شماره ۲۴۲۶ | ۱۴۰۰ يکشنبه ۵ دي
صفحه را ببند
واکاوی درس‌های یک زلزله ؛ 18 سال بعد
بم؛ شهر تجربه‌های فراموش شده

1. زخم بم هنوز تازه است. دی‌ماه که از راه می‌رسد، گرد غم تمام شهر را پر می‌کند. بغض مردم بم ابدی شده و با هر تکان و تلنگری، فرو می‌ریزد. سوگواری‌های ناتمام اهالی این شهر در روزهای بعد از زلزله، زخمی عمیق‌تر از خانه‌خرابی در بم به‌جا گذاشته است. این روزها پای صحبت هر شهروندی از اهالی بم که بنشینید، جراحت‌های روحی‌ آنها را لمس می‌کنید که در نبود حمایت‌های روانی بعد از حادثه، با گذشت 18 سال، عمیق‌تر از قبل هم شده. هراسی که در روان مردم و به‌خصوص کودکان، خانه کرده بود ته‌نشین شده و جای هر خوشی و خنده‌ای را اشغال کرده است. کودکان جان به‌در برده از زلزله بم این روزها بزرگ شده‌اند و اندوه بزرگ‌تری را با خود به دوش می‌کشند.
2. «یک اشتباه را برای بار دوم تکرار نکردن» می‌تواند معیار خوبی برای مدیریت بحران در حوادث باشد. پای صحبت هر امدادگر و شهروندی که در زلزله بم حضور داشته بنشینید، از سردرگمی‌های بعد از بحران برایتان می‌گویند و قیامتی که بعد از زلزله برپا بود؛ از جمعیت شهر ویران‌شده که ناگهان سه برابر شد و مردم آسیب‌دیده‌ای که دست‌شان از خدمات اولیه کوتاه مانده است. «مدیریت بحران» در حوادث بزرگ کشور ما نیاز به مدیریت دارد و با دست فرمان امروز، اقبال زیادی برای بازیابی بعد از حادثه به چشم نمی‌خورد. درس‌آموخته‌ها می‌توانند چراغی برای این راه باشند.
3. تجربه بم نشان داده که ساعات اولیه بعد از حادثه بزرگی مثل زلزله، هیچ فریادرسی نخواهد بود و این خود مردم هستند که می‌توانند برای نجات جان خود قدمی بردارند. بیش از 600 خانه هلال این روزها در شهرها و روستاهای کشور راه‌اندازی شده که رسالتش ایجاد آمادگی در برابر حوادث و بحران‌هاست. تجربه نشان داده در بحران‌ها و حوادث، تنها داشتن سطح اندکی از آمادگی و آگاهی می‌تواند نقش کلیدی‌ای در بقای افراد ایفا کند؛ پس فرصت را از دست ندهید.
4. معماری هر شهر، برخاسته از فرهنگ بومی غالب در آن منطقه است. گاهی آنچه در بازسازی‌ها رخ می‌دهد آنقدر از روح فرهنگی یک منطقه دور می‌شود که مردم حاضر به سکونت در این چهاردیواری‌های بیگانه نمی‌شوند. برای نگه داشتن روح زندگی در جان یک شهر، باید به فرهنگ معماری آن جغرافیا احترام گذاشت و آن را حفظ کرد؛ موضوعی که جامعه‌شناسان آن را بخشی از روند تکریم انسان‌های دردمند و حادثه‌دیده می‌دانند و به زبان بی‌زبانی از درک آنچه بر سر مردم حادثه‌دیده رفته، سخن می‌گویند.

 


تعداد بازدید :  451