سیما فراهانی| مرد صراف، پس از اینکه احساس کرد به سمت ورشکستگی میرود، تصمیم هولناکی گرفت. او نقشه یکی از جنجالیترین سرقتهای مسلحانه را اجرا کرد و با تشکیل یک تیم دزدی به سراغ همکار خود رفت. گاوصندوق او را خالی کرد و 300 میلیارد تومان، ارز خارجی را دزدید. او متواری بود، تااینکه در نهایت ماموران پلیس این مرد و اعضای تیمش را دستگیر کردند. چند وقت پیش بود که مردی با پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه از مغازه صرافیاش خبر داد. بلافاصله ماموران پلیس موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و برای بررسی این اتفاق، راهی محل سرقت در خیابان شریعتی شدند.
با حضور ماموران، صاحب صرافی به آنها گفت: «امروز صبح مثل همیشه به محل کارم رفتم. در آنجا با کارگر مغازهام مواجه شدم که دستوپایش و دهانش با چسب و طناب بسته شده بود. در گاوصندوق هم باز بود و هرچه داخل آن گذاشته بودم را هم برده بودند.»
دزدی هولناک
در ادامه تحقیقات کارگر صرافی نیز به ماموران پلیس گفت: «من هر روز صبح زودتر از صاحبکارم به مغازه میآیم. امروز وقتی رسیدم، ناگهان چهار مرد وارد مغازه شدند. آنها قمه و اسلحه کلاشنیکف داشتند. مرا تهدید به قتل کردند و بلافاصله دستوپا و دهانم را بستند. آنها به محض ورود، دوربینهای مداربسته را هم از کار انداختند. بعد از آن کلید گاوصندوق را با تهدید از من گرفتند و هرچه ارز داخل گاوصندوق بود، با خود بردند.»
ماموران پلیس در ادامه تحقیقات، به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف مغازه رفتند. چراکه دوربین محل سرقت، دزدیده شده بود. آنها در تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف، سارقان را دیدند که با نقاب به صورتشان وارد مغازه شدند. پس از 10 دقیقه نیز با ساکی از پول و دلار از آنجا خارج شدند و با موتورسیکلتی فرار کردند.
بازداشت چند مظنون
در تصاویر دوربینهای مداربسته شماره پلاک موتور خیلی واضح نبود. بنابراین رد زیادی از سارقان به دست نیامد. از طرفی صاحب صرافی نیز یک مظنون به ماموران پلیس معرفی کرد که در تحقیقات مشخص شد آن فرد نقشی در این سرقت نداشته است. صاحب صرافی به ماموران پلیس گفت: «چند سال قبل در محدوده فردوسی، یک مرد صراف کشته شد. ماموران پلیس مرد جوانی را به عنوان مظنون پرونده بازداشت کردند، اما در ادامه تحقیقات، بیگناهی او ثابت شد و مرد جوان مدتی بعد آزاد شد، اما او کینه زیادی از این ماجرا داشت. من فکر میکنم ممکن است سرقت کار او باشد.»
اما تحقیقات نشان داد که این مرد جوان نقشی در سرقت نداشته است. در ادامه چند مظنون دیگر نیز بازداشت شدند اما به دلیل نبود مدارک و شواهد علیهشان، آزاد شدند.
بازداشت یکی از سارقان
ماموران اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت در ادامه تحقیقات خود به بررسی شماره پلاک موتورسیکلتها پرداختند. آنها چند عدد از شماره را در تصاویر دوربین مداربسته پیدا کردند. پس از آن، این شمارهها را کنار هم قرار دادند. سپس آنها با بررسی چندین پلاک موتورسیکلت موفق شدند شماره اصلی پارک سارقان صرافی را بدست آورند. زمانی که تصویر صاحب موتورسیکلت با تصاویر بدست آمده از سارقان صرافی تطبیق داده شد، مشخص شد که مرد جوان یکی از سارقان است. بنابراین تلاش برای دستگیری این سارق آغاز شد. بدین ترتیب به دستور بازپرس محمد ولدی بیرانوند، کارآگاهان وارد عمل شدند و این سارق را بازداشت کردند. او در تحقیقات نخست مدعی بود که در این سرقت نقشی نداشته است. با اینحال در مواجهه با تصاویر دوربین مداربسته چارهای جز اقرار نداشت و در نهایت، لب به اعتراف گشود. او در بازجوییها به تشریح این سرقت بزرگ پرداخت و درباره جزئیات آن به پلیس گفت: «مدتی بود که با صاحب یک صرافی آشنا بودم. رامین سالها یک صرافی در جنوب تهران داشت. ولی هر بار که با او صحبت میکردم، میگفت که به سمت ورشکستگی میرود. رامین به خاطر اینکه سرمایهگذاریهای اشتباهی انجام داده و وضع مالیاش خیلی بد شده بود. برای همین همیشه از این مسأله شاکی بود. تااینکه به من پیشنهاد سرقت از این صرافی را داد. از قبل، صاحب صرافی را میشناخت و میدانست که در آنجا ارزهای زیادی نگهداری میشود. برای همین نقشه سرقت از آنجا را کشید.»
اجرای نقشه سرقت
او ادامه داد: «اطلاعات صرافی را رامین در اختیارمان قرار داد. با اینحال ما هم بیگدار به آب نزدیم. یک هفته تمام صرافی را زیر نظر گرفتیم تا در جریان جزئیات رفتوآمد آنها قرار بگیریم. اطلاعات جزئی صرافی را بدست آوردیم. هر روز به آنجا میرفتیم ساعت رفتوآمدها را یادداشت میکردیم. در همین بررسیها بود که فهمیدیم کارگر صرافی هر روز صبح بین ساعت 9 تا 10 با کلید وارد صرافی میشود. صاحب آنجا هم حدود ساعت 11 به صرافی میآید. با این حساب یک تا دو ساعتی کارگر صرافی تنها بود. ما هم تصمیم گرفتیم که نقشه سرقت را اجرا کنیم. در همان رفتوآمدها متوجه شدیم که کارگر صرافی کلید هم دارد. برای همین آن روز به آنجا رفتیم. نقشه سرقت را اجرا کردیم. پولها را برداشتیم و متواری شدیم. 10دقیقه بیشتر زمان لازم نبود تا این سرقت را انجام دهیم.»
بازداشت مغز متفکر این ماجرا
با اعتراف مرد جوان، تحقیقات برای بازداشت مرد صراف و همدستانش ادامه یافت. زمانی که کارآگاهان راهی خانه صراف سارق شدند، فهمیدیم او خانهاش را ترک کرده و متواری شده است. در ادامه بررسیها، مخفیگاه متهم شناسایی شد. ماموران پلیس آگاهی موفق شدند طراح این سرقت را در یک باغ در اطراف تهران دستگیر کنند. او تحت بازجویی قرار گرفت ولی سعی در انکار این سرقت داشت. این در حالی بود که مدارک و شواهد و تصاویر بدست آمده از دوربینها نشان میداد که مرد صراف در این سرقت حضور داشته است.
در ادامه همدستان دیگر او نیز بازداشت شدند. در حال حاضر نیز به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران، همه متهمان به اداره آگاهی منتقل شدند و تحقیقات از آنها برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده همچنان ادامه دارد.