شهروند| مسکن مهر و مشکلاتش اینطور که پیداست تا مدتها میخواهد گریبانگیر کسانی باشد که به امید خانهدار شدن در آن شرکت کردند؛ طرحی که توسط دولت نهم و دهم اجرا شد و با روی کار آمدن دولت یازدهم متوقف شد. اما با وجود متوقف شدن این طرح، پژوهشگران زیادی درباره این طرح و چگونگی اجرا شدنش تحقیق کرده و نتایجش را در نشستهایی اعلام میکنند. نشست چهارم از سلسله نشستهای پژوهش شهری که هفته گذشته با موضوع «مسکن مهر، انحراف از برنامه و جامعه هدف» و در چارچوب «موافقتنامه همکاری در پایش و ارتقای پژوهش شهری» با همکاری انجمن جامعهشناسی، جامعه مهندسان مشاور ایران و جامعه مهندسان شهرساز ایران برگزار شد، یکی از این نشستها بود. محمود اولادي، حجتالله میرزایی و علی یاوری پژوهشگرانی بودند که در این نشست نتایج تحقیقاتشان را مطرح کردند.
در ابتدای این نشست «محمود اولادي» پژوهشگر، پژوهشی که با نام طرح پژوهش ارزیابی مسکن مهر انجام شده درباره آن گفت: «منظور از انجام این پژوهش، ارزیابی جامعه هدف طرح مسکن مهر بود. اینکه این جامعه هدف چگونه بود، چگونه باید میبود و چه اتفاقی درباره آن افتاد و از این به بعد چه میشود. اینکه آیا جامعه هدف به درستی شناخته شده است و اگر در راه ناصحیح است چه سیاستهایی برای برونرفت از آن باید در نظر گرفته شود. تمام برنامهها میگویند که باید جامعه هدف مسکن مهر، گروههای کمدرآمد باشند و تعریف مشخصی داشته باشند و برنامهریزی تکراهبردی برای آن وجود نداشته باشد؛ این در حالی است که در طرح مسکن مهر، عکس آن اتفاق افتاد چون مسکن مهر میخواست برای همه اقشار تأمین مسکن کند. بحث بعدی توجه به جوامع محلی در برنامهریزی است؛ امکان اینکه با یک الگوی مسکن برای کل کشور بخواهیم برنامهریزی کنیم، در همه طرحهای جامع مسکن در کشورها رد شده است.» اولادی ادامه داد: «موضوع بعد، تصدیگری نکردن دولت در اجرای طرح مسکن مهر است. دولت در این طرحها باید مشوق و هدایتگر باشد. بانک جهانی هفتمحور را برای برنامهریزی مسکن و کنترل بازار تعیین کرده است؛ اولین محور، بحث حقوق مالکیت است در حالی که در مسكن مهر هنوز مشخص نیست که مالکیت این مسکنها چطور خواهد بود. محور دوم، تأمین وامهای مسکن است. انواع شیوههای مختلف را برای وام باید در نظر گرفت نه یکی، دو نوع، محور سوم، تدارک زیرساختها برای تولید است، نه اینکه مانند مسکن مهر، خانهها آماده باشد ولی زیرساختهایش آماده نباشد. کاهش نرخ بهره یکی دیگر از راهبردهاست.» این پژوهشگر در ادامه درباره موضوعاتی که در برنامههای اول تا سوم مسکن دیده شده بود، گفت: «عموما سیاستهای مسکن در دوره 20ساله گذشته، سیاستها، سیاست عرضه بوده است، در صورتی که در تجارب جهانی اینطور نیست، مدیریت تقاضا مهم است. در مسکن مهر اما آنقدر روی عرضه مسکن تأکید شد که این توقع را در جامعه بهوجود آورد که دولت وظیفه دارد برای همه مسکن بسازد، بنابراین تقاضاهای بالقوه به بالفعل تبدیل شد و در نتیجه قیمتها افزایش پیدا کرد.» اولادی ادامه داد: «بررسی وضعیت موجود مسکن مهر نشان میدهد برای یکمیلیون و 800هزار واحد مسکونی قرارداد منعقد شد و 150هزار میلیارد ریال تسهیلات برای ساخت مسکن نیاز بود. در سال 89 عملا 134هزار واحد مسکن مهر به بهرهبرداری رسید و واحدهایی که در دست اجرا بودند هم یکمیلیون و 280هزار پروانه ساخت گرفتند، 315هزار واحد هم در مرحله سفتکاری بود. یکی از اتفاقاتی که افتاد، بحث خودمالکی بود و این آغاز یک تعارض بود. وقتی کسی مالک زمینی است، زمین ارزش دارد و دولتی نیست.» او گفت: «آسیبشناسی کلی را در مسکن مهر انجام دادیم. نقص در گروه هدف بزرگترین آسیب بود، حضور گسترده دولت، شفاف نبودن روندها و رویهها در تعاونی، پایین بودن انگیزه سکونت در واحدها به دلیل واگذاری آنها در مناطق کمتر توسعهیافته، همسان بودن نسبی و وجود نداشتن تنوع ظاهری در طراحی واحدهای مسکونی و امکان استقبال نشدن از واحدها به دلیل پایین بودن ارزش افزوده اقتصادی از جمله آسیبهای این طرحند.» اولادی حاشیهنشینی مدرن، توجه نشدن به ابعاد روانی و اجتماعی مردم ساکن در مسکن مهر، توقع بیش از حدی که این طرح در جامعه ایجاد کرد و اینکه دولت موظف است برای همه تأمین مسکن کند را از دیگر آسیبهای این طرح دانست. در ادامه این نشست «علی یاوری» که او هم پژوهشی را درباره مسکن مهر انجام داده است، گفت: «مسکن مهر باعث شد جایگاه دولت در قبال ملت تضعیف شود. از طرف دیگر به هیچوجه هیچکدام از ضابطههای سرانه در طرحهای مسکن مهر رعایت نشد. فاجعهآمیزترین بخش مسکن مهر در شهرهای جدید مانند پرند است؛ شهرهایی که ساخته شدند ولی هنوز آب آشامیدنی ندارند! این در حالی است که قرار است این شهرها توریستی شوند و رودخانه داشته باشند در حالی که خانههایش آب آشامیدنی ندارند.» او ادامه داد: «ما همیشه دولت را برای سیاستهایش مورد انتقاد قرار میدهیم و مسئولیت اجتماعی خودمان را در نظر نمیگیریم؛ موضوع اینجاست که اگر پیمانکاران و مهندسان وقتی طرحهای مسکن مهر را دیدند و متوجه شدند که اصولی نیست، آن را اجرا نمیکردند و به مسئولیت حرفهایشان عمل میکردند، ما حالا دچار این مشکل نبودیم. مشکل اینجاست که همه طرحهای مسکن مهر توسط سازمان نظام مهندسی نظارت شدند ولی اجراکنندگان آن به مسئولیت حرفهای و اجتماعیشان عمل نکردند و این مشکل را دو برابر کرد. اشکال مسکن مهر این بود که یک دفعه از چارچوب ایده به کاربر تبدیل شد.»