شماره ۴۹۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۳ بهمن
صفحه را ببند
زنان مسأله اجتماعی را چگونه تعریف می‌کنند؟

در خبری آمده بود که درخصوص مطالبات زنان تنها یک پژوهش قابل استناد وجود دارد! «مسأله‌شناسی زنان بنابر روایت زنان» پژوهشی است که توسط سهیلا صادقی‌فسایی و سمیه مقدم انجام شده و ‌سال 1392 در فصلنامه علمی - پژوهشی رفاه اجتماعی به چاپ رسیده است. این تحقیق درباره نگرانی‌های زنان از آینده، رضایت از زندگی، بهره‌مندی یا بی‌بهرگی از حقوق اجتماعی و علل آن و موانع ارتقای موقعیت زنان، نتایجی به‌دست داده است. در قسمت نتیجه‌گیری این طرح، نیازها و مطالبات زنان، به ترتیب اشتغال، ایجاد امکانات تفریحی و رفاهی و ورزشی، تقویت امنیت عمومی و بهبود وضع معیشتی بیان شده است.
زنان مسأله اجتماعی را چگونه تعریف می‌کنند؟
جالب است بدانید بیشتر پاسخگویان در این تحقیق، مسأله اجتماعی را معادل مشکل یا وضعیتی می‌دانند که ناشی از نارسایی و ناهماهنگی تعاملات مربوط به افراد و خانواده و ساختارهای اجتماعی است. آنها نه‌تنها مسائل خود را واقعی می‌پندارند؛ چراکه می‌توانند مصادیقی را برای آن برشمرند، بلکه بر این باورند که این‌گونه مسائل بر کیفیت زندگی آنها تأثیر نامطلوب می‌گذارد و موجب آزار و هزینه‌های جسمی و روانی می‌شود.
گاهی دید زنان به مسائل، تاحدودی جزمی است. به این معنا که مسائل خود را حل‌نشدنی می‌دانند و به شیوه‌ای تقدیرگرایانه در پذیرش آن به تسلیم، سکوت، سازش و تطابق کشیده می‌شوند. زنان کمتر متوجه بعد اجتماعی مسائل خود هستند و به نظر می‌رسد حتی مسائلی که در عمق رویه‌های فرهنگی، اجتماعی و ساختاری ریشه دارد، برای آنها شخصی و خانوادگی تلقی می‌شود.
مصاحبه‌های عمیق نشان می‌دهد که همه زنان، فارغ از سن، وضع و طبقه اجتماعی به این مسأله اذعان دارند که در ایجاد یا استمرار وجود، بروز، ظهور و گسترش مسائل خودشان دخیل هستند. چنین برداشتی ممکن است ناشی از این تفکر باشد که زنان مسائل خود را بیشتر موضوعی شخصی و خصوصی تلقی می‌کنند و کمتر به رابطه میان مسائل خود و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی واقف‌اند.
از طرفی، عادی‌سازی مسائل اجتماعی و بهره‌گیری از تکنیک‌های تطابق با اوضاع، زن‌ها را بیشتر به این سمت‌وسو می‌کشاند که در بهترین حالت، مسائل خود را کتمان کنند یا وجود چنین مسائلی را عادی برشمرند و در بدترین حالت، خودسرزنشی پیشی کنند و درباره اثرگذاری خود در شکل‌گیری آن مسائل غلو کنند.
بعضی از زنان بر این باورند که استمرار و بازتولید مسائل آنها به نحوه تفکر شان برمی‌گردد؛ برای مثال، زری 30ساله، مجرد، شاغل و ساکن منطقه 2 می‌گوید: «علت همه مسائل زنان، خود آنها هستند و تا نخواهند چیزی تغییر نخواهد کرد.» تفسیر زنان از مسائل خود حاوی نوعی تضاد است. از طرفی، می‌گویند اگر نحوه تفکر آنها تغییر کند، می‌توان از شر مسائل خلاص شد و از طرف دیگر، با دید تعیینی و تقدیرگرایانه به مسائل خود نگاه می‌کنند؛ به این معنا که سرنوشت آنها قطعی است و باید به نحوی با آن کنار آمد.
مصادیق مسأله اجتماعی از دید زنان
مصادیق مسائل اجتماعی از دید زنان بسیار متنوع است. تنوع این مسائل، با توجه به متغیرهای مختلفی همچون سن، وضع تأهل، اشتغال، فرزند داشتن یا نداشتن و عوامل دیگر توجیه می‌شود. با توجه به تنوع مصادیق، دسته‌بندی آنها بسیار مشکل به‌نظر می‌رسد، اما می‌توان آنها را حول دو محور کلی حوزه خصوصی و عمومی دسته‌بندی کرد.
فشار مضاعف زنان
به نظر می‌رسد زنان شاغل علاوه‌بر مشکلات و مسائلی که در محیط کار با آن روبه‌رو هستند، در مقایسه با زنان خانه‌دار، از فشار مضاعفی رنج می‌برند؛ مصاحبه‌های عمیق حاکی از این مطلب است که زندگی روزمره زنان شاغل با فشار زیادی همراه است.
نسرین 32ساله، متأهل، دارای 2 فرزند و کارمند می‌گوید: «ساعت 6 صبح بیدار می‌شوم، صبحانه و ناهار شوهرم و بچه‌ها را آماده می‌کنم. بچه‌ها را راهی مدرسه کرده و خودم سرکار می‌روم. ساعت 4 که برمی‌گردم، بلافاصله به آشپزخانه می‌روم، غذا می‌پزم و کارهای خانه و بچه‌ها را می‌کنم. شوهرم که می‌آید، روزنامه می‌خواند و تلویزیون می‌بیند، اما من تا ساعت 12 سرپا هستم و آخرین نفر هم می‌خوابم.»
سالم نبودن محیط‌های کاری
زنان در محیط کار با مسائل مختلفی درگیر هستند که بعضی از این مسائل، آزاردهنده و بازدارنده فعالیت‌های اجتماعی افراد است. ازجمله این مسائل می‌توان به آزار جنسی در برخی محیط‌های کار اشاره کرد.
افسانه 24ساله، متأهل می‌گوید: «منشی شرکت تجاری هستم؛ البته این سومین باری است که محل کارم را عوض کردم. مردها به خودشان اجازه می‌دهند هرطور که می‌خواهند رفتار کنند و آدم را اذیت کنند.»
تن دادن به کارهای بی‌ارزش و بدون حق بیمه و با دستمزد کم به دلیل نیاز مالی و مشکلات اقتصادی به علت طلاق یا اعتیاد شوهر
محدودیت مشاغل خاص زنان و نپذیرفتن زنان
 در پست‌های مدیریتی
مرضیه 27ساله، مجرد، شاغل و ساکن منطقه 5 می‌گوید: «مردها با روحیه خود برتر بینی، خیلی نمی‌پسندند زنان شغل‌های مدیریتی را بگیرند.» زیبا 25ساله، کارمند و مجرد می‌گوید: «مشکل زنان این است که هرکاری نمی‌توانند بکنند. باید خیلی چیزها را در نظر بگیرند. شرایط کاری، محل کار و شرایط خانوادگی و خیلی چیزهای دیگر.»
احساس امنیت اجتماعی
به نظر می‌رسد بخشی از مسائل اجتماعی زنان چه در فضاهای عمومی و چه در محل‌های کاری، در نوع روابط مردان با آنها تبیین می‌شود. بحث امنیت و احساس امنیت از مسائل مهمی است که بخش عمده‌ای از زندگی زنان در هر گروه سنی را در برگرفته است.
احساس ناامنی در زنان غالبا در ارتباط با مردان تفسیر می‌شود. برای مثال، نهال 24ساله و مجرد می‌گوید: «اصلا امنیت نداریم. شاید من دلم بخواهد 9 یا 10 شب مهمانی بروم یا از مهمانی برگردم، حتما باید آژانس بگیرم یا مرد همراهم باشد. امنیت نیست. همیشه نمی‌توان در جاهایی حاضر شد و باید به کی و کجا فکر کنم تا ببینم امنیت هست یا  نیست.»
دختران جوان معمولا بیشتر دچار مسأله احساس ناامنی در جامعه می‌شوند و هرچقدر سن‌شان بیشتر می‌شود، کمتر به این مسأله می‌پردازند. می‌توان گفت احساس ناامنی در بیشتر مصاحبه‌های دختران و زنان جوان دیده می‌شود، اما زنان متأهل و مسن‌تر، غالبا امنیت اجتماعی را در جامعه در حد بسیار خوبی ارزیابی می‌کردند و معتقدند فضای اجتماعی برای دخترانشان کم‌وبیش امن است.


تعداد بازدید :  93