شماره ۴۸۵ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۶ بهمن
صفحه را ببند
نوعدوست‌ترین همنوعان ما

مریم براتی27ساله   فوق‌لیسانس ژنتیک

اگر خودستایانه نباشد، تا به‌حال خیلی کارها کرده‌ام که می‌شود اسمش را نوعدوستی گذاشت! اگر بخواهم تأثیر بعضی آموزه‌های آکادمیک زیست‌شناسی را در نگاهم بگنجانم، هربار زباله‌های در پارک، کوه و صحرا را- پیش چشم‌های متعجب بعضی همنوعان و لبخندهای تمسخر همنوعانی دیگر- جمع کرده‌ام و این یعنی، من نوعدوست بوده‌ام. اگر بخواهم قضیه روشنفکرانه‌تر جلوه کند، هربار کتاب خوبی هدیه داده‌ام یا کتاب خوبی خوانده‌ام، این هم یعنی، من نوعدوست بوده‌ام.
اگر بخواهم مفهوم مستقیمی را که بلافاصله به ذهن خیلی‌ها می‌رسد در نظر بگیرم، هر وقت مشارکت کرده‌ام تا کسی درمان شود یا لباس بهتری بپوشد یا زیر سقف محکم‌تری بخوابد، نوعدوست بوده‌ام. اگر بخواهم ژست فعالان مدنی و اجتماعی پشت مانیتور را بگیرم، هر لایک و بازنشر نوشته‌های نوعدوست‌های مجازی دیگر، نقطه مثبتی در رزومه‌ام خواهد بود. آیا کمک به بالا و پایین بردن چمدان‌ها و خریدهای سنگین دخترهای غریبه و آشنا در راه‌پله‌ خوابگاه‌های بی‌آسانسور، نوعدوستی محسوب نمی‌شود؟ آیا اگر دست کسی را گرفته و از جای دشواری عبور داده باشم، پرتوهای نوعدوستی را از دستانم نپراکنده‌ام؟ مطمئن نیستم. شاید هرکسی بتواند به‌سادگی چنین فهرست موجهی تهیه کند ولی حسی هست که به من می‌گوید، نوعدوستی باید فراتر از اینها باشد، یا عمیق‌تر؛ مثل کاری که هنر و ادبیات و عشق می‌کند. نوعدوستی به مفهوم انسان‌دوستی، به‌بازی رنگ‌ها بر بوم نزدیک‌تر است. در سطرهای شعر و بین خطوط داستان پررنگ‌تر است و بین دست‌های ساده‌ترین دلدادگان هم بیشتر به چشم می‌آید. هنرمندان، نویسندگان، شاعران، نقاشان و عاشقان، نوعدوست‌ترین همنوعان ما هستند، در همه‌جا.


تعداد بازدید :  104