شماره ۴۷۳ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۲ دي
صفحه را ببند
مادر و فرزند

من لیلا ارمی 43ساله از شهرستان خمینی‌شهر استان ‌اصفهان هستم. از 10سال پیش به‌عنوان امدادگر در جمعیت هلال‌احمر فعالیت می‌کنم و اکنون دارای درجه نجاتگر 2 هستم.
هرساله 13فروردین بنا به درخواست هيأت‌ امنای امامزاده سیدمحمد، گروه امدادی همراه با تجهیزات کامل در جوار بقعه آن امامزاده مستقر می‌شوند. این مکان به دلیل موقعیت کوهستانی و مذهبی هزاران نفر از مردم سراسر استان را به سمت خود جلب می‌کند.‌ سال 91 نیز جمعیت بسیاری در جوار امامزاده جمع شده بودند. با توجه به موقعیت مکانی امامزاده هرساله حوادث کوهستانی متعددی رخ می‌دهد و نوجوانان مخصوصا پسربچه‌ها در این مکان‌ها بیشتر در معرض خطر هستند. یکی از این حوادث مربوط به مصدوم شدن چند نوجوان حدود 12–13ساله بود که پس از اطلاع از حادثه بلافاصله گروه نجات و درمان همزمان با هم به منطقه حادثه اعزام شدند.یکی از این مصدومان نوجوانی 12ساله دارای ترومای سر و صورت بود که من و دیگر نجاتگران او را به پايین کوه انتقال دادیم و در کمپ امدادی شروع به مداوای او کردیم. شست‌وشوی زخم، پانسمان و رگ‌گیری انجام شد تا به بیمارستان منتقل شود. کمک‌های اولیه به خوبی انجام شد که ناگهان متوجه شدیم مادر این نوجوان نیز که بنا به اظهار پدر مصدوم سابقه ناراحتی قلبی داشت با شتاب زیاد وارد کمپ شد و به محض این‌که سر و صورت خون‌آلود پسرش را مشاهده کرد دچار شوک شد. مادر نقش بر زمین شد، سریعا ارزیابی اولیه و رگ‌گیری مادر انجام شد و مادر و پسر همراه با هم توسط خودروی آمبولانس به بیمارستان اعزام شدند. الحمدالله در پیگیری بعدی برای جویا شدن از حال این مادر و پسر سلامتی هر دو تأیید شد. امدادرسانی همزمان به مادر و فرزند و مشاهده احساسات دوطرف باعث شد این خاطره امدادی در ذهن من به یک خاطره ماندگار تبدیل شود.


تعداد بازدید :  276