مرگومیر ناشی از کرونا، اتفاقی نیست که چشم روی آن ببندیم اما آسیبهای روانی ناشی از ترس شاید بهمراتب خطرناکتر باشند. در واقع تغییرات گسترده و گاهی فاجعهباری که در زندگی خود این روزها میبینیم، پای بسیاری از آسیبها و اختلالات روانی را هم به جامعه باز کرده است. ابعاد این تغییرات فراوان هستند و مسبب اختلالاتی هستند که در ادامه خلاصهوار به بعضی از آنها اشاره کردهایم.
ترس از مرگ
آمار قربانیان کرونا در ایران همچنان در حدود 500 نفر در روز است و نمیتوان آن را کتمان کرد. در واقع هراس مرگ، موجی ایجاد کرده که بسیاری را در خطر آسیبهای روانی قرار داده است. نکته مهم اینجاست زمانی ترس مداوم میتواند باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن شود؛ همان نقطهای که مرکز قدرت ویروس است. درست است که هنوز راهحلی قطعی برای جلوگیری از مرگومیر ارایه نشده است اما ترس در مباحث روانشناسی مفهومی است که علت بیرونی دارد. پس چنانچه نمیتوانیم این علت بیرونی را برطرف کنیم، دستکم میتوانیم احتمال آسیبزایی آن را کم کنیم. به همین جهت کارشناسان اعصاب و روان هم بر مراعات شیوهنامههای بهداشتی تأکید دارند؛ چراکه هم میتوانیم احتمال تهدید را کم کنیم و هم اینکه خطر ابتلا را برای دیگران به حداقل برسانیم.
اضطراب
«اضطراب» در مباحث روانشناسی، ترسی است که منبع بیرونی ندارد. در واقع فرد نمیداند چرا دچار هراسی مداوم است. طبیعتا در شرایط کرونا، زمانی که فرد به بسیاری از شیوهنامههای بهداشتی عمل کرده، مانع موارد تهدیدزا شده و مراقبتهای ویژه را به عمل آورده، باز هم ممکن است دچار اضطراب شده باشد؛ چراکه ترس موجود در جامعه خود میتواند تنشی ناخواسته در او ایجاد کند. به همین جهت بهترین راهحل این است که در شرایط فعلی از اخبار شایعهآلود و کسانی که به این اخبار دامن میزنند، دوری کنیم. چنانچه بتوانیم به هر طریق امید به آینده را در خود تقویت کنیم، میتوانیم اضطراب را به حداقل برسانیم. یکی از راهکارهای مطالعه پاندمیهای مختلف در جهان در تاریخهای مختلف بوده است. وقتی سرگذشت انسانی را در این زمینه مطالعه کنیم و بدانیم که به هرحال بعد از مدتی انسان توانسته بر این مسائل هم فائق شود، امید به آینده در ما تقویت خواهد شد.
وسواس
درست است که ترس از کرونا، ترسی جدی است و باید مراقبتهای ویژه را جدی گرفت، اما وسواس بیش از حد به زعم پزشکان میتواند آسیبهای جسمی به همراه داشته باشد. از جمله اختلالهایی که بعد از شیوع کرونا بین عدهای دیده شده، استفاده بیش از حد و افراطکارانه از مواد ضدعفونی، استفاده از ماسک حتی در خانه زمان خلوت و تنهایی، انزوای کامل و مطرودشدن است. در کنار اینها وسواس قابلیت انتقال به کودکان را نیز دارد. کودک به جهت آموزشپذیری خود، رفتارهای وسواسآمیز والدین را به تدریج میپذیرد و در پی تقلید آنها برمیآید. به همین جهت ناخواسته دچار اختلالی میشود که بعدها برایش آسیبهای جدی به همراه دارد.
سوگواری
کرونا تغییراتی فراگیر در سبک زندگی انسان ایجاده کرده است که یکی از این تغییرات، محدودیتها در برگزاری مراسم سوگواری و ختم است. در زمان وفات عزیزان و آشنایان پیش از این بازماندگان با تسلا دیدن از دیگران بخشی از تنشهای خود را کاهش میدادند و همدردی و همراهی خویشاوندان و دوستان میتوانست کمککار مناسبی در این زمینه باشد. در این ایام اما به جهت محدودیتها چارهای غیر از خلوتگزینی و تعطیل مراسم گذشته نیست. به همین جهت فردی که سوگوار است، دیگر نمیتواند مثل گذشته کمک و مراقبت خویشاوندان و آشنایانش را همراه داشته باشد. زمانی که نمیتوانیم سوگواری شایستهای داشته باشیم، دچار حالت سوگ میشویم و پدیدهای نزدیک به افسردگی را تجربه میکنیم. درمان غم و اندوه و افسردگی این عده نیز خود یکی دیگر از آسیبهای روانی کروناست.
احساس گناه
در کنار مبتلاشدگان، گاهی افراد به نوعی از احساس گناه نیز دچار شدهاند. زمانی که احتمال دادهاند علت ابتلای کرونا به عزیزان یا دوستان خود بودهاند، این احساس در فرد به وجود میآید که یکی دیگر از آسیبهای روانی کروناست، بهخصوص زمانی که فرد مبتلاشده، فوت میکند، شاید نتوان احساس گناه در فردی را که احتمال میداده او عزیزش را مبتلا کرده، از بین برد. آنچه در این پدیده اتفاق میافتد، نوعی حس گناه از کشتن نزدیکان است. اینگونه افراد هم نیازمند کمکهای روانی بیشتری هستند.