شماره ۴۷۷ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۷ دي
صفحه را ببند
افراد فاقد شناسنامه‌ واقعيتي فراموش‌شده در جامعه

داشتن هویت یکی از حقوق مسلم کودکان است. هنگامی که سخن از هویت می‌شود، باید این موضوع را در نظر گرفت که کودک باید دارای نام و نام‌خانوادگی مناسب بوده و نسب و تابعیت او نیز مشخص باشد. برخی کودکان به‌دلایل مختلف فاقد شناسنامه بوده و به همین دلیل با مشکلات بسیاری مواجه هستند. فاقد هويت بودن به معني برخوردار نبودن از حمايت‌هاي قانوني بسياري است. برخی کودکان دارای هویت معلومی بوده ولی بنا به‌دلایل مختلف، فاقد شناسنامه هستند. گاهی‌اوقات نیز هویت کودکان مشخص نیست و به همین دلیل شناسنامه ندارند. در حالت اول سهل‌انگاری و بی‌توجهی خانواده نسبت به اخذ شناسنامه علت اصلي اين اتفاق است. به‌طور مثال در برخی مناطق از قبیل مناطق عشایری و روستایی، حساسيت خانواده‌ها نسبت به اين امر كمتر است و به همین دلیل اسناد هویتی و سجلی برای فرزندان گرفته نمی‌شود.
در مواردي ديگر كودكاني هستند كه در ازدواج‌هاي موقت يا به‌صورت روابطي خارج از چارچوب ازدواج متولد شده‌اند و به همين دليل والدين به‌دلايل متعدد كودك را رها مي‌كنند يا براي گرفتن اوراق‌شناسايي اقدامي انجام نمي‌دهند. يكي ديگر از مواردي كه مي‌تواند زمينه‌ساز افزايش كودكان بدون‌هويت و شناسنامه باشد، ‌تولد كودكاني است كه حاصل ازدواج زنان ايراني با مردان خارجي است كه اين اتفاق را بيشتر در مناطق مرزي مي‌توان مشاهده كرد. ازدواج زنان ايراني با مردان افغان در شرق كشور و مردان عراقي در غرب كشور كه بيشتر به‌دلايل اقتصادي اتفاق مي‌افتد، بستر را براي تولد كودكاني فاقد هويت فراهم مي‌سازد. اما بي‌هويت ماندن كودكان قطعا داراي آسيب‌هايي است كه هم كودكان فاقد هويت و هم جامعه را دچار چالش خواهد كرد. يكي از مواردي كه اين كودكان با آن روبه‌رو مي‌شوند،‌ جلوگيري از ثبت‌نام آنها در مدارس و در نتيجه دور ماندنشان از تحصيل است. در همين زمينه رئيس گروه مطالعات و برنامه‌ريزي امور آسيب‌ديدگان اجتماعي در رابطه با كودكان‌كاري كه فاقد هويت هستند و با تأکید بر نداشتن شناسنامه به‌عنوان مهم‌ترین عامل بازماندن از تحصیل در میان کودکان‌کار و خیابان تصریح کرد: کودکان‌کار در این زمینه تبدیل به توپ فوتبال شده‌اند؛ بدین‌معنی که سازمان ثبت‌احوال، بهزیستی را مسئول احراز هویت این کودکان می‌داند درحالی‌که این کار از وظایف سازمان بهزیستی نیست. ایمانی افزود: همچنین وزارت آموزش و پرورش تنها کودکانی را که دارای شناسنامه باشند، پذیرش می‌کند که این موضوع بر مشکلات موجود در زمینه ادامه‌تحصیل این گروه از کودکان می‌افزاید.
سوال اساسي اين است كه چه سازماني وظيفه بررسي شرايط و بهبود وضعيت اين كودكان را برعهده دارد؟ به گفته اين مددكار اجتماعي، سازمان بهزیستی، اداره تشخیص‌هویت نیست و نمی‌تواند احراز هویت کرده یا شناسنامه صادر کند، اما به‌رغم این مسأله گاهی مددکار اجتماعی برای کمک به ادامه‌تحصیل کودک محل زندگی وی رفته و از طریق جمع‌آوری استشهاد محلی سعی در گرفتن شناسنامه برای کودک کرده است. وی درخصوص گرفتن شناسنامه به نام مادر گفت: متاسفانه این مسأله نیز با مشکل مواجه است، چراکه صدور شناسنامه برای کودکان متولد شده از اتباع افغان فاقد تابعیت ایرانی مشکل است و برای چنین کودکانی شناسنامه ایرانی صادر نمی‌شود، بلکه به این گروه از کودکان تنها برگ تردد یا کارت اقامت داده می‌شود که این برگه‌ها نیز هر ۶ ماه یکبار باید تمدید شود. ایمانی افزود: برای تمدید این شناسنامه‌ها باید هربار مبلغ ۱۸۰‌هزار تومان به حساب اداره اتباع پرداخت شود که به‌صورت معمول مادران از عهده پرداخت این مبلغ برنیامده و درعمل این کودکان از داشتن هرگونه اوراق هویتی محروم می‌‌مانند. رئیس گروه مطالعات و برنامه‌ریزی امور آسیب‌دیدگان اجتماعی در ادامه گفت: موارد دیگر فقدان‌شناسنامه مربوط به مواردی همچون فروش شناسنامه فرزند توسط پدر معتاد، وجود شناسنامه نزد پدر متواری، اختلال روانی مادر و بستری بودن در مراکز بهزیستی یا اعصاب و روان و به تبع آن به یاد نداشتن پدر کودک و مسائلی از این دست است. وی همچنين تأکید کرد: چگونه از سازمان بهزیستی می‌توان انتظار داشت؛ هویت پدر یک کودک را شناسایی کند درحالی‌که مادر به‌خاطر نمی‌آورد چند ‌سال پیش به عقد ازدواج موقت چه‌کسی درآمده است.  كودكان فاقد هويت نياز دارند كه ديده شوند و از حقوق مسلمي كه تاكنون از آنان دريغ شده است برخوردار شوند كه در صورت محقق‌نشدن اين امر با كودكاني مواجه خواهيم بود كه در سال‌هاي پيش‌رو با آسيب‌هاي روحي و رواني از يك‌سو و آسيب‌هاي اجتماعي كه ناشي از شرايطي است كه عدم هويت بر آنان تحميل كرده، مانند بي‌سواد ماندن، از سويي ديگر، هم خود و هم جامعه را با مسائل متعدد درگير خواهند كرد.


تعداد بازدید :  119