علیاکبر عبدالرشیدی نویسنده و مترجم
زمانی که سخن از توسعه یا جوامع توسعهیافته در میان است، ناخودآگاه ویژگیهایی به ذهنمان خطور میکند که روابط مردم با مردم و ملت و دولت را به تصویر میکشد. روابطی که میان مردم بهصورت مستمر و دایمی رواج دارد و تعاملات حوزههای مختلف را صورت میدهد که تعاملات سازنده جامعه است.
به همین دلیل، جوامع نسبت به داده و کردههایی که افراد آن جامعه دارند، تعریف میشوند. یکی از رفتارهای مفید در جامعه که شکل فرهنگی دارد و در این حوزه میتواند مفید باشد، «وقف» است. متاسفانه اینروزها برخي کسانی که کار خیر انجام میدهند، در قبال آن برای خود حقی قایل میشوند یا دنبال جبران آن توسط جامعه هستند. اما اگر از نفس کار خیر و ثوابی که در قبال آن وجود دارد، گذر کنیم و به جا انداختن این فرهنگ در جامعه برسیم، خواهیم دید چنین موضوعی، تا کجا و تا چه حد میتواند در ارتقای سطح تعاملات جامعه تأثیر داشته باشد. فرهنگ وقف در جامعه به غیر از امکاناتی که برای افراد در حوزههای مختلف بهوجود میآورد، باعث بهوجود آمدن نوعی ازخودگذشتگی و در فکر دیگران بودن و شیوع آن در جامعه میشود.
این اعتقاد وجود دارد، اگر افرادی در جامعه هستند و این توانایی را دارند که میتوانند در کار خیر شرکت کنند، درنگ نکنند چراکه با انجام این کار بهخود لطف کردهاند. زیرا زمانی که به یک نفر کمک میکنید، قدرت توانبخشی به کسی میبخشید که از تواناییهای موردنظر، بهدور است. کار خیر در کشور ما، در برخی زمینهها مغفول مانده که جای تأسف است. باید بهطور جدی در این زمینه، تجدیدنظر کنیم. اکنون بیشتر خیرین، کار خیر را در موضوعاتی مثل ساختن مدرسه و مسجد محدود میدانند که از قدیمالایام هم مرسوم بوده است، اما این نوع نگاه، باعث عقبگرد ما در بهثمر نشاندن کار خیر و بهنتیجه نشاندن مطلوب آن شده است. باید تدابیری اتخاذ کنیم که شیوههای دیگر کار خیر در جامعه رواج یابد. میتوان با اطلاعرسانی بیشتر ذهن خیرین را به این موضوع معطوف کرد که پرداختن و در اختیار قرار دادن امکانات به مسائل تحقیقاتی و علمی و مسائلی که جامعه ما کمبود دارد نیز جنبهای از کار خیر است. خیرین باید بدانند نتیجه ورود به این حوزه، به تمام جامعه میرسد و وسعت برخورداری بیشتری از ساختن ساختمان برای امور دیگر دارد.
دولت در این زمینه وظيفههايي دارد اما طرف صحبت من، مردم هستند که همواره در این مسائل پیشگام بودهاند اما بعضیاوقات، فقط کار خیر را در انجام یک کار معین میدانند. باید بدانیم ورود خیرین به حوزه تحقیقات و مسائل علمی میانبر است و میتواند نتایج بهتری را عاید جامعه کند.
گذشته کار خیر در کشور ما نشان میدهد، مردم بهصورت مستقیم بهکار خیر نمیپردازند، مثلا وقتی در قدیم مردم از تشنگی رنج میبردند، خیرین بهجای دادن مشک آب به مردم، ترجیح میدادند که آبانبار بسازند یعنی مشکلات را از ریشه حل میکردند. یا اینکه بیشتر بازارهای قدیم وقف بوده است زیرا این عقیده وجود داشته تا غیر از اینکه محل درآمدی برای انجام کار خیر بهدست آید، اشتغالزایی نیز صورت گیرد.
متاسفانه این فرهنگ در این زمان، آب رفته است. مردم باید یاد بگیرند که اگر هرکدامشان یک آجر بیاورند، یک مدرسه ساخته میشود. مثل این است که اگر قصد تأسیس کتابخانهای را داشته باشیم، اگر هرکدام از ما، یک کتاب هدیه دهد، کار کتابخانه تمام است. ما باید در این زمینه فرهنگسازی کنیم که اگر کسی کار خیر انجام میدهد، با فرهنگ تاریخ این کشور معامله میکند نه منافع شخصی! بلکه گامی برای بچههای ایران برداشته است.