آیدین سیارسریع طنزنویس

[email protected]

سخنان ما به مناسبت روز خبرنگار
- خبرنگار خیلی مهم است، خبرنگار بعد از دانشجو قلب تپنده جامعه است، لذا باید جلوی آن گرفته شود تا ضربان قلب جامعه بالا نرود.
- خبرنگار برای مبارزه با فساد نقشی کلیدی دارد، همان‌طور که مفسدین اقتصادی برای مبارزه با فساد نقشی کلیدی دارند.
- رابطه ما با رسانه‌ها بسیار تنگاتنگ است، البته با رسانه‌های خودمان. با بقیه ادای تنگاتنگ‌ها را درمی‌آوریم.
- انتظار ما از خبرنگاران این است که بی‌طرف باشند و هرچه ما می‌گوییم گوش کنند.
- خبرنگار باید نقشی آگاه‌کننده داشته باشد و مردم را نسبت به مزایای تفکیک جنسیتی در ادارات، دانشگاه‌ها‌ و کنسرت‌ها آگاه کند. بنده با قاطعیت اعلام می‌کنم خبرنگاری که نتواند مردم را نسبت به مزایای تفکیک جنسیتی آگاه کند از روزنامه‌نگار هم بدتر است!
- ازجمله مهم‌ترین مشکلاتی که خبرنگاران می‌توانند با آن مبارزه کنند وازکتومی است.
- رسانه‌ها در حفظ پاکیزگی جامعه نقش بسزایی دارند. عید که می‌شود خانم با همین روزنامه‌ها شیشه‌های خانه را پاک می‌کند!
- به شخصه وقتی روزنامه می‌خوانم بسیار آگاه می‌شوم! این‌که الان می‌دانم درخت زبان گنجشک دوحرفی «ون» می‌شود و «رگ» پاسخ دوحرفی «چیزی که خون درون آن می‌جوشد» است را مدیون روزنامه‌ها به‌خصوص قسمت آگاهی بخش جدول هستم.
- روز خبرنگار روز پاسداشت قلم است. خبرنگار باید قدر قلم را بداند، من تحقیق کردم و دیدم این قلم خیلی فواید دارد، حاوی املاح زیاد و منبع آهن است و ما معمولا با آن سوپ قلم درست می‌کنیم که خیلی خوشمزه می‌شود.
- این‌که ما نمی‌خواهیم خبرنگار خسته شود بد است؟ ما می‌گوییم‌ ای خبرنگار! بنشین زیر کولر و از خبرگزاری‌ها کپی کن و بگذار توی روزنامه. نهادهای مسئول خودشان معضلات را پیگیری می‌کنند. چرا اصرار داری که خودت پیگیری کنی؟ خسته می‌شوی خب. بتمرگ دیگر! ای بابا.
- بحمدالله خبرنگاران در کشور ما هم از شعور و هم از احساسات و عواطف انسانی والایی برخوردارند. یک‌بار یکی از همین خبرنگاران خدمت بنده رسیدند و سوالی پرسیدند، من داشتم جواب می‌دادم که ناگهان پرید در صحبت من، به ایشان گفتم: «خفه شو وقتی من دارم حرف می‌زنم»! و ایشان تحت‌تأثیر این جمله عمیق تا آخر مصاحبه درحالی‌که قطره اشکی بر چشمانش حلقه زده بود، صم بکم نشسته بود و حرفی نمی‌زد.
- شغل خبرنگاری شغل بسیار شریفی است، خبرنگاران همواره باید به این موضوع توجه کنند. هیچ‌گاه از خاطرم نمی‌رود که یک‌بار خبرنگاری به سراغ بنده آمد که از قدرت تکلم بی‌بهره بود، لذا در آن مصاحبه فقط بنده حرف می‌زدم و ایشان هم سر تکان می‌داد. من خیلی لذت بردم، بالاغیرتا بقیه خبرنگارها هم بیایند و شرافت کاری را از ایشان یاد بگیرند. نانی که در می‌آورد حلال است.
- در پایان جا دارد برای تمامی خبرنگاران دعای خیر کنم و بگویم خدا شما را به راه راست هدایت کند. انشاءالله شما هم مثل ما که خدمتگزار مردم – با درآمد بالا - هستیم بالاخره یک شغل آبرومند پیدا کنید!