شهروند| خشکسالی بیش از یک دهه است که چنگ و دندان نشان میدهد، خشکسالیای که اوج آن سال 97 بود. البته بارندگیهای سالهای 99-98 این امید را زنده کرد که مشکل کمآبی در ایران حل شده. بارندگیهایی که انتظار میرفت جبرانی باشد برای سالهای خشکسالی، اما چنین اتفاقی نیفتاد تا همچنان از بحران آب بگوییم.
خوشبین بود که ذخایر آبی کشور محدود به سالهای 99-98 و بارندگیهای این سالها نمیشود. ایران همیشه با کمآبی مواجه بوده، اما همواره این خوشبینی ادامه داشته. شاید ریشه این خوشبینی را بتوان در یک دوره 60ساله جستوجو کرد. بازه زمانیای که موتورپمپها آبها را از دل زمین بیرون میکشیدند. البته نمیتوان از کنار آبهایی که پشت سدها جمع شده بودند هم به همین راحتی گذشت. درواقع همه اینها به این توهم دامن میزد که ما با فراوانی آب روبهرو هستیم.
پشتپرده این خوشبینی اما واقعیت تلخی کمین کرده، اینکه در سالهای متمادی ایران در معرض خشکسالی و سیلاب بوده. خشکسالیای که سالهای متمادی است با آن دست به گریبانیم. خشکسالیای که دلیل مرگ گونههای گیاهی و جانوری بوده. خشکشدن تالابها، کاهش سطح آب زیرزمینی، فرونشست زمین و کاهش کیفیت آب هم از اثرات همین خشکسالی بودهاند.
و اما سیلابها که چه در بهار 98 و چه حالا در دیماه 1400 راه افتاده و خرابیهای بسیاری به جا گذاشتهاند.
سیلابها و تخریب زمین
روزهای دیماه 1400 به سیلها و آسیبهای ناشی از آن اختصاص پیدا کردند. پنج استان شاهد بارشها و جاریشدن سیل بودند. سیلی که طبق آمارها به 8347واحد مسکونی آسیب رساند و خسارات زیادی هم به تاسیسات، کشاورزی وارد کرد. هرچند طبق آمارها دستکم 10نفر هم جانشان را از دست دادند.
سال 98 از سیل و خسارتها گفته شد، اما بینتیجه تا دوباره در سال 1400 تکرار سیلها را داشته باشیم. شاید اگر بعد از سیل 98 حوضچههای مصنوعی در مسیر روانآبها احداث میشدند، امروز از خسارات سیل 1400 نمیگفتیم. حوضچههایی که هم سفرههای زیرزمینی را سیراب میکردند، هم جلوی خسارتها را میگرفتند.
به گفته رئیس مرکز تحقیقات پیشرفته مهندسی اصفهان این حوضچهها به روانآبهای سطحی و رودخانهها اجازه نمیدهند سیلاب شوند. سیلابهایی که هم باعث تخریب زمین میشوند و هم صدماتی به روستاهای مسیر وارد میکنند. حسن غفوری راهکار را در ایجاد بندهای خاکی در مسیر روانآبها میداند. «روانآبها در مسیر ابتدا باید این حوضچههای مصنوعی را پر کنند و سرریز شوند در حوضچه بعدی.» به گفته غفوری آب درون حوضچهها به مرور در خاک نفوذ کرده و سفرههای زیرزمینی منطقهای را که بارندگی داشته، تقویت میکنند.
بندهای خاکی، راهی برای تقویت سفرههای زیرزمینی
خشکسالی سالهاست حیات را برای رودخانهها، تالابها و حتی دریاچهها سخت کرده است. سالهایی که همیشه از بحران کمآبی سخن گفته و راهکارهایی هم ارایه شد، اما گویی بینتیجه. امسال آسمان روی خوش نشان داده و بارشها را در استانهای مختلف داریم، اما بهواقع بضاعتمان در ذخیره این بارشها و سیلابها چقدر است؟
از ابتدای امسال سامانه بارشی در اغلب نقاط کشور فعال شد. بارشهایی که سیلهایی راه انداخت و خسارتهایی هم داشت. در این میان اما همه امید این است با ذخیرهسازی این سیلابها کمآبی تا حدودی جبران شود. شاید یکی از راههای جبران کمآبی ساختن بندهای خاکی در مسیر روانآبها باشد.
سدها، سازههای بتنی یا خاکی هستند در درهها. بندهای خاکی اما در دشتها یا سطوح مسطح احداث میشوند برای جلوگیری از سیلابها. «این بندهای خاکی که گاهی ارتفاعشان به دو متر میرسد، هم مانع سیلاب میشوند و هم ذخیره آب.» بندهای خاکی که توسط جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی یا هر متولی دیگری میتوانند ایجاد شوند. «آب این حوضچهها به مرور جذب سفرههای زیرزمینی میشوند.»
بندهای خاکی راهکاری است که از تبخیر آبها جلوگیری میکند. این بندها آبهایی که به شکلهای مختلف از دسترس خارج میشوند، به سفرههای زیرزمینی هدایت میکنند. «در این روش سفرههای زیرزمینی منطقهای که بارش داشته، غنی میشود که تا حدودی کمآبی را جبران میکند.»
جلوی خروجیهای آبها به دریاها را بگیریم
سیل بهار 98 بیرحمانه خسارت زد و جان 77 نفر را گرفت. سیل که راه افتاد، ترس از خسارتهای بیشتر باعث شد میلیاردها مترمکعب آب شیرین سدهای خوزستان در خلیجفارس تخلیه شود. قصهای که حالا در دیماه 1400 برای سیستانوبلوچستان تکرار میشود. سیل جنوب استان را درگیر کرد و دوباره مدیریت نادرست آبها را روانه دریا کرد.
آبهایی که میتوانست جان بیش از 100هزار هکتار از اراضی پاییندست دو سد زیردان و پیشین را سیراب کند. به گفته مدیر مطالعات آب استان سیستانوبلوچستان اراضی حاصلخیز و مرغوبی در این بخش وجود دارند. به باور علیرضا مبارکی این آبها میتوانست این اراضی را به منبع درآمد خوبی برای کشاورزان تبدیل کند. «حاصلخیزی این اراضی به معنی جلوگیری از مهاجرت گسترده به شهرهایی چون چابهار است.»
سیستانوبلوچستان نامش در میان کمآبترین استانها به چشم میخورد و این در حالی است که هیچگاه برای مدیریت روانآبها و آبهای سطحی برنامهریزی کاربردی نشده است. به باور مبارکی ایجاد یک سد در مسیر دریا میتواند یکی از راهکارها باشد. «به کمک سد میتوان این آب را مهار کرد. سدهای میانحوزهای همیشه دردسرساز بودند، اما سدهایی در مسیرهای خروجی مانند دریا میتواند تاثیرگذار باشد. این سدها برای کنترل هستند.»
هدر رفت سالانه یکمیلیارد مترمکعب آبشیرین باکیفیت
ایجاد بندهای تاخیری و آبخوان برای مهار سیلاب و روانآبها میتواند نقش مهمی در ایجاد اشتغال، شکوفایی کشاورزی و رونق دامپروری داشته باشد. از همه مهمتر اینکه میتوان صدها هکتار زمینهای لمیزرع را زیر کشت برد. «این منطقه میتواند به قطب کشت محصولات گرمسیری بدل شود.»
سیستانوبلوچستان در سال 98 شاهد سرریزشدن سد زیردان بود؛ سدی با 207میلیون مترمکعب مخزن سه متر سرریز را تجربه کرد. سد پیشین هم در همان بازه زمانی 6متر سرریز داشت. آبهای سرریزشدهای که راهی دریا شدند. «در این محدوده ظرفیت ایجاد یک سد وجود دارد، آن هم با ظرفیت 800 میلیون مترمکعب.»
«مبارکی» سدها را برای محیط زیست مخرب میداند، اگرچه بر این باور است اگر سد پیشین نبود، بیشک در سیل روستاهای پاییندست کاملا از بین میرفتند. شهرستان دشتیاری یکی از قطبهای اصلی کشاورزی در استان است. صدها هکتار زمین حاصلخیز و آماده کشت در دشتیاری چشم انتظار برنامهریزی برای ذخیره روانآبهاست. «سالانه شاهد هدر رفت میلیونها مترمکعب آب حاصل از بارندگی به دریای عمان هستیم.»
دشتیاری گاهی در طول یک سال بارندگی به خود نمیبیند و با بحران بیآبی روبهرو میشود. «گاهی اوقات هم در طول سال بیش از 300میلیمتر باران را طی چند روز دارد.» به گفته مدیر مطالعات آب استان سیستان و بلوچستان بهطور متوسط سالانه یکمیلیارد مترمکعب آب شیرین با کیفیت مناسب هدر میرود.
71درصد از حجم بارشها تبخیر میشوند
آمارهای صندوق جمعیت سازمان ملل متحد از 6برابر شدن مصرف آب طی 70سال گذشته خبر میدهد. به روایت این آمارها، سالانه 75میلیون نفر به جمعیت جهان اضافه میشود. پیشبینیها هم در خوشبینانهترین حالت جمعیت جهان را در سال 2050 حدود 7.9میلیارد نفر تخمین میزنند.
جمعیت ایران هم در سال 1381 مرز 70میلیون نفر را پشتسر گذاشت. ایران؛ کشوری خشک و نیمهخشک است که تنها یکسوم متوسط جهانی، بارش سالانه به خود میبیند. بارشهایی که در 28درصد سطح کشور به کمتر از 100میلیمتر میرسند.
واکاوی یک بازه 20ساله نشان از این دارد که 35.54درصد از سطح کشور اقلیم فراخشک به خود میبیند. 29.15درصد سطح کشور هم جزو اقلیم خشک به حساب میآیند. با این تفاسیر 65درصد اراضی کشور در گستره اقلیم خشک و فراخشک قرار گرفتهاند. ایران حدود 1.1درصد از خشکیهای جهان را از آن خود کرده و تنها 0.34درصد آبهای جهان را در خود جای داده است.
براساس برآوردهای وزارت نیرو میانگین حجم بارندگی سالانه ایران حدود 400میلیارد مترمکعب است. سهم حوزههای آبخیز کوهستانی از این بارشها حدود 310میلیارد مترمکعب است. مناطق دشتی هم چیزی حدود 90میلیارد مترمکعب از این بارندگیها سهم میبرند. هرچند تبخیر و تعرق هرساله 200میلیارد مترمکعب آب را در مناطق کوهستانی و 84میلیارد مترمکعب در مناطق دشتی را از دسترس خارج میکنند. به عبارتی 71درصد از حجم بارشها تبخیر میشوند.