شماره ۴۹۰ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۲ بهمن
صفحه را ببند
مرثيه‌اي براي كارزارهاي شبكه اجتماعي

سعید  اصغرزاده

مطلبي را در يك مجله اينترنتي گمنام و به قلم يك هموطن مي‌خواندم كه به نوعي مي‌توان در راستاي تحليل ماهيت رفتارهاي داوطلبانه از آن سود جست.  نه اسم مجله را مي‌آورم و نه اسم هموطنم را.  مگر نه اين است كه بايد به محتوا كار داشت. (راستش ترجمه صريحش مي‌شود اينكه: سري را كه درد نمي‌كند دستمال نمي‌بندند!) چند نكته از اين مطلب استخراج كردم كه با هم مي‌خوانيم:
1-ست مه‌یر، کمدین و مجری برنامه‌SNL، می‌گوید:  «ببینین! اگه شما یه صفحه فیسبوکی درست کنین، ما لایک‌اش خواهیم کرد! این حداقل کاریه که از دست‌مون بر می‌آد، و البته نهایت کاریه که می‌تونیم بکنیم!»
2-کوین لوییس و همکارانش در دانشکده‌ جامعه‌شناسی دانشگاه کالیفرنیا از‌سال ۲۰۰۷ تا اوایل ۲۰۱۰ بر روی یکی از پرطرفدارترین کارزارهای فیسبوکی تحقيقي انجام دادند، موضوع صفحه‌ای با نام «نجات دارفور» بود که پس از بحران دارفور برای جمع‌آوری کمک در‌سال ۲۰۰۷ تأسیس شده بود و بیش از یک‌میلیون لایک داشت.  محققان، با تحلیل فعالیت اعضای صفحه ظرف مدت دو‌سال و نیم، متوجه شدند مبلغی که کل شرکت‌کنندگان در کارزار اهدا کرده بودند در حدود ۹۰‌هزار دلار بود. بخش دیگر نتایج نشان می‌داد 7/ 99‌درصد بیش از یک‌میلیون لایک‌زننده حتي یک دلار هم کمک نکرده بودند.  با در نظر گرفتن معیارهای دیگر، محققان به نتیجه رسیدند که: «فعالیت در فیس‌بوک، میل و احساس نیاز به فعالیت واقعی و اثرگذار را کاهش می‌دهد.» درواقع فرد با پذیرفتن دعوت به شرکت در کارزار و کمپین و لایک کردن مطالب احساس مثبت بودن می‌کند و این «لایک‌ها» در طی زمان از طریق ایجاد رضایت نیاز به انجام فعل واقعی را کمتر می‌کند.  شاهد دیگر این مدعا بخش غیرفیسبوکی و ایمیلی کارزار «نجات دارفور» بود که از طریق ارسال تقاضاهای ایمیلی تنها در‌سال ۲۰۰۸ موفق به جمع‌آوری یک‌میلیون دلار شده بود.
3-کرک کریستوفرسون از دانشگاه بریتیش کلمبیا این فرضیه را که «اظهار کمک در فیس‌بوک و عضو شدن در کارزارهای کمک‌رسانی مجازی امکان پرداخت مبالغ واقعی را کاهش می‌دهد» تأیید کرد.  در یک تحقیق بر روی داوطلبان، مشخص شد عده‌ای که تمایل خود را برای فعالیت‌هایی که قرار بود خصوصی بماند (مانند نامه نوشتن به یک سناتور) ابراز کرده بودند به مراتب بیشتر از عده‌ای که تمایل‌شان را در فیس‌بوک به نمایش گذاشته بودند، همراهی و فعالیت کردند. در واقع، افرادی که تعهدشان را به‌طور خصوصی ابراز می‌کنند، حقیقتا می‌خواهند کار مثبتی انجام دهند و خوب باشند، نه این‌که فقط خوب به نظر برسند. کریستوفرسون در پایان نتیجه گرفت: «اگر کارزارهای مدنی می‌خواهند علاوه بر آگاهی‌بخشی یک دستاورد حقیقی هم داشته باشند بهتر است از خیر شبکه‌های اجتماعی بگذرند.  چرا که حضور در شبکه‌های اجتماعی احتمال دست‌یابی به این اهداف را کاهش می‌دهد.»
4-از گروهی خواسته شد تا کلیدهای X و Y صفحه کلید را در مدت زمان پنج دقیقه فشار دهند.  به آنها گفته شد به ازای هر مرتبه فشار دادن دکمه‌ها مبلغی به صلیب‌سرخ اهدا خواهد شد.  گروه داوطلب به‌طور متوسط ۵۰۰ بار این کار را انجام داد، اما زمانی که به آنها گفته شد که شرکت‌کنندگان دیگر از نتیجه کار آنها مطلع خواهند شد، همان گروه ۷۴‌درصد بیشتر تلاش کرد و میانگین به ۹۰۰ بار رسید! محققان به این نتیجه رسیدند که، انسان‌ها به کاری که می‌تواند «تصویر» اجتماعی آنها را بهتر کند بیشتر اهمیت می‌دهند و برای آن تلاش می‌کنند.
5-به اعتقاد پروفسور کوین و همکارانش شما از طریق اهدای پول وجهه‌ای کسب نمی‌کنید، اما عکس این اتفاق در فیس‌بوک می‌افتد.  احتمالاً این مورد یکی از دلایل موفقیت گسترده‌ کارزار «چالش سطل آب یخ» بود، کارزاری برای افزایش آگاهی و نیز کمک مالی به تحقیقات در مورد بیماری ای‌ال‌اس.  کارزار در مدتی کوتاه همه‌گیر شد و در هردو هدف یادشده موفق بود.  چه این‌که ریختن آب یخ و به چالش طلبیدن دوستان از یک طرف سرگرم‌کننده بود و نشان دادن چک مبالغ اهدایی هم «میل به نمایش» را در فرد ارضا می‌کرد.  اما باز هم یک جای کار می‌لنگید.  پول خوبی جمع شده بود اما هدف واقعی در حاشیه ماند.
به نظر تحقيقات و تجربياتي كه از كارزارها و كمپين‌هاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي حاصل شده است، نشان مي‌دهد كه ما در شبكه‌هاي اجتماعي با نوعي بي‌عملي و سلب مسئوليت از خود مواجه شده‌ايم.  ما داوطلب كاري مي‌شويم و كاري از پيش برده نمي‌شود.  سر و صداي بسيار براي هيچ.  شايد بعد تبليغاتي و هوچي‌گري شبكه‌هاي اجتماعي خوب باشد ولي همه آنها در راستاي نياز به ديده شدن كاربران قرار مي‌گيرند.  اما آيا ما اگر مي‌خواهيم به كودك يتيمي كمك كنيم دوست داريم ديده شويم؟ يكي از ويژگي‌هاي كار داوطلبانه، تاثيرگذاري مستقيم و گمنام ماندن مجريان داوطلب است.  شواهد و قراين نشان مي‌دهد كه رسانه‌هاي اجتماعي مي‌توانند بستر مناسبي براي هدايت و اطلاع‌رساني باشند، اما اين فقط مرحله اول است. در مرحله اجرايي كار، اين شما هستيد كه بايد پاي خود را از خانه بيرون گذاشته و راهي جايي شويد كه كسي به انتظار كمك شماست.  شما پيروز يك كارزار داوطلبانه خواهيد شد اگر مرعوب فضاي مجازي نشويد!


تعداد بازدید :  260