شماره ۴۷۵ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۴ دي
صفحه را ببند
محروميت از يك قاعده عقلايي

|  مصطفی عابدی  |   روزنامه‌نگار  |

يكي از علل پيشرفت تكنولوژي، قيمت است. چگونه؟ فرض كنيد كه به‌ دليلي برق مجاني باشد، در اين صورت كدام توليدكننده‌اي ترغيب مي‌شود كه يك يخچال با مصرف انرژي و برق كمتري توليد كند؟ طبيعي است كه اگر چنين يخچالي توليد شود، قيمت تمام شده آن به نسبت گران‌تر از يخچال قبلي است ولي چون به‌لحاظ هزينه‌هاي برق براي مصرف‌كننده فرقي نمي‌كند، درنتيجه مصرف‌كننده هيچ علاقه‌اي به خريدن يخچالي كه برق كمتري مصرف مي‌كند ولي گران‌تر است نخواهد داشت. حال فرض كنيد كه برق مجاني نباشد و يخچال جديدي در بازار بيايد كه نصف يخچال‌هاي موجود در منازل برق مصرف كند. برحسب اينكه قيمت برق مصرفي چقدر باشد، حساب مي‌كنيم كه آيا خريد يخچال كم‌مصرف براي ما به صرفه است يا خير؟ اگر تفاوت برق مصرفي ماهي‌ هزار تومان شود طبعاً يخچال جديد را كه دو برابر قديمي‌ها قيمت دارد، نمي‌خريم، ولي اگر تفاوت قيمت ماهي ده‌هزار تومان شد، انگيزه خريد يخچال كم‌مصرف را خواهيم داشت زيرا اگر يك يخچال حداقل 15‌سال كار كند، با ماهي 10‌هزار تومان تفاوت قيمت در برق مصرفي، خريد يخچال جدید حدود 8/1 ميليون تومان (به قيمت امروز) براي ما صرفه‌جويي مي‌كند. بنابراين قيمت برق علامت و انگيزه‌اي است براي توليدكنندگان كه يخچال‌هاي با مصرف برق پايين‌تر توليد كنند و به پيشرفت تكنولوژي كمك نمايند. بنابراین وقتي كه كالاهاي اساسي و مهم و هر كالاي ديگري حساسيت قيمتي نداشته باشند، موجب اختلال در مصرف و توليد و پيشرفت تكنولوژي توليد و مصرف آن كالا مي‌شويم و درنهایت همه ضرر می‌کنیم. اين وضعيتي است كه براي كالاي انرژي در ايران رخ داده است.
با كاهش قيمت نفت در جهان، گفته مي‌شود كه قيمت جهاني بنزين نزديك به ليتري 1000 تومان شده است، در حالي كه تا چند ماه پيش، اين قيمت به حدود 3 هزار تومان هم رسيده بود. ولي اين تغييرات قيمت هيچ اثري در مصرف و توليد در ايران ندارد. نه موقعي كه قيمت بالا مي‌رود، از مصرف ما كاسته مي‌شود و نه تأثيري بر قيمت و تقاضاي خودروهاي كم‌مصرف دارد و گويي كه اقتصاد ايران در جزيره دورافتاده و بي‌ارتباط با جهان اقتصاد به سر مي‌برد. وقتي هم كه قيمت بنزين پايين مي‌آيد، باز هم از ارزاني سوخت بهره‌مند نمي‌شويم و تولیدکنندگان برای جبران ضرر کوششی برای صرفه‌جویی در هزینه‌های تولید    نمی‌کنند.
براي پيدا كردن دركي بهتر از اهميت اين سازوكار كافي است يادآوري كنيم وقتي كه در‌سال 1973 قيمت‌هاي نفت به يكباره چند برابر شد، بنگاه‌ها و مردم كشورهاي توسعه‌يافته به سرعت خود را با اين قيمت هماهنگ كردند، يكي از شيوه‌هاي آنها نوآوري در توليد خودروها يا ديگر ماشين‌آلاتی بود که مصرف‌ انرژي کمتری داشتند. اين كار در نهايت منجر به كاهش مصرف سوخت و انرژي گرديد. درواقع آنان اتفاق ناخوشايند افزايش قيمت نفت را به نحوي مديريت كردند كه در نهايت به نفع خودشان شد. هم مصرف سوخت كم شد و هم هواي شهرهاي آنان پاكيزه‌تر گرديد و هم وابستگي خودشان به نفت خاورميانه را كاهش دادند. ولي ما چه كرديم؟ اولين كار اين بود كه قيمت سوخت را ثابت نگه داشتيم تا مثلاً مردم راضی بمانند، چون پول داشتيم، نيازي به افزايش قيمت نديديم، لذا پيكان را با مصرف هر صد كيلومتر 17 ليتر روانه بازار كرديم. سوخت با ارزش را دود كرديم و دود آن را به خورد ريه‌هايمان داديم و هزینه‌های بهداشت و سلامت را بالا بردیم. با اين تصور باطل كه داريم، ارزان مصرف مي‌كنيم.

عربستان چرا الان از كاهش قيمت نفت دفاع مي‌كند؟ براي اينكه به درستي گمان مي‌كند، بالا بودن قيمت نفت، موجب كاهش مصرف از طريق مصرف بهينه و نيز به صرفه‌شدن جايگزيني انرژي‌هاي پاك (باد، خورشيد و...) و بالاخره، توليد نفت‌هاي گران‌قيمت غربي خواهد شد و همين مسأله موجب كاهش اهميت عربستان در بازار نفت مي‌شود و اگر خاندان آل‌سعود اسلحه نفتي و درآمد آن را از دست دهند، فاتحه خود را نيز بايد بخوانند. پس قیمت ابزار عقلانی مهمی در تغییر شرایط و بهبود امور است. بنابراين تن دادن به سازوكار بازار در قيمت‌گذاري كالاها نقش مهمي در بهينه كردن اقتصاد، رشد تكنولوژي و كاهش هزينه‌ها دارد. البته اين بدان معنا نيست كه همه كالاها بايد مشمول اين قاعده شوند، نه به لحاظ منطق اقتصادي و نه به لحاظ تجربيات علمي چنين چيزي درست نيست، ولي عدول از قاعده بازار در مورد هر كالايي نيازمند دليل و برهان است و اصل بر پذيرش اين قاعده است، هرچند موارد استثناء هم خواهد داشت و شايد اين موارد كم هم نباشد.


تعداد بازدید :  313