شماره ۴۸۵ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۶ بهمن
صفحه را ببند
عشق مرز نمی‌شناسد

دکتر مریم جلالی روانشناس

وقتی پدیده مهاجرت اتفاق می‌افتد، ساکنان منطقه مهاجرپذیر بالطبع به خاطر روح انسانی‌شان وظیفه دارند همسایگانی که به آنها پناه آورده‌اند را پوشش دهند. این مسأله برمی‌گردد به سرمایه‌ اجتماعی ایرانی که همیشه پذیرای حاضران بوده است. حتی زمانی هم که آریایی‌ها از سرما به فلات ایران سکنی گزیدند یک نوع مهاجرت شکل گرفت. بنابراین پدیده مهاجرت، پدیده اجتناب‌ناپذیری است که تحت هر شرایطی و در همه دوران‌ها اتفاق می‌افتد. بالطبع مهاجران هم به دنبال مکانی بهتر نسبت به محل زندگی خود، دست به این اقدام می‌زنند. یعنی هیچ‌گاه اين اتفاق نیفتاده که مهاجری یک جای ناامن‌تری را نسبت به محل سکونت خود انتخاب کند.
عموما مهاجرت به چند شکل اتفاق می‌افتد و اگر ما بخواهیم مهاجرت کشورهای همسایه را بررسی کنیم باید از یک نگاه تحلیلی به آن بپردازیم. در این صورت مهاجرت مثل اوربیتال‌ها و عناصر شیمی است که وقتی آدم‌ها با هم ترکیب می‌شوند یک آرایش الکترونی ویژه‌ای پیدا می‌کنند. افراد مهاجر بخشی از فرهنگ‌شان را به کشوری که در آن مهاجرت کرده‌اند،  می‌آورند و در مقابل بايد به فرهنگ محل جدیدى هم که در آنجا سکنى گزيده‌اند، عادت کنند و آن را بپذيرند. در این صورت یک عنصر سومی ایجاد می‌شود و این مسأله می‌تواند برای کشور مهاجرپذیر به یک فرصت یا یک تهدید تبديل شود. منتهی اگر یک مدیریت فرهنگی شکل بگيرد و آن کشور آینده پژوهانه به مقوله مهاجرت نگاه کند. چون در لحظه اول، آسیب‌ها، عواقب و اتفاقات نمی‌افتد. حتی طی چند سالی که از این قضیه می‌گذرد بعضا ما بازخوردها و علت‌های مهاجرت را شناسایی کرده‌ایم.  
نگاهی که مرزبندی میان یک‌سری حریم و چارچوب‌ها لحاظ شد. چون ما یک سه‌گانه‌ای به نام قانون، عرف و شرع داریم که هر یک از آنها مرزهای خاص خودشان را دارند. مهاجرت هم وقتی اتفاق می‌افتد از یکی از این مرزها عبور می‌کند. هریک از این پدیده‌ها که اسم مهاجرت روی آن قرار می‌گیرد، از یک نگاهی تحلیل می‌شود. اما باید این مسأله را هم در نظر گرفت گاهی روحیه و عواطف کودکانه آدمی تلویحا هیچ‌یک از این مرزها را نمی‌شناسد- مثل روایتی که ما در این فیلم دیدیم. چون اولا درام و عاطفه مرز ندارد و از طرف دیگر کودک اصلا نمی‌تواند مرزها را درک ‌کند- منظور از رابطه کودکانه، رابطه عاشقانه میان انسان‌هاست. این انسان یا دوست می‌تواند اهل هر دیار و بومی باشد و اصلا به این مسائل توجهی ندارد چون عشق این اجازه را به او نمی‌دهد. بافت دراماتیک اصلا به قوانین حقوقی هم متوسل نیست. چون همان‌طور که گفتم فضای کودکی، فضای بی‌مرزی است و اصلا هیچ یک از طرفین آن، مفهوم آن را نمی‌فهمند. بنابراین کاملا خاستگاه و رویکردشان متفاوت می‌شود و یک روح انسانی پیدا می‌کنند و شاید زمانی که در این برهه قرار می‌گیرند معنی مرز را بشناسند. بنابراین نمی‌شود با نگاه سرسختانه و نگاه جامعه‌شناسانه و آسیب‌شناسانه یک پدیده عاطفی و پدیده کودکی را بررسی کرد. حتی از اسم فیلم هم پیداست. چند مترمکعب عشق، که نشان‌دهنده همه اجزای عشق است که یک 4 وجهی می‌سازد که خط مرز یک وجه دارد و فقط یک خط را کاملا از بین می‌برد. شما نمی‌دانید چهارسوی این مکعب چیست چون کاملا مبتنی‌بر عاطفه کودکانه است.

 


تعداد بازدید :  166