنان خریدار این آثار هستند. اما آیا کسی یادش هست که فیلم پرفروش ‌سال تولید این فیلم‌ها چه بوده است؟

 

دیدگاه‌های دیگران

و
وحید جهانمیری |
مخالف 0 - 1 موافق
درود به امید بنکدار و کیوان علی محمدی که سالهاست صبورانه و با شرافت به فعالیت هنری خود ادامه می دهند و همواره آثاری تولید می کنند که واقعا باارزش است... ارغوان هم در ادامه تجربیات قبلی ایشان، فیلمی است که انگار داستان و شعر و عکس و موسیقی و نقاشی در یک همزیستی عاشقانه به هم پیوند خورده اند....

تعداد بازدید :  257