| مصطفی عابدی | روزنامهنگار |
به احتمال فراوان بسياري از ايرانيان با نام «محك» آشنا هستند و اين افتخاري است براي يك موسسه خيريه كه تا اين حد نهتنها در ميان جامعه خود، بلكه در سطح بينالمللي هم بهعنوان يك نهاد خيريه و غيرانتفاعي و مدني شناخته شده است و از نظر شاخصهای عملکرد در رتبههاي بالاي نهادهاي مشابه خود در سطح جهان است. جمعه گذشته از سوي جامعه مهندسین فارغالتحصيلان دانشگاه اميركبير (پليتكنيك تهران) و با همكاري شركت پتروشيمي ايران، از اعضاي خود دعوت كردند كه در بيمارستان محك حضور يابند. هدف از اين دعوت، كمك به موسسه محك براي تقبل هزینه احداث چهار طبقه از ساختمان در دست ساخت اين موسسه بود كه خوشبختانه پس از جلسه، بخش اعظمي از هدف تعيين شده با تعهد چند ميليارد تومان كمك تأمين شد. اين جلسه كوچك كه فقط چند ساعت وقت دعوتشدگان را گرفت، نشاندهنده وجود ظرفيتهاي بزرگ در مديريت و مشاركت اجتماعي و بالا بردن سطح رفاه و آسايش مردم اين جامعه است. در ابتداي جلسه، دو سخنراني از سوي دستاندركاران محك ارايه شد كه ضمن بيان تاريخچه اين موسسه و سير تحول آن و نیز آمار عملكرد و سازوكار تأمين منابع و نحوه خرج كردن آنها همچنین موفقيتهاي داخلي و بينالمللي مهم اين مؤسسه، حاضرين را با موسسه آشنا كردند. نكته مهم اين دو سخنراني، موجز و دقيق و علمي و مستند بودن آنها بود كه بدون جملات و گزارههاي زايد و بيهوده ارايه شد و نشان از وقتشناسي و نيز احترام به مخاطبين از حيث تنظيم و ارايه مطالب مفيد و ضروري بود. پيش از آن نيز چند جزوه از عملكرد موسسه ارايه كرده بودند كه شامل فعاليتها و حسابرسيهاي سالانه بود و این سخنرانیها را تکمیل میکرد. سپس نمايندگان جامعه فارغالتحصيلان و شركت پتروشيمي نيز سخنرانی کردند و به موضوع مهم فعاليتهاي خيريه پرداختند و در ادامه حاضرين با اهداي مبالغ كم تا زياد در ساخت طبقات مورد نظر بيمارستان مشاركت كردند. هزينه مراسم و ناهار نيز از سوي يكي از حاضرين تقبل شده بود. اهميت ماجرا در چيست؟ اگر كسي ميدانست كه كاركرد و اهميت محك چيست، آنگاه متوجه ميشد كه هيچ نهاد دولتي قادر نيست حتي با هزينههاي چند برابر بودجه محك، چنين كاركردي را داشته باشد. محك، موسسه خيريه حمايت از كودكان مبتلا به سرطان است. تا كسي سرطان نداشته باشد و از آن مهمتر كودك سرطاني نداشته باشد، نميتواند درك كند كه چنين مؤسسهاي چه خدمت مهمي به جامعه كرده است. اين موسسه تمام هزينههاي درمانی اين كودكان را تقبل ميكند. متوسط هزينه براي درمان هر كودك سرطاني در طي دوسال حدود 40 ميليون تومان است. اگر خانوادهاي که کودک سرطانی دارد چنین بودجهای را نداشته باشد، بايد بدترين نوع تبعيض اجتماعی را كه با مرگ كودك خود همراه است، با تمام وجود احساس كند. حتي خانوادهاي كه پول هم دارد، نميتواند به تنهايي نيازهاي عاطفي و رواني كودكان مبتلا به سرطان و حتي اعضاي خانواده که دچار تألمات روحي هستند را جبران و درمان كند. ولي موسسه محك به تنهايي ميتواند بخش اعظم اين نيازها را برآورده نمايد. ولي چگونه؟ از طريق اعتماد و شفافيت است كه ميتواند نظر مساعد مردم را براي كمكهاي داوطلبانه جلب كرد. در اين مرحله است كه نهاد مردمي ديگري (جامعه فارغالتحصيلان) وارد ماجرا ميشود و با دعوت از اعضاي خود كه عموماً از كارآفرينان و صنعتگران جامعه هستند و به انجمن خود اعتماد دارند، از آنان ميخواهد كه به اين موسسه كمك كنند. چنين ميشود كه دو نهاد مدني مورد اعتماد با يكديگر مرتبط ميشوند و برای انجام یک کار مهم و موردنیاز جامعه نهتنها منابع مالي قابلتوجهي را بدون ارتباط با بودجه عمومي دولت تأمين ميكنند، بلكه از آن مهمتر اینکه همه ميدانند اين پول به سرعت تبديل به توليد و ارزش افزوده ميشود و خيلي سريع (كمتر از دو سال) به خدمت موردنظر ميرسد. برآورد ارايه شده در نشست بر اين اساس بود كه هر 100 تومان ورودي به موسسه، در نهايت به 4400 تومان ارزش افزوده تبديل ميشود. شايد اين رقم قدري زياد باشد، ولي در هر حال تردیدی نیست که بهرهوری سرمایهگذاری در این نهادها، بسيار متفاوت است با سرمايهگذاريهايي كه در دولتها انجام میشود. زمينهسازي براي حضور مدني مردم، ظرفيت بزرگي است كه در جامعه ما مغفول مانده است و متاسفانه حتي نهادهاي مدني موجود هم تحت فشار هستند و اگر روزي اين ظرفيت آزاد شود، خواهيم ديد كه مسائل اجتماعي كشور با چه سرعتي رو به بهبود است.