محمدرحیم اخوت، نویسنده و منتقد معاصر ایرانی دیروز در ۷۶سالگی از دنیا رفت. محمدرحیم اخوت زاده دهم آذر ۱۳۲۴ نویسنده و منتقد ادبی بود که دیروز بعد از تحمل مدتی فراموشی، در اثر کهولت سن و عواقب آن از دنیا رفت. بر اساس اعلام خانوادهاش پیکر او در باغ رضوان اصفهان تشییع و به خاک سپرده شد.
کتابهای او با فاصلههای زمانی طولانی منتشر میشد که بخشی به وسواس او در نوشتن و بازنویسی کتابها برمیگشت و بخشی به انتظار چاپ کتابهایش تا جایی که خود اخوت گاه از این انتظار خسته شده و به قول خودش خلقش تنگ میشد. در اینباره گفته بود: «من کتابهای زیادی را در انتظار انتشار دارم. وقتی میخواهم دربارهشان حرف بزنم، خلقم تنگ میشود. اما من اساسا آدم خوشبینی هستم و امیدوارم این سد و بندهایی که همه کارها را به بنبست کشیده، از بین برود، به هرحال نشر باید کار خودش را بکند و نمیتواند متوقف شود. کسی که مینویسد، با امید چاپکردن اثرش آن را مینویسد. ما برای خودمان که نمینویسیم.»
تعلیق، چهارفصل در بازخوانی شعر، مجموعه داستان نیمه سرگردان ما، مجموعه داستان باقیماندهها، ترجمه کتاب «شکارچی خرگوش» با همکاری حمید فرازنده، رمان «نامها و سایهها»، داستان بلند «خورشید»، رمان «نمیشود»، رمان «مشکل آقای فطانت»، مجموعه داستانهای کوتاه «پاییز بود» و همچنین رمان تماشا، از جمله کتابهایی است که توسط محمدرحیم اخوت منتشر شده است. رمان «نامها و سایهها»ی اخوت به جوایز ادبی بسیاری راه یافت و برنده جایزه ادبی مهرگان و یلدا هم شد. او درباره سرنوشت اتوبیوگرافیاش نیز گفته بود: «کتاب را کامل نوشتهام. حدود ۵۰۰صفحهای میشود و عنوانش هم «کودکی، جوانی، پیری» است، اما آن را به ناشر ندادهام، گفتم تا خودم هستم نمیخواهم چاپ شود.»